-
تعداد ارسال ها
1965 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
11
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط Farab
-
روزی کهنسالی کودک 9 ساله ای را گفت, ترس تو چیست؟
گفتمش من از سه چیز ترس دارم
دو چیز آن ترس از دریا و تاریکیست...
گفت از چه چیز دریا و تاریکی ترس داری؟
گفتمش ترس غرق شدن در دریا
گفتمش ترس ندانستن در تاریکی
گفت تا وقتی ترست تورا بترساند بزدلی بیش نیستی
و جوان مردی شجاع نخواهی شد
باید ترست را بپذیری و با آن مقابله کنی!
وقتی غرق نشدن در دریا را یاد داشته باشی غرق نخواهی شد!
وقتی دانی در تاریکی چیست و از چیزی که
داخل تاریکیست ترسی نداشته باشی
آن تاریکیست که از تو ترس دارد!
مرا گفت که ترس سومت را چرا نمیگویی تا راه پیشی دهم؟
گفتمش تمامی سخنان شما بی غلط
ولی چگونه ز ترس سومم ترسی نداشته باشم؟!
گفت ترست را بگوی!
گفتمش ترس از دست دادن نزدیکانی که مطمئنم که
بر سرنوشت است که از دستشان بدهم!
#دست_نوشت