ElmiraKamrani58 ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 پروفایل کاربری: مقدمه: داستانی کوتاه, غم انگیز و تاثیر گذار به همراه شیوه ای نو در زمینه داستان های متحرک, در صورت استقبال همواره در خدمتتون خواهم بود. در یک روز طوفانی... شخصی که به او خیانت شده بود نزد یک هیتمن رفت و از او درخواست کرد به زندگی معشوقه اش برای همیشه خاتمه بده! هیتمن در پاسخ به او گفت: من بعد از عاشق شدن توبه کردم و از فردا زندگی تازه ای رو شروع خواهم کرد! مرد نگاهی به زندگی فلاکت بار هیتمن انداخت و ناگهان اسلحه ای را با یک گلوله در کشوی نیمه باز, میز کار او دید و گفت من در ازای یک گلوله یک میلیون دلار به تو خواهم داد! ایا یک گلوله, ارزش رد کردن چنین پیشنهاد بزرگی رو داره؟ هیتمن وسوسه شد! و پیشنهاد رو پذیرفت! ان شب هوا بشدت طوفانی بود! هیتمن خود را در محل مورد نظر حاضر کرد! در ساعت مقرر و محل مورد نظر.... اتوبوسی در کنار جاده توقف کرد و خانمی با مانتوی سفید پیاده شد و درتاریکی شب زیر یک درخت, منتظر بند امدن باران بود. هیتمن با سرعت به سمت زن حرکت کرد و بدون فوت وقت اسلحه رو بیرون اورد و به سمت پیشانی زن نشانه رفت, بدون درنگ فورا ماشه رو کشید!!! پیکر بی جان زن, به زمین نقش بست! همان جا موبایل خود رو بیرون اورد و با خوشحالی به زنی که عاشقش بود زنگ زد تا خبر میلیونر شدن شان را بدهد! ناگهان گوشی مقتول در تاریکی شروع به زنگ خوردن کرد و با دیدن شماره خود روی صفحه نمایش برای یک لحظه قلبش تیر کشید.... مرد ساعت ها به پیکر غرق در خون زن خیره مانده بود و جرات دیدن صورت زن را نداشت که مبادا با واقعیت تلخ تری روبرو شود, گویا زمین و زمان برای همیشه در ان مکان متوقف گشته بود. پایان بیست مردادماه- یک هزار و چهارصدو دو. @ArSaCiA 2 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
TheWestSide ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 در 1 دقیقه قبل، ElmiraKamrani58 گفته است: پروفایل کاربری: مقدمه: داستانی کوتاه, غم انگیز و تاثیر گذار به همراه شیوه ای نو در زمینه داستان های متحرک, در صورت استقبال همواره در خدمتتون خواهم بود. در یک روز طوفانی... شخصی که به او خیانت شده بود نزد یک هیتمن رفت و از او درخواست کرد به زندگی معشوقه اش برای همیشه خاتمه بده! هیتمن در پاسخ به او گفت: من بعد از عاشق شدن توبه کردم و از فردا زندگی تازه ای رو شروع خواهم کرد! مرد نگاهی به زندگی فلاکت بار هیتمن انداخت و ناگهان اسلحه ای را با یک گلوله در کشوی نیمه باز, میز کار او دید و گفت من در ازای یک گلوله یک میلیون دلار به تو خواهم داد! ایا یک گلوله, ارزش رد کردن چنین پیشنهاد بزرگی رو داره؟ هیتمن وسوسه شد! و پیشنهاد رو پذیرفت! ان شب هوا بشدت طوفانی بود! هیتمن خود را در محل مورد نظر حاضر کرد! در ساعت مقرر و محل مورد نظر.... اتوبوسی در کنار جاده توقف کرد و خانمی با مانتوی سفید پیاده شد و درتاریکی شب زیر یک درخت, منتظر بند امدن باران بود. هیتمن با سرعت به سمت زن حرکت کرد و بدون فوت وقت اسلحه رو بیرون اورد و به سمت پیشانی زن نشانه رفت, بدون درنگ فورا ماشه رو کشید!!! پیکر بی جان زن, به زمین نقش بست! همان جا موبایل خود رو بیرون اورد و با خوشحالی به زنی که عاشقش بود زنگ زد تا خبر میلیونر شدن شان را بدهد! ناگهان گوشی مقتول در تاریکی شروع به زنگ خوردن کرد و با دیدن شماره خود روی صفحه نمایش برای یک لحظه قلبش تیر کشید.... مرد ساعت ها به پیکر غرق در خون زن خیره مانده بود و جرات دیدن صورت زن را نداشت که مبادا با واقعیت تلخ تری روبرو شود, گویا زمین و زمان برای همیشه در ان مکان متوقف گشته بود. پایان بیست مردادماه- یک هزار و چهارصدو دو. @ArSaCiA مثل همیشه عالی (نخونده میگم) نقل قول http://agsa.arsacia.ir/players/bars/XKasra_Morrison.png فهمیدن زبون آدم نفهم سخت تر از یادگیری زبان انگلیسی و آلمانی و فرانسوی هست... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
