جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'بهترین'.
52 نتیجه پیدا شد
-
معرفی بهترین بازیهای Ps4 1_Assassin’s Creed Odyssey شرکت بازیسازی یوبیسافت تغییراتی بزرگ در مجموعهی «فرقه اساسین» یا همان Assassin’s Creed به وجود آورده است؛ تغییراتی که نه تنها جواب داده و این مجموعه را از تکرار نجات دادهاند، بلکه آن را به طور کلی به سطح بالاتری بردهاند. جدیدترین قسمت مجموعه بازیهای فرقه اساسین، در واقع دیگر در سبک ماجراجویی اکشن نمیگنجد و یک نقشآفرینی تمام عیار است. در بازی Assassin’s Creed Odyssey به یونان باستان سفر میکنید. یکی از بهترین نقشههایی که تا به امروز یوبیسافت ساخته است در مقابل شماست و گوشه و کنار این نقشه، پر است از قصههای مختلف؛ به همین دلیل هم روی نقشآفرینی بودن بازی تاکید میکنیم، چون اساسا در بازی Assassin’s Creed Odyssey به جای این که مشغول دنبال کردن قصهای خطی باشید، کوئستهای فرعی بیشتر جذبتان میکنند. سیستم مبارزهی مجموعه بازیهای فرقه اساسین که در قسمت قبلی یعنی Assassin’s Creed Origins تکامل پیدا کرده بود، در Assassin’s Creed Odyssey تکامل پیدا کرده و حتی بهتر هم شده است. گرافیک شگفتانگیز بازی هم گشت و گذار در نقشهی بازی را لذتبخشتر میکند. بازی Assassin’s Creed Odyssey دهها ساعت گیمپلی سرگرم کننده دارد و صد ساعتی طول میکشد تا احساس کنید بازی دیگر چیزی برای ارایه ندارد و همهی بخشهای آن را دیدهاید. Bloodborne_2 اگر بگوییم کمال بازیهای استودیوی فرام سافتور را در «بلادبورن» پیدا میکنید، چندان بیراه نگفتهایم. بازی Bloodborne از نظر پایه و اساس، دقیقا دنبالهرو سری بازیهای دارک سولز است، ولی تفاوتهایی بزرگ کاملا Bloodborne را از دارک سولز جدا میکند. نقشهای بزرگ و پر از راههای مخفی، کلاسهای متنوع و سلاحها و زرههای مختلف، غولآخرهایی سخت و جذاب و آیتمهایی که نمیدانید چگونه از آنها استفاده کنید، دقیقا مثل بازیهای دارک سولز در Bloodborne هم پیدا میشوند، ولی اصلا نمیتوان با بلادبورن مثل دارک سولز رفتار کرد. سیستم مبارزهی بازی Bloodborne کاملا با دارک سولز تفاوت میکند و به جای دفاع، روی حملات سریع تمرکز دارد؛ بلادبورن از بازیکنندهها میخواهد که به جای دفاع، با زمانبندی صحیح حمله کنند و این موضوع روی تمام حرکات بازی و چگونگی طراحی دشمنان و غولآخرها کاملا تاثیر گذاشته است. از طرفی، دنیای گوتیک جذابیت عجیب و خاص خود را دارد و قصهی مرموز و نیمهترسناکی هم که تعریف میکند، در کمتر بازیهای دیگری پیدا میشود. به عنوان یک نقشآفرینی اکشن، بازی Bloodborne با این دیدگاه طراحی شده است که در سیستم مبارزهی آن مهارت پیدا کنید و سراغ مجموعهی زیادی از غولآخرهای اصلی و فرعی و مخفی بروید و سپس، همین کارها را با یک کلاس و تجهیزات دیگری تکرار کنید. روی پلیاستیشن نقشآفرینی اکشن بهتری از Bloodborne پیدا نمیکنید. Detroit: Become Human_3 بازیهای استودیوی بازیسازی «کوانتیک دریم» طرفداران خودشان را دارند و به مذاق همه هم خوش نمیآیند، ولی این استودیو که سابقهای بلند و بالا در همکاری با سونی و پلیاستیشن دارد، تجربهای شگفتانگیز برای پلیاستیشن ۴ ترتیب داده است. کارگردان بازیهای استودیوی کوانتیک دریم، یعنی «دیوید کیج»، مشخصا میگوید که ساختههایش در واقع «درام تعاملی» هستند. در نتیجه اگر به تازگی بازی کردن را شروع کردهاید و از فیلمهای خوب لذت میبرید، مطمئنا از بازیهای دیوید کیج و مشخصا بازی جدیدش یعنی Detroit: Become Human خوشتان خواهد آمد. بازی Detroit: Become Human مثل دیگر ساختههای استودیوی کوانتیک دریم، دست بازیکننده را باز میگذارد تا هر طور که میخواهد، قصه را پیش ببرد. بازی Detroit قصهای علمی-تخیلی تعریف میکند و در آیندهی نزدیک اتفاق میافتد. هوش مصنوعی و رباتهای انساننما به بخشی از زندگی مردم تبدیل شدهاند و در این میان هم چند ربات، کمی پایشان را از خدمت محض به انسان، فراتر میگذارند. از نظر روند بازی، بازی Detroit: Become Human را بیشتر به گشت و گذار در محیط و صحبت با دیگران میگذرانید. در این میان هم قصهای خوب میشنوید و صحنههای سینمایی شگفتانگیزی میبینید. اگر از Detroit: Become Human خوشتان آمد، پیشنهاد میکنیم سراغ دو بازی قبلی کوانتیک دریم یعنی Heavy Rain و Beyond: Two Souls هم بروید که روی پلیاستیشن ۴ قابل تهیه هستند و روندی یکسان را دنبال میکنند. Fortnite_4 فورتنایت بیدلیل به بزرگترین بازی چند سال اخیر تبدیل نشده است؛ بازی واقعا خوب است و اگر کمی پای آن وقت بگذارید و بازی را یاد بگیرید، میتوانید برای مدتها سر خود را با فورتنایت گرم کنید. بازی Fortnite در پی جو بزرگی که حول بازیهای سبک بتل رویال شکل گرفته بود، به وجود آمد؛ البته منظورمان نسخهی فعلی فورتنایت و در واقع بازی Fortnite: Battle Royale است. اگر با بازیهای بتل رویال آشنایی ندارید، بگذارید کمی دربارهی این سبک بازیها توضیح دهیم. بازیهای بتل رویال، صد بازیکننده را به صورت آنلاین در یک نقشه قرار میدهند. بازیکنندهها به صورت تیمی یا به صورت تک نفره در نقشه به دنبال تجهیزات و سلاحهای مختلف میگردند و تلاش میکنند تا دیگران را از بین ببرند. محدودیت زمانی مشخصی در بازیهای بتل رویال وجود دارد و در زمانهای مشخص شده، نقشهی بازی کوچک میشود تا بازیکنندهها به یکدیگر نزدیک شوند. بازی کردن بازیهای سبک بتل رویال کمی نیاز به حوصله دارد، چون ممکن است برای مدت زیادی به دنبال تجهیزات بگردید، یکی دو تفنگ خوب پیدا کنید و به دلیل بیدقتیتان کشته شوید و همه چیز را از دست دهید. دوباره باید همه چیز را از ابتدا شروع کنید و خبری هم از آوردن آیتم به بازی نخواهد بود و همه چیز به مهارت شما باز میگردد. بازی Fortnite تعادل بسیار خوبی در روند بازی خود پیدا کرده و پس از یاد گرفتن نقشه و چگونگی استفاده از سلاحها و آیتمها و مخصوصا قابلیت ساخت و ساز بازی، متوجه میشوید که همه چیز بازی سر جای خود است. به همین دلیل هم وقتی در مقابل یک بازیکنندهی دیگر پیروز میشوید، میدانید که همه چیز به خاطر مهارت شما بوده است و از بازی لذت میبرید؛ مخصوصا اگر بتوانید بازی را برنده شوید. بازی کردن بازیهای بتل رویال خوصله میخواهد، ولی لذتی که بردن این بازیها به شما میدهد، ارزش تلاشهای متعدد را دارد. فورتنایت کاملا رایگان است و بازی کردن آن هم نیازی به اشتراک پلیاستیشن پلاس ندارد؛ در نتیجه میتوانید