-
تعداد ارسال ها
231 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
تمامی مطالب نوشته شده توسط Darvish
-
چند وقتی میشه که دوپامین مغزم داره به حالت اولیه برمیگرده حدود یک ماه دیگه تولدم و روزی که چشمهامو باز کردم و لبخند خانواده رو برای اولین بار دیدم میرسه.
اما حال دلم خوش نیست؛یادمه یه درویش که انجمنی بودش و موادمخدر رو کنار گذاشته بودش بهم گفت که وقتی داره سالگرد پاکیت فرا میرسه از در و دیوار برات بدبختی سر ریز میشه ولی نباس خودت رو ببازی.
بیست و یک اردیبهشت میشه یکسال که قطع مصرف کردم و بابت این پاکی خدا رو شکر میکنم اما خیلی دلم گرفته؛خواستم این رو به اشتراک بزارم و حرف دلمو بزنم بلکه سبک شم!امیدوارم توی این سال جدید کنار عزیزانتون همیشه خوش باشین و سفره خونههاتون پر از مهر و برکت باشه.
آرزوی سلامتی برای همه دارم و از خدا میخوام سینهسوخته ها و دلپاک هایی که حق پاکی دارن پاک شن و پاک بمونن.
آریان.
بامداد شنبه ساعت ۰۲:۴۶
-
-
اگر تو ثروتمند باشی، سرما یک نوع تفریح میشود تا پالتو پوست بخری، خودت را گرم کنی و به اسکی بروی... اگر فقیر باشی بر عکس، سرما بدبختی میشود و آن وقت یاد میگیری که حتی از زیبایی یک منظره زیر برف متنفر باشی؛
کودک من! تساوی تنها در آن جایی که تو هستی وجود دارد، مثل آزادی... ما تنها توی رحم برابر هستیم...
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
«اوریانا فالاچی»
-
وقتی به دنیا میآیم، سیاهم،
وقتی بزرگ میشوم، سیاهم،
وقتی زیر آفتاب میروم، سیاهم،
وقتی میترسم، سیاهم،
وقتی مریض میشوم، سیاهم،
وقتی میمیرم، هنوز سیاهم...
و اما تو که سفید پوستی:
وقتی به دنیا میآیی، صورتی هستی،
وقتی بزرگ میشوی، سفیدی،
وقتی زیر آفتاب میروی، قرمزی،
وقتی سردت میشود، آبی می شوی،
وقتی میترسی، زردی،
وقتی مریض میشوی، سبزی،
و وقتی میمیری، خاکستری می شوی.
و تو به من می گویی: "رنگین پوست" !!!
-