RoseRain ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 قشنگ بود نقل قول ─────────•· · · · · · ⌞⌝ · · · · · ·•───────── ???? ?????? ???? لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
LoverBoy ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 NICE نقل قول آنکـہ راخوبےکنیم هارےنگیرבآرزوستـ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Chernobyl ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 یک سوال یعنی چهره زنشو نمیشناخت که زنشو کشت؟ عالی نقل قول 『』 ᴘᴀɪɴғᴜʟ ʟᴏᴠᴇ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Olden ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 مخفی کننده در 11 ساعت قبل، ElmiraKamrani58 گفته است: پروفایل کاربری: مقدمه: داستانی کوتاه, غم انگیز و تاثیر گذار به همراه شیوه ای نو در زمینه داستان های متحرک, در صورت استقبال همواره در خدمتتون خواهم بود. در یک روز طوفانی... شخصی که به او خیانت شده بود نزد یک هیتمن رفت و از او درخواست کرد به زندگی معشوقه اش برای همیشه خاتمه بده! هیتمن در پاسخ به او گفت: من بعد از عاشق شدن توبه کردم و از فردا زندگی تازه ای رو شروع خواهم کرد! مرد نگاهی به زندگی فلاکت بار هیتمن انداخت و ناگهان اسلحه ای را با یک گلوله در کشوی نیمه باز, میز کار او دید و گفت من در ازای یک گلوله یک میلیون دلار به تو خواهم داد! ایا یک گلوله, ارزش رد کردن چنین پیشنهاد بزرگی رو داره؟ هیتمن وسوسه شد! و پیشنهاد رو پذیرفت! ان شب هوا بشدت طوفانی بود! هیتمن خود را در محل مورد نظر حاضر کرد! در ساعت مقرر و محل مورد نظر.... اتوبوسی در کنار جاده توقف کرد و خانمی با مانتوی سفید پیاده شد و درتاریکی شب زیر یک درخت, منتظر بند امدن باران بود. هیتمن با سرعت به سمت زن حرکت کرد و بدون فوت وقت اسلحه رو بیرون اورد و به سمت پیشانی زن نشانه رفت, بدون درنگ فورا ماشه رو کشید!!! پیکر بی جان زن, به زمین نقش بست! همان جا موبایل خود رو بیرون اورد و با خوشحالی به زنی که عاشقش بود زنگ زد تا خبر میلیونر شدن شان را بدهد! ناگهان گوشی مقتول در تاریکی شروع به زنگ خوردن کرد و با دیدن شماره خود روی صفحه نمایش برای یک لحظه قلبش تیر کشید.... مرد ساعت ها به پیکر غرق در خون زن خیره مانده بود و جرات دیدن صورت زن را نداشت که مبادا با واقعیت تلخ تری روبرو شود, گویا زمین و زمان برای همیشه در ان مکان متوقف گشته بود. پایان بیست مردادماه- یک هزار و چهارصدو دو. @ArSaCiA مثل همیشه عالی و بی نقص. داستانش جالب و در عین حال غمانگیز بود منتظر داستان های متحرک بعدی هستیم. نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