بدون پرداخت هیچ هزینهای، آن هم بدون این که دیگران نسبت به شما برتری داشته باشند، فورتنایت را دانلود کنید و شروع به بازی کردن کنید. God of War_5 بازی God of War دنبالهای برای سهگانهی اصلی و قدیمی این بازیهاست، ولی حتی اگر طرفدار بازیهای گاد آو وار بودهاید، از شما میخواهیم که نگاهی به بازی جدید God of War بیاندازید و سپس سراغ آن بروید؛ چون همه چیز بازی فرق کرده است. بازی God of War یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴ است، ولی چندان سنخیتی با بازیهای گاد آو وار قبلی ندارد. بازی قصهای بارها بهتر تعریف میکند، سیستم مبارزهای عمیق و سرگرم کننده دارد و صحنههای سینمایی و پر سر و صدای خوبی را هم در خود جای داده است. شخصیت اصلی مجموعه بازیهای گاد آو وار، یعنی «کریتوس»، خدای جنگ یونان، به سرزمین دیگری سفر کرده است. بازی God of War در دنیای اسطورههای نورس (همان ثور و اودین و لوکی) اتفاق میافتد و قصهای کاملا متفاوت تعریف میکند. کریتوس سالهاست که در سرزمینهای نورس مشغول به زندگی و بزرگ کردن پسر خود است و بازی God of War هم قصهی ماجراجویی کریتوس با پسرش را تعریف میکند. کریتوس شمشیرهای قدیمیاش را کنار گذاشته و به جای آنها، تبری به دست گرفته است. تبر کریتوس مثل چکش ثور پرتاب میشود و به دست او بازمیگردد و این موضوع، به طراحان بازی کمک کرده است تا مجموعهای از سیستمهای مبارزهی بسیار خوب و معماهای مختلفی را حول آن طراحی کنند. گشت و گذار در نقشهی نیمه-باز God of War و مبارزه با دشمنان مختلف، یکی از بهترین بخشهای بازی است و حسابی سرگرمتان میکند. در این میان هم قصهای بسیار احساسی از رابطهی کریتوس و پسر کوچکش تماشا میکنید؛ قصهای که مثل آن را در بازیهای ویدیویی ندیدهایم. طراحی بسیار خوب مراحل بازی، جریان دقیق و متعادل آن، سیستم مبارزهای عالی و گرافیکی که مثل آن را روی پلیاستیشن ۴ کم دیدهایم، بازی God of War را به یکی از بهترین بازیهای کنسول نسل فعلی سونی تبدیل کردهاند. فقط در نظر داشته باشید که اگر با ذهنیت قبلی و با هدف کشتن مجموعهای از الههها آن هم به خشنترین شکل ممکن سراغ بازی God of War بروید، جواب نخواهید گرفت. Horizon Zero: Dawn_6 معرفی ایدههای جدید به بازیهای ویدیویی، موضوعی است که امروزه فقط در بازیهای مستقل پیدا میشود؛ طوری که هیچ شرکت بزرگی حاضر نیست ریسک معرفی ایده و تجربهای جدید را به جان بخرد و برای ساخت یک بازی بزرگ و تازه، هزینه کند. با این حال، استودیوهای بازیسازی سونی خلاف جریان دیگر شرکتهای بزرگ حرکت میکنند و به دنبال ارایهی تجربههایی جدید و خاص روی کنسول این شرکت هستند. در همین راستا هم بازیهایی مثل هورایزن خلق میشود. بازی Horizon: Zero Dawn دنیایی را مقابل شما میگذارد که در ظاهر عجیب و غریب است، ولی آن را به باورپذیر شکل ممکن برایتان رمزگشایی میکند. در بازی Horizon با دنیایی پساآخرالزمانی روبرو میشوید. زمین چند باری نابود شده و تعدادی انسان هم که روی آن زنده ماندهاند، شبیه به انسانهای نخستین و به صورت قبلیهای زندگی میکنند. در این میان، ماشینها و رباتها از نسلهای قبلی انسان باقی مانده و روی زمین تکامل پیدا کردهاند؛ طوری که موجودات زندهی روی زمین را ماشینهایی تشکیل دادهاند که در تقلید از حیوانات زندگی میکنند. شخصیت اصلی بازی Horizon هم دخترکی است که با تیر و کمان به شکار این دایناسورهای مکانیکی میرود و ریشههای این دنیا را کشف میکند. روند بازی Horizon: Zero Dawn وابسته به دنیای خاص بازی است، چون همه چیز از منطق دنیای بازی پیروی میکند. بازی توانسته دنیایی کامل را خلق کند و از بازیکننده بخواهد که بر طبق قوانین این دنیا، به هر روشی که دوست دارد رفتار کند. بازی هورایزن محیط-باز است و خودتان در نقشه حرکت میکنید و مراحل مختلفی را انجام میدهید. در این منابع مختلفی جمعآوری میکنید و با آنها آیتمهایی میسازید که در مبارزه با حیوانات ماشینی بازی به کمکتان میآیند. سیستم مبارزه و کنترل بازی Horizon: Zero Dawn عالی است و دوست دارید که تمام سلاحها و تجهیزاتتان را روی ماشینها امتحان کنید. بازی Horizon: Zero Dawn همچنین از نظر گرافیکی حتی از بازیهای سنگین کامپیوتر هم زیباتر است و معدود بازیهایی دو سال پس از عرضه، توانستهاند از نظر گرافیکی به آن نزدیک شوند. Red Dead Redemption 2_7 به راحتی میتوانیم این ادعا را بکنیم که حتی سازندگان Red Dead Redemption 2 هم دیگر نمیتوانند چنین بازیای بسازند. بازیهای ویدیویی به کنار، بازی Red Dead Redemption 2 محصول و پروژهای است که مثل آن در هیچ نوع رسانهی دیگری هم پیدا نمیشود. هفت هشت سال تلاش استودیوی بازیسازی راکاستار گیمز و احتمالا هزینهی صدها میلیون دلار بودجه، به ساخت بزرگترین محصول سرگرمی تاریخ منجر شده است. بازی Red Dead Redemption 2 از نظر پایه و اساس، شبیه به دیگر ساختههای راکاستار گیمز است؛ یعنی هنوز هم مثل جیتیای و قسمت قبلی بازی، با نقشهای بزرگ طرف میشوید، در آن گشت و گذار میکنید و ماموریتهای زیادی را برای افراد مختلف به پایان میرسانید. با این حال، وسعتی که Red Dead Redemption 2 دارد، دنیایی که در بازی پیدا میکنید و قصهای که بازی برایتان تعریف میکند، در سطحی است که امکان تکرار آن وجود ندارد. بازی در سبک ماجراجویی اکشن ساخته شده، ولی تمام کردن آن به اندازهی یک نقشآفرینی صد ساعته طول میکشد. نکته اینجاست که برخلاف بازیهای نقشآفرینی، صد ساعتی که مشغول بازی کردن Red Dead Redemption 2 هستید، با مجموعهای از بهترین صحنههای سینمایی ممکن همراه شدهاند. بدون هیچ گونه اغراقی میتوانیم بگوییم که دنیای Red Dead Redemption 2 زندهترین و پرجزییاتترین دنیایی است که تا به حال در یک بازی ویدیویی خلق شده. بازی خودش قصهای جذاب و طولانی برایتان تعریف میکند، ولی آنقدر محتوا در گوشه و کنار دنیای بزرگ بازی پیدا میشود که قصه را رها و برای دهها ساعت به معنای واقعی در دنیای Red Dead Redemption 2 زندگی کنید. بازی بیشمار سیستم و مکانیک مختلف دارد که در همه حال مشغول تعامل با یکدیگر هستند و روی هم تاثیر میگذارند؛ طوری که همهی عناصر بازی دست به دست یکدیگر میدهند تا زندهترین و باورپذیرترین دنیای ممکن در بازی ساخته شود. تنوع مراحل و ماموریتها حسابی بالاست، گرافیک بازی شگفتانگیز است و بازی حتی یک بخش آنلاین درست و درمان دارد که به تازگی پا گرفته و حسابی پر و پیمان شده است. شاید جالبترین نکته دربارهی Red Dead Redemption 2 این باشد که سازندگان بازی، در عین هزینهی بسیاری که برای ساخت بازی کردهاند، تاکید بر تعریف قصهی خودشان و ساخت یک بازی به مذاق خود داشتهاند، نه این که یک بازی برای راضی کردن جمع وسیعی از مخاطبان بسازند؛ طوری که بازی معنایی تازه به آثار هنری میدهد. به قول یکی از دوستان بازیساز، بازی Red Dead Redemption 2 گرانترین بازی مستقل تاریخ است. Resident Evil 2_8 به نسل فعلی بازیهای ویدیویی که ورود کرده بودیم، منظورمان همین نسل پلیاستیشن ۴ است، شرکتهای مختلف یکی پس از دیگری بازیهای قدیمیشان را بازسازی و روی این کنسولهای جدید عرضه میکردند؛ طوری که برای مدت زیادی، به جای بازی جدید، بیشتر شاهد عرضهی بازسازیهای مختلف بودیم. با این حال، بسیاری از این شرکتها باید از کپکام در چگونگی بازسازی را یاد بگیرند؛ شرکتی که به جای عرضهی یک نسخهی اچدی از بازی قدیمی خود که فقط وضوح تصویر بالاتر یا نهایتا بافتهای بهتری دارد، از پایه رزیدنت اویل ۲ را برای نسلی جدید از گیمرها دوباره ساخته است. بازسازی Resident Evil 2 دقیقا همان روند بازی قدیمی پلیاستیشن وان را تکرار میکند، یعنی مثل بازی اصلی با دو شخصیت «لئون» و «کلیر» طرف هستید و همان قصهی قدیمی را دنبال میکنید. قصهی بازی اصلی حفظ شده و فقط بخشهایی از آن را گسترش دادهاند. با این حال، به غیر از قصه و شاید بخشهایی از موسیقی، دیگر بخشهای بازی کاملا فرق میکنند. دیگر خبری از دوربین ثابت نیست و بازی روندی شبیه به رزیدنت اویل ۴ پیدا کرده است؛ یعنی بازی از دوربین سوم شخص روی شانه استفاده میکند. محیطها هم با این که همان محیطهای قبلی و آشنا هستند، ولی بسیار بزرگتر شدهاند. در واقع کپکام یک بازی چند ساعتهی پلیاستیشن وان را به یک بازی اکشن سوم شخص نسبتا طولانی تبدیل کرده است، آن هم بدون این که از نظر داستانی فاصلهای از قصهی اصلی بگیرد. تلاش کپکام برای حفظ عنصر ترس هم در بازی ستودنی است. بازسازی Resident Evil 2 به خوبی حس ترسی که از بازی قدیمی دریافت میکردیم را، یا حتی بیشتر، در خود جای داده است و به جای این که بیشتر روی بخشهای اکشن تمرکز داشته باشد، یک بازی ترسناک محسوب میشود. روند بازی بسیار خوب، داستان و شخصیتهای درگیر کننده و گرافیکی عالی، بازسازی Resident Evil 2 را به یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴ تبدیل کرده است. اگر با بازی اصلی رزیدنت اویل ۲ خاطرات زیادی داشته باشید، رزیدنت اویل ۲ در هر قدم غافلگیرتان میکند. در واقع رزیدنت اویل ۲ میتواند عامل بسیار خوبی برای یادآوری این موضوع به شما باشد که چرا بازیهای ویدیویی، درست مثل آنچه از گذشته و دورانی بهتر به خاطر دارید، هنوز هم شگفتانگیز و عالی هستند. Spider-Man_9 مارول که به لطف دنیای سینمایی خود، به موفقیت بزرگی رسیده است، تصمیم گرفته تا به حوزههای بازیهای ویدویی هم ورود کند و بازی «اسپایدرمن» اولین تلاش مارول در این راستاست؛ تلاشی که به کمک سونی به موفقیتی بزرگ تبدیل شده است. مارول میگوید که آنها سراغ سونی را گرفتند و از آنها خواستند که یک بازی اسپایدرمن با کیفیت دیگر بازیهایشان بسازند و نتیجهی نهایی بازی Marvel’s Spider-Man است. بر و بچههای استودیوی اینسامنیاک گیمز، که آنها را به خاطر ساخت مجموعه بازیهای رچت و کلنک میشناسیم، دقیقا همان فلسفههای بازیسازی خود را به اسپایدرمن آورده و حتی بهتر از قبل آنها را پیاد کردهاند. بازی Spider-Man یک اکشن سوم شخص محیط-باز تند و سریع است؛ طوری که شاید بد نباشد روی سرعت بسیار بالای بازی یک بار دیگر هم تاکید کنیم، چون بازی واقعا سریع است. اساسا پس از بازی کردن Spider-Man روی پلیاستیشن ۴ بقیهی بازیها به نظرتان آرام و کند میآیند. سازندگان بازی Spider-Man توانستهاند هر کاری که این شخصیت در بازی انجام میدهد را سرگرمکننده و لذتبخش کنند. فرقی نمیکند در شهر مشغول تار زدن هستید یا با استفاده از مجموعهی زیادی از گجتهای خود دشمنان را از پای در میآورید، بازی در همه حال سرگرمکننده است. مشخصا تار زدن در شهر آنقدر خوب از آب درآمده که به طور کلی سیستم سفر سریع بازی بلااستفاده شده است. بازی محتوا کم ندارد؛ نقشهی بازی بزرگ و پر از فعالیتها و چالشهای مختلف است و به لطف دهها لباس مختلف که هر کدام قابلیت خاص خودشان را دارند، بازی کردن اسپایدرمن ذرهای تکراری و خسته کننده نمیشود و همیشه چیز تازهای برای امتحان کردن دارید. بازی حتی داستان بسیار خوبی تعریف میکند و از نظر سینمایی هم بسیار جذاب است. نهایتا هم باید به گرافیک بسیار خوب بازی اشاره کنیم که یک لایهی دیگر هم به جذابیتهای متعدد بازی اضافه میکند. The Last of Us Remastered_10 از زمان عرضهی بازی The Last of Us زمان زیادی میگذرد، ولی به لطف نسخهی بازسازی شدهی این بازی، میتوانیم آن را روی پلیاستیشن ۴ هم تجربه کنیم. نسخهی پلیاستیشن ۴ این بازی تفاوتهای زیادی با نسخهی نسل قبل آن ندارد و فقط در وضوح تصویر و با نرخ فریم بالاتر اجرا میشود، ولی همین موضوع هم باعث شده است تا روند بازی روانتر شود. بازی The Last of Us چه از نظر روند بازی و چه از نظر داستانی، شگفتانگیز است؛ طوری که آن هوش مصنوعی عجیب و غریبی که در تریلرهای اولیهی بازی دیده بودیم، کم و بیش در نسخهی نهایی وجود دارد و از دیدگاه قصهگویی و سینمایی هم یک سر و گردن از دیگر بازیها بالاتر است. بازی یک اکشن سوم شخص است و خودتان انتخاب میکنید که مراحل را به صورت مخفیکاری به پایان برسانید یا پر سر و صدا و اکشن. با این حال، بازی اساسا طوری طراحی شده است که بقا و استفادهی دقیق و به جا از آیتمها، بخشی از آن است؛ یعنی اگر کمی درجهی سختی را بالا ببرید، که پیشنهاد میکنیم حتما این کار را انجام دهید، با بازی کاملا متفاوتی روبرو خواهید شد. اساسا هوش مصنوعی خوب دشمنان بازی در درجههای سختی بالاتر خودش را نشان میدهد و در درجههای سختی پایین، بازی چالشی ندارد و ممکن است گیمپلی آن کمی اذیتتان کند. با این حال، شاهد طراحی مراحل بسیار خوب هستیم، دشمنان تنوع خوبی دارند و آیتمها و تجهیزات و سلاحها هم کاربردهای مختلفی دارند که تا در فشار قرار نگیرید، آنها را کشف نمیکنید. مخصوصا که بازی خودش چیزی یادتان نمیدهد و همه چیز را به شما واگذار میکند. روند بازی به کنار، بیشتر بازیکنندهها بازی The Last of Us را به خاطر داستان و شخصیتهای آن میشناسند. در واقع