AdmBoT ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 در 1 ساعت قبل، ElmiraKamrani58 گفته است: پروفایل کاربری: مقدمه: داستانی کوتاه, غم انگیز و تاثیر گذار به همراه شیوه ای نو در زمینه داستان های متحرک, در صورت استقبال همواره در خدمتتون خواهم بود. در یک روز طوفانی... شخصی که به او خیانت شده بود نزد یک هیتمن رفت و از او درخواست کرد به زندگی معشوقه اش برای همیشه خاتمه بده! هیتمن در پاسخ به او گفت: من بعد از عاشق شدن توبه کردم و از فردا زندگی تازه ای رو شروع خواهم کرد! مرد نگاهی به زندگی فلاکت بار هیتمن انداخت و ناگهان اسلحه ای را با یک گلوله در کشوی نیمه باز, میز کار او دید و گفت من در ازای یک گلوله یک میلیون دلار به تو خواهم داد! ایا یک گلوله, ارزش رد کردن چنین پیشنهاد بزرگی رو داره؟ هیتمن وسوسه شد! و پیشنهاد رو پذیرفت! ان شب هوا بشدت طوفانی بود! هیتمن خود را در محل مورد نظر حاضر کرد! در ساعت مقرر و محل مورد نظر.... اتوبوسی در کنار جاده توقف کرد و خانمی با مانتوی سفید پیاده شد و درتاریکی شب زیر یک درخت, منتظر بند امدن باران بود. هیتمن با سرعت به سمت زن حرکت کرد و بدون فوت وقت اسلحه رو بیرون اورد و به سمت پیشانی زن نشانه رفت, بدون درنگ فورا ماشه رو کشید!!! پیکر بی جان زن, به زمین نقش بست! همان جا موبایل خود رو بیرون اورد و با خوشحالی به زنی که عاشقش بود زنگ زد تا خبر میلیونر شدن شان را بدهد! ناگهان گوشی مقتول در تاریکی شروع به زنگ خوردن کرد و با دیدن شماره خود روی صفحه نمایش برای یک لحظه قلبش تیر کشید.... مرد ساعت ها به پیکر غرق در خون زن خیره مانده بود و جرات دیدن صورت زن را نداشت که مبادا با واقعیت تلخ تری روبرو شود, گویا زمین و زمان برای همیشه در ان مکان متوقف گشته بود. پایان بیست مردادماه- یک هزار و چهارصدو دو. @ArSaCiA عالی انتظار آخرشو نداشتم کاشکــی همچو جسم فــردی کـه قـوطه ور بود, در بَرِه روی زمین کمی جنبش داشتی در پی مفهومـش کـه فقط آرزوی تو بــوده همین نقل قول Dream as if you’ll live forever, live as if you’ll die today لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
FeaRLeSS ارسال شده در August 11, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 11, 2023 (ویرایش شده) در 16 ساعت قبل، Robert گفته است: یک سوال یعنی چهره زنشو نمیشناخت که زنشو کشت؟ عالی منطیغه ویرایش شده August 11, 2023 توسط FeaRLeSS نقل قول 𝓨𝓸𝓾 𝓭𝓸𝓷𝓽 𝓱𝓪𝓿𝓮 𝓫𝓪𝓵𝓵𝓼 𝓽𝓸 𝓼𝓪𝔂 𝓫𝓾𝓵𝓵𝓼𝓱𝓲𝓽 𝓲𝓷 𝓶𝔂 𝓯𝓪𝓬𝓮 𝓝𝓸 𝓸𝓷𝓮 𝓬𝓪𝓻𝓮𝓭 𝔀𝓱𝓸 𝓲 𝔀𝓪𝓼 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓵 𝓲 𝓹𝓾𝓽 𝓸𝓷 𝓽𝓱𝓮 𝓶𝓪𝓼𝓴 𝓝𝓾𝓶𝓫𝓮𝓻 𝓞𝓷𝓮 𝓕𝓪𝓶𝓲𝓵𝔂 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Alonso ارسال شده در August 12, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 12, 2023 زنه داشته خیانت میکرده؟ دارک شد... نقل قول ━━━━━━━━━━━━━━━━━━๑۩۞۩๑━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ Wolf King Family متــAlonsoــین ━━━━━━━━━━━━━━━━━━๑۩۞۩๑━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
CyberDyne ارسال شده در August 12, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 12, 2023 (ویرایش شده) در 8 ساعت قبل، ElmiraKamrani58 گفته است: پروفایل کاربری: مقدمه: داستانی کوتاه, غم انگیز و تاثیر گذار به همراه شیوه ای نو در زمینه داستان های متحرک, در صورت استقبال همواره در خدمتتون خواهم بود. در یک روز طوفانی... شخصی که به او خیانت شده بود نزد یک هیتمن رفت و از او درخواست کرد به زندگی معشوقه اش برای همیشه خاتمه بده! هیتمن در پاسخ به او گفت: من بعد از عاشق شدن توبه کردم و از فردا زندگی تازه ای رو شروع خواهم کرد! مرد نگاهی به زندگی فلاکت بار هیتمن انداخت و ناگهان اسلحه ای را با یک گلوله در کشوی نیمه باز, میز کار او دید و گفت من در ازای یک گلوله یک میلیون دلار به تو خواهم داد! ایا یک گلوله, ارزش رد کردن چنین پیشنهاد بزرگی رو داره؟ هیتمن وسوسه شد! و پیشنهاد رو پذیرفت! ان شب هوا بشدت طوفانی بود! هیتمن خود را در محل مورد نظر حاضر کرد! در ساعت مقرر و محل مورد نظر.... اتوبوسی در کنار جاده توقف کرد و خانمی با مانتوی سفید پیاده شد و درتاریکی شب زیر یک درخت, منتظر بند امدن باران بود. هیتمن با سرعت به سمت زن حرکت کرد و بدون فوت وقت اسلحه رو بیرون اورد و به سمت پیشانی زن نشانه رفت, بدون درنگ فورا ماشه رو کشید!!! پیکر بی جان زن, به زمین نقش بست! همان جا موبایل خود رو بیرون اورد و با خوشحالی به زنی که عاشقش بود زنگ زد تا خبر میلیونر شدن شان را بدهد! ناگهان گوشی مقتول در تاریکی شروع به زنگ خوردن کرد و با دیدن شماره خود روی صفحه نمایش برای یک لحظه قلبش تیر کشید.... مرد ساعت ها به پیکر غرق در خون زن خیره مانده بود و جرات دیدن صورت زن را نداشت که مبادا با واقعیت تلخ تری روبرو شود, گویا زمین و زمان برای همیشه در ان مکان متوقف گشته بود. پایان بیست مردادماه- یک هزار و چهارصدو دو. @ArSaCiA عالی در ۱ ساعت قبل، Alonso گفته است: زنه داشته خیانت میکرده؟ دارک شد... تو دهات شما هر زنی که زیر بارون نشسته داره خیانت میکنه؟ ویرایش شده August 12, 2023 توسط CyberDyne نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Nicolay ارسال شده در August 12, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 12, 2023 مخفی کننده در 15 ساعت قبل، ElmiraKamrani58 گفته است: پروفایل کاربری: مقدمه: داستانی کوتاه, غم انگیز و تاثیر گذار به همراه شیوه ای نو در زمینه داستان های متحرک, در صورت استقبال همواره در خدمتتون خواهم بود. در یک روز طوفانی... شخصی که به او خیانت شده بود نزد یک هیتمن رفت و از او درخواست کرد به زندگی معشوقه اش برای همیشه خاتمه بده! هیتمن در پاسخ به او گفت: من بعد از عاشق شدن توبه کردم و از فردا زندگی تازه ای رو شروع خواهم کرد! مرد نگاهی به زندگی فلاکت بار هیتمن انداخت و ناگهان اسلحه ای را با یک گلوله در کشوی نیمه باز, میز کار او دید و گفت من در ازای یک گلوله یک میلیون دلار به تو خواهم داد! ایا یک گلوله, ارزش رد کردن چنین پیشنهاد بزرگی رو داره؟ هیتمن وسوسه شد! و پیشنهاد رو پذیرفت! ان شب هوا بشدت طوفانی بود! هیتمن خود را در محل مورد نظر حاضر کرد! در ساعت مقرر و محل مورد نظر.... اتوبوسی در کنار جاده توقف کرد و خانمی با مانتوی سفید پیاده شد و درتاریکی شب زیر یک درخت, منتظر بند امدن باران بود. هیتمن با سرعت به سمت زن حرکت کرد و بدون فوت وقت اسلحه رو بیرون اورد و به سمت پیشانی زن نشانه رفت, بدون درنگ فورا ماشه رو کشید!!! پیکر بی جان زن, به زمین نقش بست! همان جا موبایل خود رو بیرون اورد و با خوشحالی به زنی که عاشقش بود زنگ زد تا خبر میلیونر شدن شان را بدهد! ناگهان گوشی مقتول در تاریکی شروع به زنگ خوردن کرد و با دیدن شماره خود روی صفحه نمایش برای یک لحظه قلبش تیر کشید.... مرد ساعت ها به پیکر غرق در خون زن خیره مانده بود و جرات دیدن صورت زن را نداشت که مبادا با واقعیت تلخ تری روبرو شود, گویا زمین و زمان برای همیشه در ان مکان متوقف گشته بود. پایان بیست مردادماه- یک هزار و چهارصدو دو. @ArSaCiA داستانی بی نظیر و فوق العاده ایی بود, بنده به شخصه از این مجله لذت بردم نقل قول 𝒫𝑒𝑜𝓅𝓁𝑒 𝓁𝒶𝓊𝑔𝒽 𝒶𝓉 𝓂𝑒 𝒷𝑒𝒸𝒶𝓊𝓈𝑒 𝐼 𝒶𝓂 𝒹𝒾𝒻𝒻𝑒𝓇𝑒𝓃𝓉 𝒶𝓃𝒹 𝐼 𝓁𝒶𝓊𝑔𝒽 𝒷𝑒𝒸𝒶𝓊𝓈𝑒 𝓉𝒽𝑒𝓎 𝒶𝓁𝓁 𝒶𝓇𝑒 𝓈𝒶𝓂𝑒 𝒫𝑒𝑜𝓅𝓁𝑒 𝓁𝒶𝓊𝑔𝒽 𝒶𝓉 𝓂𝑒 𝒷𝑒𝒸𝒶𝓊𝓈𝑒 𝐼 𝒶𝓂 𝒹𝒾𝒻𝒻𝑒𝓇𝑒𝓃𝓉 𝒶𝓃𝒹 𝐼 𝓁𝒶𝓊𝑔𝒽 𝒷𝑒𝒸𝒶𝓊𝓈𝑒 𝓉𝒽𝑒𝓎 𝒶𝓁𝓁 𝒶𝓇𝑒 𝓈𝒶𝓂𝑒 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Automat ارسال شده در August 12, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 12, 2023 در 9 ساعت قبل، CyberDyne گفته است: تو دهات شما هر زنی که زیر بارون نشسته داره خیانت میکنه؟ بنظرت چرا یارو به هیتمنه گفته اون زنرو بکشه ؟ پس خیانت تو کاره دا نقل قول 𝑴𝒚 𝑨𝒄𝒄𝒐𝒖𝒏𝒕 𝑴𝒚 𝑩𝒓𝒐𝒕𝒉𝒆𝒓'𝒔 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