چیزی که بیشتر افراد از بازی به یاد دارند، شخصیتهای بازی هستند، نه گیمپلی آن، در نتیجه اگر از روایتهای خوب لذت میبرید، حتما سراغ The Last of Us بروید. Uncharted: The Collection_11 مجموعه بازیهای آنچارتد سبک کاملا جدیدی را به بازیهای ویدیویی معرفی کردند؛ سبکی که فقط هم بر و بچههای استودیوی بازیسازی «ناتی داگ» از پس اجرای درست و درمان آن بر میآیند. مجموعه بازیهای آنچارتد به خوبی بازیهای ویدیویی و فیلمهای اکشن هالیوودی را ادغام کرده و حتی تجربهای بسیار بهتر از تماشای یک فیلم اکشن خوب به مخاطبان خوب تحویل دادهاند؛ چون اساسا بازیهای آنچارتد این اجازه را به بازیکننده میدهند که خودشان صحنههای اکشن پر زد و خورد را بازی و تجربه کنند. برخلاف دیگر بازیها که اساسا به دو بخش روند بازی و میانپردههای سینمایی تقسیم میشوند، روند بازی آنچارتد خودش سینمایی است. بستهی بازیهای آنچارتد که به اسم Uncharted: The Collection برای کنسول پلیاستیشن ۴ عرضه شده، سهگانهی آنچارتد را که برای پلیاستیشن ۳ عرضه شده بود، با گرافیکی بالاتر در اختیار بازیکنندههای جدید قرار میدهد. آنچارتد ۱ با این که کار چندان عجیب و غریبی در اجرای اهداف بزرگ ناتی داگ نمیکند، ولی بازی بسیار خوبی است و اساسا پایهی مجموعهی بزرگ آنچارتد را به خوبی بنا میکند. با این حال، آنچه به عنوان آنچارتد میشناسیم، از قسمت دوم یعنی بازی Uncharted 2: Among Thieves تازه شروع میشود. اکشن عالی، محیطهای زیبا و صحنههایی غافلگیرکننده، به همراه قصهای که با هر قسمت بهتر میشود، موضوعهایی هستند که باید در بازیهای آنچارتد انتظار آن را بکشید. هر بخش بازیهای آنچارتد، از سکوبازی آن گرفته تا نحوهی قرارگرقتن دوربین و مبارزات تن به تن و تیراندازی و به طور کلی همه چیز، به بهترین شکل ممکن طراحی و پرداخت شده است. اساسا همین سطح توجه به طراحی مراحل و البته قصهگویی بسیار خوب در آنچارتد است که استودیوی ناتی داگ را امروزه حسابی معروف کرده. نسخهی پلیاستیشن ۴ بازیهای آنچارتد، با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و وضوح تصویر بالاتر اجرا میشوند؛ همچنین کنترل و تیراندازی در این بازسازی بهتر شدهاند و به طور کلی، تجربهی بسیار بهتری در بازی کردن بستهی آنچارتد یعنی Uncharted: The Collection در مقایسه با بازیهای اصلی خواهید داشت. مشخصا قسمت اول این بازیها یعنی Uncharted: Drake’s Fortune حسابی بهتر شده و حتی گرافیک آن در مقایسه با نسخهی پلیاستیشن ۳ بسیار فرق میکند. بهترین تجربهی آنچارتد را در این بسته پیدا نمیکنید و بهترین بازی این مجموعه، یک شماره پس از این سه گانه است، ولی زمانی آنچارتد ۴ را کاملا درک خواهید کرد که شخصیتها در طول سه قسمت قبل برایتان مهم شده باشند و آنها را دوست داشته باشید. Uncharted 4: A Thief’s End_12 آنچارتد ۴ در عین این که روند بازی و آنچه از یک بازی در مجموعهی آنچارتد انتظار داریم را حفظ میکند، بازی را چند سطحی بالا میبرد. اولین چیزی که در آنچارتد ۴ بسیار به چشم میآید، واقعیتر شدن بازی از همه نظر است. از گرافیک بازی صحبت نمیکنیم، که البته آن هم واقعیتر شده، بلکه بیشتر منظورمان نوع قصهگویی و رفتار شخصیتهاست؛ طوری که آنچارتد ۴ عناصر فانتزی قسمتهای قبلی را به طور کلی به کنار میگذارد و همچنین شخصیتهای حدودا میانسال را به تصویر میکشد؛ کسانی که شباهتی به ماجراجویان چند قسمت قبل ندارند و در واقع، بسیار منطقی تصمیم میگیرند و حتی تصمیمات خود در بازیهای قبلی را هم زیر سوال میبرند. آنچارتد ۴ شخصیتهای خود را نه به عنوان یک شخصیت در یک بازی اکشن، بلکه به عنوان انسانهایی کامل به تصویر میکشد. این موضوع روی تک تک بخشهای بازی و حتی اتفاقات و روند داستان هم تاثیر بزرگی گذاشته است. قصهی بازی، که شگفتانگیز و عالی است به کنار، روند بازی آنچارتد ۴ هم تغییرات بسیار بزرگی نسبت به قسمتهای قبلی کرده است. البته بازی هنوز هم کاملا آنچارتد است، ولی در بازی Uncharted 4 با محیطهایی بسیار بزرگتر برخورد میکنید و خودتان تصمیم میگیرید چگونه پیش بروید. البته بازی به هیچ وجه محیط باز نیست، ولی همه چیز بزرگتر شده است و مراحل دیگر روندی خطی را طی نمیکنند. مجموعهای از سلاحها و یکی دو ابزار جدید در اختیار شما قرار داده میشود تا در یک محیط مبارزه بگردید و خودتان هر طور که دوست دارید، دشمنان را از پای در بیاورید. میزان تنوع مراحل بازی غیرقابل باور است؛ تمام کردن بازی بیست ساعتی طول میکشد، بیشتر از هر قسمت دیگری در این مجموعه، و هر فصل بازی کاملا روندی متفاوت و محیطی متفاوت دارد. آنچارتد ۴ به قصهی شخصیت اصلی این مجموعه بازیها یعنی نیتن دریک پایان میدهد و یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴ است. حتی اگر علاقهای به قسمتهای قبلی ندارید، پیشنهاد میکنیم آنچارتد ۴ را تجربه کنید؛ مطمئنا پس از بازی کردن، سراغ قسمتهای قبلی هم میروید.
-
دوستان از اونجایی که @HemosO اومد واسه دخترا گذاشت و منم خواستم یکی واسه پسرا بزارم و حالا منتظرم بهترین هارو تگ کنید! (منو تگ نکنید اسم تاپیک رو به بهترین پرنسس سرور تغییر میدم) خب خب خب شروع شد! @Mandi @SENSO @Slap @AdmBoT @Pooriya @Sami @SajjiLey @New @Polaris @GodOfGaMers @M0STAFA
-
سلام، این پست برای کساییه که تا الان انیمه ندیدن و میخوام شروع کنن و اگه انیمه ای که باهاش شروع میکنم خوب نباشه زده میشن و ادامه نمیدن. و خب کار منم اینه که کاری کنم ادامه بدن پس چند تا رو معرفی میکنم: Attack on titan Damon Slayer ...Kage no Hunter x Hunter Tokyo Ghoul Clannad
-
سلام، بهترین انیمه های فانتزی و جنگی: Overlord Steins gate Tensei shitara slime Datta Ken Tokyo Ghoul Akame ga Kill Attack on titan Arifureta Boku no Hero Academia Chainsaw man Code geass Death Note Dr.Stone Hunter x Hunter Kage no Mob Psycho 100 Mushoku One Piece One punch Man Youjo Senki
-
1_برکینگ بد 2_تین ولف 3_سوپرنشنال 4_اورجینال 5_گیم اف ترونز 6_دوستان(Friends) 7_بیگ بنگ تئوری 8_شیمبلس 9_اشنایی با مادر 10_جویی (برای کسانی که friends دیدن جذابه) 11_ریک اند مورتی 12_ناروتو (انیمه) 13_لوسیفر 14_دکستر 15_یکی بود یکی نبود 16_پویراز کارایل (تنها سریال ترکی که عالیه) 17_واعظ 18_والکینگ دد 19_خوانواده سوپرانو(دسته متوسطیی) 20_چرنوبیل 21_ارو(DC) 22_خون حقیقی فکر کنم دیگه کافیه !
-
باسلام بنده لیستی از بهترین فیلم های ایرانی رو جمع آوری کردم که امید وارم از تماشای آن لذت ببرید یا برای شما تجدید خاطره ای شده باشه. 1- شهرزاد 2- عاشقانه 3- امام علی (دنیای خاطره ?) 4- مدار صفر درجه 5- یوسف پیامبر 6- مردان آنجلس 7- وضعیت سفید 8- در چشم باد 9- مردهزار چهره 10- پایتخت ( عمرا کسی اینو ندیده باشه) 11- روزگار قریب 12- همسران 13- آرایشگاه زیبا 14- آئینه 15- خواب و بیدار 16- میوه ممنوعه 17- تب سرد 18- پس از باران 19- مختار نامه 20- دودکش 21- چهاردیواری 21- ساختمان پزشکان 22- متهم گریخت 23- چهار خونه مرسی که وقت گذاشتید ?
-
لیستی از بهترین سریال های 2020 که باید ببینید!
nazaninshahabi137011 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سریال
در این مطلب به معرفی بهترین سریال های 2020 که باید بالاخره در پایان سال 2020 حتما آن را ببینید را آورده ایم. در ادامه تنها به صورت لیست وار به معرفی این سریال ها می پردازم. معرفی بهترین سریال های 2020: سریال Lovecraft Country سریال I May Destroy You سریال Perry Mason سریال The Great سریال Normal People سریال Upload سریال Mrs. America سریال Dave سریال Devs سریال Hunters سریال The Outsider از میان سریال های معرفی شده سریال The great در ژانر تاریخی و کمدی و با امتیاز بالای 8 از وبسایت imdb و مردمان عادی Normal People در ژانری درام و عاشقانه با امتیاز 8.6 از وبسایت آی ام دی بی، همچنین خانم آمریکا با بازی جذاب کیت بلانشیت بنظرم از بهترین های این لیست هستند. شما کدام یک از سریال های معرفی شده را تماشا کرده اید؟ چه سریال جدیدی را پیشنهاد می دهید که نام آن در این لیست خالی است؟ منبع این مطلب از مطلب معرفی بهترین سریال های 2020 برداشته شده است. -
فیلم های هندی همیشه پر از قصه و رنگ و آواز است. اما در این مطلب چند فیلم هندی متفاوت به شما معرفی کردم که نه تنها در هندوستان بلکه در بسیاری از وبسایت های معتبر فیلم امتیاز های بسیاری خوبی را کسب کردند. فیلم هندی قدیمی شعله (Sholay) سال ساخت: 1975 ژانر: اکشن – ماجرایی – عاشقانه کارگردان: رامش سیپی بازیگران: سانجیو کومار، آمیتاب باچان، دارمندرا، امجدخان، جایا باچان امتیاز IMDB : نمره 8.2 خلاصه داستان: تاکور یک پلیس بازنشسته است که عمر حرفهای خود را صرف مبارزه با خلافکار خطرناکی به نام جبارسینگ کرده است و کینه عمیقی از او به دل دارد. جبارسینگ در گذشته خانواده تاکور را قتل عام کرده و دستان تاکور را قطع کرده است و از این طریق او را از میدان به در کرده است. تاکور که اکنون به پایان عمر خود نزدیک شده و آرزویی جز انتقام از جبارسینگ ندارد. به همین دلیل دو جوان پرشور و نترس به نامهای جی و ویرو را استخدام میکند تا آنان به جای او با جبارسینگ مبارزه کنند. در این راه آنان ناچار به پرداخت بهایی سنگین خواهند شد. فیلم هندی شعله، یکی از خاطره انگیزترین فیلم های هندی قدیمی برای نسل های دهه 40 و 50 محسوب می شود و البته با بازپخش های چندین باره خود توانسته مخاطب جدیدتری را نیز با خود همراه کند. شعله از نظر مخاطبان ایرانی از برترین فیلم های هندی سینمای بالیوود محسوب می شود. دانلود فیلم شعله دوبله فارسی کیفیت 720 فیلم هندی مغول اعظم (Mughal-e-Azam) سال ساخت: 1960 ژانر: عاشقانه – تاریخی کارگردان: کی آصیف بازیگران: پریتویراج کاپور، دیلیپ کومار، مدهوبالا، دورگا کوته امتیاز IMDB : نمره 8.2 خلاصه داستان: داستان در مورد شاهزاده هند به نام سلیم است که در دوران جوانی خود عاشق دختری زیبارو به نام آنارکالی میشود. پدر سلیم که پادشاه وقت است با این وصلت مخالفت میکند و پسر خود را تهدید میکند که اگر از این عشق کور خود دست نکشد او را از سلطنت خلع خواهد کرد. ادامه این درگیریهای آتش خشم و کینه را میان پدر و پسر برافروخته میکند و در نهایت پادشاه آنارکالی را به سیاهچال انداخته و شاهزاده سلیم را نیز از خود میراند. سلیم بر علیه پدرش شورش کرده و با همراهی ارتش خود به نبرد پدرش میرود. فیلم هندی مغول اعظم نیز یکی دیگر از فیلم های هندی قدیمی تاثیرگذار در سینمای بالیوود بود. داستانی جذاب، عاشقانه و اکشن به همراه بازیگرانی محبوب چون پریتویراج کاپور، دیلیپ کومار و مدهوبالا توانست فیلم سینمایی مغول اعظم را به یک فیلم ماندگار و جزو برترین فیلم های هندی در سینمای بالیوود تبدیل کند. دانلود فیلم مغول اعظم با کیفیت عالی فیلم هندی جذاب داماد عاشق عروس را میبرد (Dilwale Dulhania Le Jayenge) سال ساخت: 1995 ژانر: عاشقانه – کمدی کارگردان: آدیتیا چوپرا بازیگران: شاهرخ خان، کاجول، آمریش پوری، فریدا جلال خلاصه داستان: راج مالهوترا و سیمران سینگ پسر و دختری هندی تبار هستند که به همراه خانوادههای خود در لندن زندگی میکنند. راج پسری خوشگذران و بیخیال و البته ثروتمند است که هیچ چیز جز تفریح برایش اهمیتی ندارد. پدر راج به دلیل رد شدن او در امتحانات دانشگاه تصمیم میگیرد تا راج را به سفر دور اروپا بفرستد. از سوی دیگر سیمران در خانوادهای سنتی با پدری بسیار سختگیر بزرگ شده است. پدر سیمران قصد دارد تا در آینده نزدیک سیمران را به عقد پسر یکی از دوستان خود به نام کولجیت درآورد به همین دلیل با درخواست سیمران مبنی بر سفر دور اروپای او با دوستانش به عنوان آخرین سفر مجردی، رضایت میدهد. سیمران و راج به طور اتفاقی مسافران یک قطار هستند اما هردو از قطار جا مانده و ناچار میشوند با همراهی یکدیگر خود را به مقصد برسانند. در این مدت علیرغم تمام جر و بحثها، راج و سیمران به یکدیگر علاقهمند میشوند. اما آنان خبر ندارند که این عشق مسیر پرپیچ خمی را باید طی کند. اگر علاقه مند به تماشای یک فیلم هندی خوب، کمدی و در عین حال عاشقانه هستید توصیه می کنیم فیلم هندی جذاب داماد عاشق عروس را میبرد را حتما تماشا کنید. فیلم هندی جذاب داماد عاشق عروس را میبرد از نظر منتقدین و تماشاگران در وبسایت معتبر IMDB نیز توانست رتبه خوب 8.1 را نیز کسب کند. دانلود فیلم داماد عاشق عروس را می برد فیلم هندی میلیونر زاغه نشین (Slumdog Millionaire) سال ساخت: 2008 ژانر: عاشقانه – درام کارگردان: دنی بویل بازیگران: دو پاتل، فریدا پینتو، آنیل کاپور، عرفان خان، روبینا علی امتیاز IMDB : نمره 8 خلاصه داستان: جمال ملک پسر فقیر و زاغه نشین شهر بمبئی است که تنها 18 سال سن دارد. جمال ملک با فقر شدید دست و پنجه نرم میکند و زندگی سختی را سپری میکند. یکی از روزها جمال متوجه تبلیغ مسابقهای با عنوان «میلیونر شو» میشود و تصمیم میگیرد تا در این مسابقه شرکت کرده و برنده شود. جمال در این مسابقه به عنوان شرکتکننده ثبت نام میکند و با پاسخهای صحیح خود تا مراحل پایانی آن پیش میرود. برگزارکنندگان مسابقه و همچنین پلیس به جمال مشکوک شده و او را متهم به تقلب در مسابقه میکنند. حال جمال برای رهایی از این مخمصه و اثبات بیگناهی خود، داستان زندگی پر پیچ و خمش را بازگو کند. فیلم هندی میلیونر زاغه نشین یکی از فیلم های برتر هندی است که روایت رنج ها و سختی های قشر ضعیف و فقیر هند را به خوبی به تصویر می کشد. دانلود فیلم میلیونر زاغه نشین فیلم پی کی (PK) سال ساخت: 2014 ژانر: درام – کمدی کارگردان: راجکومار هیرانی بازیگران: امیر خان، انوشکا شارما، بومان ایرانی، سانجی دات، سوشانت سینگ راجپوت، رخسار رحمان، منالی تاکور و سراب شوکلا امتیاز IMDB : نمره 8.1 خلاصه داستان: داستان فیلم هندی «پیکی» درباره یک آدم فضایی شبیه به انسان به نام پیکی است که برای تحقیقات به زمین (شهر راجستان در هند) میآید. اما کنترلی که از آن برای هدایت سفینهاش استفاده میکند دزدیده میشود. در همان روز در شهر بروژ در کشور بلژیک یک دختر هندی عاشق یک مرد پاکستانی مسلمان میشود. اما به خاطر تفاوتهای مذهبی، در مورد این رابطه شک و تردید دارد. از آن طرف پیکی به دنبال کنترلش میگردد و در این مسیر با مذاهب مختلف و خداوند آشنا میشود. نقش پیکی را بازیگر معروف هندی امیر خان یا عامر خان (Aamir Khan) ایفا میکند. دانلود فیلم پی کی با کیفیت 720 مطلب این پست از اینجا جمع آوری شده است: https://www.plaza.ir/mag/202011/204428/best-indian-movies-bollywood/
-
میخواستم اول نظرسنجی بزارم ولی گفتم شاید بعضی بازی ها تو لیست نباشند? جذاب ترین و بهترین بازی که میتونه چند ساعت ادمو سرگرم کنه بگید?