CyberDyne ارسال شده در August 12, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 12, 2023 در 1 ساعت قبل، Automat گفته است: بنظرت چرا یارو به هیتمنه گفته اون زنرو بکشه ؟ پس خیانت تو کاره دا عاااا پس به همه میداده پ.ن: دسته چک میداده، نه چیز دیگه ای ها نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Automat ارسال شده در August 12, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 12, 2023 در ۱ ساعت قبل، CyberDyne گفته است: عاااا پس به همه میداده پ.ن: دسته چک میداده، نه چیز دیگه ای ها اره دا ما که منحرف نیستیم به چیز دیگه ای فکر کنیم نقل قول 𝑴𝒚 𝑨𝒄𝒄𝒐𝒖𝒏𝒕 𝑴𝒚 𝑩𝒓𝒐𝒕𝒉𝒆𝒓'𝒔 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
AdmBoT ارسال شده در August 15, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 15, 2023 در در ۱۴۰۲/۵/۲۱ در 06:52، CyberDyne گفته است: تو دهات شما هر زنی که زیر بارون نشسته داره خیانت میکنه؟ در در ۱۴۰۲/۵/۲۰ در 21:12، ElmiraKamrani58 گفته است: به او خیانت شده بود نقل قول Dream as if you’ll live forever, live as if you’ll die today لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
CyberDyne ارسال شده در August 15, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 15, 2023 در 3 ساعت قبل، AdmBoT گفته است: اها.... نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
DrDep ارسال شده در August 17, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 17, 2023 و باز هم داستان های سمی المیرا قشنگ بود نقل قول در تاریخ بنویسید مارو در اذان صبح اعدام می کنند در اذان شب به گلوله می بندند کسانی که خدایشان رحمان پیامبرشان مهربان و امامشان مظلوم بوده http://agsa.arsacia.ir/players/bars/Dr.Dep.png http://agsa.arsacia.ir/players/bars/_FaRZaD.png لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Nikotin ارسال شده در August 17, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 17, 2023 در در ۱۴۰۲/۵/۲۱ در 22:34، Automat گفته است: اره دا ما که منحرف نیستیم به چیز دیگه ای فکر کنیم در در ۱۴۰۲/۵/۲۰ در 21:46، Robert گفته است: یک سوال یعنی چهره زنشو نمیشناخت که زنشو کشت؟ عالی زنه عمل کرده بود نقل قول ما یِ نَسلِ #غمگین با صورتایِ #شادیم. ?? ??? ??? #??? ?????????? ???? #????? ????? لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Jonesyy ارسال شده در August 18, 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در August 18, 2023 با عرض سلام و احترام. مجله خوبی بود از روش هایی در تدوین این مجله استفاده شده بود که در هیچ مجله ای مشاهده نشده بود، ولی تنظیم متن نیازمند وقت بیشتری بود. موفق باشید. مجله شما تأیید شد. نقل قول به یادِ همه جاوید نامان، آنان که برای آزادی جان دادند... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
ارسالهای توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید.
توجه: strong> مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.