-
در انتخاب یک سیستم صوتی با کیفیت مطمئنا اسپیکر آن یکی از بخش های بسیار مورد توجه است. برندهای تولید کننده اسپیکر ماشین زیادی در بازار وجود دارند که هر یک دارای امکاناتی می باشند. برای اینکه با تمام امکانات این اسپیکر ها آشنا شویم، در ادامه با چهار برند برتر در زمینه تولید اسپیکرهای خودرو آشنا می شویم. اسپیکرهای خودرو پایونیر اگر به دنبال بهترین اسپیکر از نظر گام و بیس صدا هستید، برند پایونیر از بهترین انتخاب هاست. فعالیت این برند توسط Nozomu Matsumot و از یک گاراژ شخصی در سال 1938 شروع شد. کاری که Matsumot به آن دست زد امروزه به برندی تبدیل شده که به محصولات خود افتخار می کند. برند پایونیر امروزه اسپیکرهای خودرو و خانگی بسیار با کیفیتی را تولید می کند. در سال های اخیر این برند دست به تولید قطعات الکترونیکی متنوعی زده است. از جمله آنها می توان به دیسک لیزری در سال 1979، پخش کننده CD اتوموبیل در سال 1984، ردیاب ماهواره ای در سال 1990، پخش کننده DVD در سال 1990، صفحه نمایش پلاسما در سال 1997 و همینطور صفحه نمایش OELD در سال 1997 اشاره کرد. تنها با توجه به همین محصولات نامبرده میتوان برند پایونیر را از پیشگام قطعات الکترونیکی ماشین در دنیا دانست. بهترین اسپیکرهای خودرو این شرکت در حال حاضر عبارتند از: Pioneer TS-D1330C Pioneer TS-A1676R Pioneer TS-A6996R با تشکر!
-
کدوم؟ خودتون رو بسنجید @LeytoM @Mahi @CauTioN @EnDWaY خوشحال میشم شرکت کنید @BadRooster @AlnXxXamir @1234567890 @AliaSgHaR @mamad @Universe @AmeriKKKasMostWanted @am0 @F214 @lordmeydamb @metti @SFC @xHosein پ ن : بیشتر این هلپر هارو خودم نمیشناسم ?
-
بهترین هلپر از نظرتون کیه؟؟؟ Helper Level 1 1- Delon 2- Mohsenmomeni 3- iSad 4- Demise 5- Maxter 6- Opener 7- IGNOR 8- Narutuuzumaki 9- iReaver 10- Farbord 11- Hox 12- Connected 13- Zudiac 14- Loversland 15- Pahlevan 16- Stevard 17- NovaGirl 18- AmiirHosein Helper Level 2 1- Ezraeei 2- FrostBite 3- KingFox 4- Peak Helpers Supervisor 1- DeadShot 2- OmidReza 3- Hakem 4- Merkel 5- Venom 6- Exile 7- Fazaei 8- Kiyomars 9- Armiin 10- Guardiola
-
-
سلام سلاطین، هر بکسی لطف کنه یک نفر رو به عنوان نماینده انتخاب کنه و یک وار ویدیو از بکس خودش در این تاپیک ارسال کنه. (جایزه بهترین بکس : به برنده اعلام میشود.) برای مثال از بکس NwA یاسین @Cheater یک وار ویدیو گروهی از بکس خودش در تاپیک ارسال میکنه و بعد افرادی نظر خودشون رو با نقل قول ارسال میکند تا بهترین بکس مشخص و جایزه داده شود. نظر خود را با + و - نشان دهید. @Cheater @Wise @Sweet @SotuneYAZ @Amad @313 @Hasbulla @TheMasTeR @ORTEGA @DrEaMeR @BeYoNDeR @LuTi @AghaSiBiL
-
سلام .. mynuol هستم ومیخواستم اطلاعاتی درباره خانواده های مختلف دسته متوسط جمع کنم میخواستم یه چند تا سوال بپرسم بدون تعارف جواب بدید ? 1. بهترین اقلیت دسته متوسط کدام اقلیت هست؟ 2. بهترین لیدر دسته متوسط؟ 3. کدام اقلیت سخت نمیگیرن (چون من با AGSAMP ام و میخوام برم دسته متوسط اگه بخوام تو هر وار فکشن وارن بگیرم ارزوی رنک دو دسته متوسط رو دلم میمونه?) جواب بدید با تشکر ویژهههه ه
-
به به سلام همه ی ما حداقل فکشن رفتیم و فکشن دارای یک لیدر و ساب لیدر هست در این تاپیک بهترین لیدر و ساب لیدر خود را تگ کنید اول از خودم شروع میکنم _________________________________________ بهترین لیدر من که لیدر تاکسی بود اقای @Reject بهترین ساب لیدر ایدی فروم رو نمیدونم اما تو بازی Duxy بود که داخل مدیک بود __________________________________________ و حالا شما دوستان گل تگ کنید ببخشید که کسی رو تگ نکردم روز خوش
-
سلام من میخواستم تو این تاپیک چند چیز رو برای شما بزرگوارن عرض کنم. خب میپردازیم به اولین پیشنهاد: 1.خب همه ما دوست داریم که ماشین های زیادی داشته باشیم و بتونیم هر دو رو بدون این که اکانتمون رو (Premium) کنیم داشته باشیم و همه موافق این هستن چون با یه ماشین نمیشه زیاد حال کرد و لذت برد.ولی اگر @Ali جان یه تیکه نگاهی به این تاپیک بندازن و پیشنهاد های دوستانمون رو بخونن احتمال اینکه هر اکانت دو ماشینه بشه زیاده.چون هم به سود ما پلیرا هست و هم به سود علی @Ali و اینکه با خرید (Premium) اکانت بشه 3 یا 4 تا ماشین بخریم.که هم وضع سرور بهتر میشه و پلیرا،چون اگه این اتفاق بیافته دیگه لازم نیست اکانتعوض کنیم تا یک ماشین بفروشیم یا معوضه کنیم. 2.خب تو این یکی هم میخوام بگم که،بعضی وقتا پیش میاد که یه نفر پولش زیادی میشه و میخواد خرج کنه ولی نمیدونه صرف چی کنه.خب اگه این قابلیت اگه بیاد مهشر میشه. مثلا یه نفر پوش زیاد شده و ماشینشم یه چیز معمولیه و باهاش همه جا میره و میخواد بیمش نا محدود یا تعداد بالایی باشه مثلا 8 یا 10 تا که حداقل خیالش راحت باشه از اینکه وقتی ماشینش زیاد میترکه کل بیمه هاش نمیپره و هنوز دارای بیمه هست.لپ کلام بگم که اگه تعداد بیمه زیاد باشه بهتره و همش ذهنش درگیر این بیمه ها نباشه. 3.بعضی وقتا پیش میاد بعضیا دوست دارن با سرعت بالایی برن تو خیابون ها حال کنن.اگه میشه 10 تا سرعت به ماشینها اضاف کنین که بهتر بشه بازی برامون. یا یه مقدار پول بدیم که سرعتی رو اضافه کنیم.مثلا 35000 تا بدیم و به اینفرنوس 10 تا سرعت اضافه کنیم که سرعتش بشه 231. خیلی ممنون که وقت گذاشتید و این رو خوندید. انشاالله که همش اضافه بشه مخصوصا اولی.♥
-
حتما از این پیشنهاد دیدن کنید بهترین پیشنهاد قرن
MRALIAKBAR پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در پیشنهادات و انتقادات
ارساکیا شلوغ ترین سرور ایرانیه و میشه ازین ویژگی استفاده کرد درکجا؟ علی جان شما که میخواین سرورو رول پلی کنید فکشن مربی رانندگی رو هم اضافه کنید تا گواهینامه دادن و تست گرفتن از طریق مربی انجام بشه اینطوری تعداد فکشن ها هم بیشتر میشه مود های مختلف فایوم رو ادد کنید به سرور مثل گاراژ هایی که مکانیک ها در اونجا هستند و تعداد گاراژ هایی که ماشین رو اتومات تعمیر میکنند کمتر کنید تا پلیر ها مجبور بشن برن به hq مکانیک ها تا تعمیر کنند بزرگترین مشکل سرور جلسات هفتگی: به نظر من جلسات هفتگی رو لغو کنید و به جای اون اینطور بشه که هرکی بیشتر کار کرد پول بیشتر میگیره و برای رنک هم لول در نظر بگیرید مثلا هرکی لول 5 بشه میره رنک 2 چون جلسات هفتگی واقعا دشواره و من به شخصه دو بار اخراج شدم از قلیت امروز اول مهر ما و منتظر اپدیت تابستانه? -
بهترین زبان های برنامه نویسی در ۲۰۲۰: ۱۰ زبان برتر برای یادگیری
83mehrdad83 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در برنامه نویسی
با توجه به اینکه امروزه کامپیوترها در اکثر صنابع وارد شده اند. در نتیجه یادگیری زبان برنامه نویسی مهارتی است که برای هر فردی میتواند مفید باشد. ما در این مطلب بهترین زبان های برنامه نویسی را از نظر سختی کار و میزان درآمدشان بررسی کرده ایم. در حالی که با گذر زمان زبانهای برنامهنویسی قدیمی کنار گذاشته میشوند و زبانهای برنامهنویسی جدیدی روی کار میآیند، اما این زبانها هرگز نتوانستهاند مقبولیتی عام به دست آورند. پرسش متداولی که در میان تازهکاران (و همچنین برنامهنویسان) وجود دارد نوع زبان برنامهنویسیای است که باید یاد بگیرند، زبانی که بازارکار، آیندهای باثبات و درآمدی بالا داشته باشد. در این مقاله، ۱۰ زبان برنامهنویسی برتر که باید یاد بگیرید را معرفی خواهیم کرد: بهترین زبانهای برنامه نویسی برای شروع در ۲۰۲۰ 1..پایتون Python پیدایش: زبان برنامهنویسی پایتون توسط خیدو فان راسوم (Guido van Rossum) توسعه پیدا کرد. این زبان در سال ۱۹۹۱ برای اولین بار به طور رسمی انتشار یافت. نقاط قوت: از سیستمها و پلتفرمهای متعدد پشتیبانی میکند. مبتنی بر برنامهنویسی شیگرا است. به بهبود عملکرد برنامهنویس کمک میکند. این امکان را فراهم میآورد تا حتی پیچیدهترین اپلیکیشنها را به راحتی مقیاسگذاری کنید. دارای کتابخانههای پشتیبان جامعی است. نقاط ضعف: برای محاسبات همراه (Mobile Computing) چندان مناسب نیست. لایهی دسترسی به دیتابیس پایتون، ابتدایی و در حال توسعه است. کاربرد/ موارد استفاده: توسعهی اینترنت و وب، کاربردهای محاسباتی و علمی، رابط کاربر گرافیکی در دسکتاپ، اپلیکیشنهای کسب و کار. پایتون جزو بهترین زبانهای برنامه نویسی که از این زبان به طور گستردهای در هوش مصنوعی و یادگیری ماشین استفاده میشود. درآمد: میانگین درآمد سالیانهی یک توسعهدهندهی پایتون در ایالات متحدهی امریکا، ۱۱۴.۳۸۳ دلار است. درجه سختی یادگیری: آسان دلیل انتخاب: یادگیری ماشین، هوش مصنوعی و علم داده از زمینههای نوظهور هستند و پایتون زبان برنامهنویسی ضروری در چنین نرمافزارهایی است. 2.جاوا Java پیدایش: جاوا برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ توسط جیمز گاسلینگ (James Gosling) در شرکت سان مایکروسیستمز (Sun Microsystems) طراحی شد. نقاط قوت: یک زبان برنامهنویسی شیگرا است. جاوا واسطهای API را برای فعالیتهای مختلف مانند ارتباط با دیتابیس، شبکهسازی، تجزیه XML، برنامههای کمکی و غیره فراهم میآورد. ابزار قدرتمند و متنباز (open source) به همراه توسعهی سریع وجود تعداد بسیار زیادی از کتابخانههای متنباز نقاط ضعف: مدیریت حافظه در جاوا بسیار پرهزینه است. عدم وجود قالبها (Templates) میتواند باعث ایجاد محدودیت در به وجود آوردن ساختارهای با کیفیت شود. کاربرد/ موارد استفاده: جاوا جزو بهترین زبانهای برنامه نویسی که از آن معمولا برای توسعهی اپلیکیشنهای اندروید، اپلیکیشنهای وب و بیگ دیتا استفاده میشود. درآمد: متوسط درآمد سالیانه برای یک توسعهدهندهی جاوا در ایالات متحدهی آمریکا، ۱۰۱.۰۱۳ دلار است. درجه سختی یادگیری: یادگیری جاوا آسان و ساده است. دلیل انتخاب: جاوا مقبولیت گسترده و رو به افزایشی دارد. هرگز میزان تقاضای کار برای مهارتهای جاوا کاهش نیافته و نخواهد یافت. 3. آر (R) پیدایش: زبان برنامهنویسی R توسط رابرت جنتلمن (Robert Gentleman) و راس ایهاکا (Ross Ihaka) در دانشگاه اوکلند طراحی شد. این پروژه در سال ۱۹۹۲ ایجاد شد اما نسخهی ابتدایی آن در سال ۱۹۹۵ و نسخهی بتا و پایدار آن در سال ۲۰۰۰ انتشار یافت. نقاط قوت: زبان برنامهنویسی R، یک زبان تجزیه و تحلیل آماری و جامع است که شما را تشویق میکند تا ایدههای جدید را گسترش دهید. به عنوان یک زبان یرنامهنویسی آماری برای کدنویسی بسیار آسان است. زبان R یک نرمافزار متنباز است. بنابراین هرکسی میتواند از آن استفاده کند و آن را تغییر دهد. زبان برنامهنویسی R برای مایکروسافت ویندوز و لینوکس/گنو مناسب است. زبان R کراس پلتفرم (Cross-platform) است، بدین معنا که میتواند به صورت پیوسته بر روی سیستم عاملهای مختلف اجرا شود. نقاط ضعف: در زبان برنامهنویسی R، کیفیت برخی از بستههای نرمافزاری یا پکیجها در سطح بالایی قرار ندارد. زبان برنامهنویسی R مدیریت حافظهی خوبی ندارد. بنابراین ممکن است تمام حافظهی موجود را اشغال کند. کاربرد/ موارد استفاده: پروژههای علم داده، محاسبات آماری، یادگیری ماشین درآمد: میانگین حقوق سالیانه یک توسعهدهندهی R در محدودهی تقریبی ۹۰.۰۴۲ تا ۱۳۶.۶۱۶ دلار قرار دارد. درجه سختی یادگیری: دشوار دلایل انتخاب: علم داده یک حوزهی در حال توسعه است و از زبان برنامهنویسی R اغلب برای تجزیه و تحلیل داده استفاده میشود. ۴. جاوا اسکریپت (JavaScript) پیدایش: جاوا اسکریپت در ابتدا و زمانی که برای نخستین بار در مرورگر نت اسکیپ نویگیتور ورژن ۲.۰ (Netscape Navigator 2.0) و در سپتامبر سال ۱۹۹۵ ایجاد شد، لایواسکریپت (LiveScript) نام گرفت. بعدها، نام این زبان برنامهنویسی به جاوا اسکریپت تغییر یافت. نقاط قوت: زبان برنامهنویسی جاوا اسکریپت سمت کاربر (client-side) و بسیار سریع است، به گونهای که میتواند به سرعت در مرورگر سمت کاربر اجرا شود. یادگیری جاوا اسکریپت نسبتا آسان است. این زبان برنامهنویسی میتواند به خوبی با دیگر برنامهها کار کرده و در محدودهی وسیعی از اپلیکیشنها به کار رود. گریزمانکی (Grease monkey) از نوشتن تکه-کدهای (snippets) جاوا اسکریپت که میتوانند در صفحات وب خاصی اجرا شوند، پشتیبانی میکند. نقاط ضعف: جاوا اسکریپت تنها از وراثت یگانه (single inheritance) پشتیبانی میکند، بنابراین وراثت چندگانه (multiple inheritance) در این زبان ممکن نیست. متد کپی یا برابری در JavaScript وجود ندارد. جاوا اسکریپت توسط مرورگرهای مختلف به شکل متفاوتی تفسیر شده است. کاربرد/ موارد استفاده: موارد کاربرد جاوا اسکریپت عبارت است از توسعهی اپلیکیشنهای موبایل و وب، توسعهی بازیها و توسعهی اپلیکیشنهای دسکتاپ. درآمد: متوسط حقوق سالیانهی یک توسعهدهندهی JavaScript در ایالات متحده آمریکا تقریبا ۱۱۰.۹۸۱ دلار است. درجه سختی یادگیری: آسان دلیل انتخاب: علاوه بر NodeJS، جاوا اسکریپت نیز اکنون از اسکریپتنویسی سمت سرور (Server-Side Scripting) پشتیبانی میکند. جاوا اسکریپت یک زبان برنامهنویسی ضروری است و همیشه به مهارتهای آن نیاز وجود خواهد داشت. ۵. سوئیفت (Swift) پیدایش: سوئیفت در جولای سال ۲۰۱۰ توسط شرکت اپل توسعه یافت تا توسعهدهندگان iOS به کار با زبان Objective-C نیازی نداشته باشند. نقاط قوت: کدهای برنامهنویسی سوئیفت به زبان انگلیسی نزدیک هستند، بنابراین خواندن آنها آسان است. افزودن ویژگیهای جدید به این زبان کار راحتی است که همین امر باعث میشود سوئیفت زبان برنامهنویسی سطح بالایی باشد. این زبان، دارای سطرهای طولانی کد نیست. مدیریت حافظهی خودکار آن از نشت حافظه جلوگیری میکند. نقاط ضعف: به دلیل آپدیتهای مداوم ورژنهای سوئیفت در اپل، این زبان برنامهنویسی تا حدودی ناپایدار است. از آنجایی که زبان برنامهنویسی جدیدی است، مخزنِ (pool) توسعهدهندگان بسیار محدود است. کاربرد/ موارد استفاده: سوئیفت زبان مخصوصی است که به منظور کار با فریمورکهای Cocoa و Cocoa Touch برای ساخت تمام انواع اپلیکیشنهای iOS طراحی شده است. درآمد: میانگین درآمد یک توسعهدهندهی iOS در ایالات متحدهی آمریکا تقریبا ۱۳۰.۸۰۱ دلار در سال است. درجه سختی یادگیری: آسان دلیل انتخاب: شرکت اپل! چه دلیل دیگری نیاز داریم؟ 6. سی پلاس پلاس (C++) پیدایش: C++ (سی پلاس پلاس) یک زبان برنامهنویسی است که توسط بییارنه استراس تروپ (Bjarne Stroustrup) در سال ۱۹۸۳ ایجاد شد. نقاط قوت: C++ یک زبان برنامهنویسی محبوب است و در نتیجه کتابخانه و کامپایلرهای بسیار زیادی دارد. زبانهای برنامهنویسی دیگر نظیر C، C# و جاوا ساختاری بسیار مشابه به C++ دارند و یادگیری این زبانها برای افرادی که با زبان C++ آشنا هستند آسان است. هیچ زباله جمعکنی (Garbage Collector) در بکگراند اجرا نمیشود. نقاط ضعف: ساختار آن پیچیده است و کتابخانهی استاندارد کوچکی دارد، به همین دلیل یادگیری این زبان برای برنامهنویسان تازهکار بسیار دشوار است. برنامهی C++ از زباله جمعکن (Garbage Collection) یا اختصاص حافظهی پویا (Dynamic Memory Allocation) پشتیبانی نمیکند. سیستم شیگرا در C++ در مقایسه با دیگر زبانها ابتدایی است. کاربرد/ موارد استفاده: از زبان C++ به شکل گستردهای در توسعهی بازیها، محاسبات پیشرفته و کامپایلرهای گرافیکی استفاده میشود. درآمد: متوسط درآمد سالیانهی یک توسعهدهندهی C++ در ایالات متحده آمریکا ۱۱۳.۸۶۵ دلار در سال است. درجه سختی یادگیری: دشوار دلیل انتخاب: C++ زبان برنامهنویسی قدرتمندی است که به شکل گسترده در زمینههای گوناگون به کار میرود. این زبان هرگز قدیمی نخواهد شد. ۷. سی شارپ (C#) پیدایش: C# (سی شارپ) یک زبان برنامهنویسی کامپیوتری است. اولین نسخهی این زبان در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. نقاط قوت: سی شارپ تقریبا از ساختاری مشابه زبان C پیروی میکند، بنابراین درک این زبان برای کسانی که با C آشنایی دارند آسان است. یکپارچه کردن آن با ویندوز راحت است. با کتابخانهی .NET کاملا ادغام شده است که به همین دلیل امکان دسترسی به یک مخزن عملکردی و پشتیبان فراهم میشود. از امنیت بیشتری نسبت به همنامان خود (C/++) برخوردار است چون اجازه،ی استفاده از انواع اشارهگر را نمیدهد. نقاط ضعف: اجازهی استفاده از اشارهگرها در بلاکهای ناامن را میدهد. کاربرد/ موارد استفاده: به شکل گستردهای در توسعهی اپلیکیشنهای سازمانی چندسکویی (Enterprise Cross-Applications Development) و اپلیکیشنهای وب به کار میرود. درآمد: متوسط درآمد سالیانهی یک توسعهدهندهی C# در محدودهی ۶۶.۴۹۳ دلار تا ۱۰۱.۷۷۵ دلار است. درجه سختی یادگیری: دشوار دلیل انتخاب: در نرمافزارهای سازمانی بزرگ و مهارتها تقاضای بالایی دارد. ۸. پی اچ پی (PHP) پیدایش: راسموس لردوف (Rasmus Lerdorf) در سال ۱۹۹۴ زبان PHP را به وجود آورد. نقاط قوت: اجرای PHP آسان است. یک زبان برنامهنویسی شی گرا و عملیاتی (functional) است. دارای انجمن نرمافزاری وسیع و متنباز (open source) است. دارای سیستم ابزار اتوماتیک قابل قبولی است که برای تست و به کار اندازی برنامه در دسترس است. نقاط ضعف: امکان رفع اشکال در PHP کم است چون این زبان فاقد ابزار خطایابی است. زبان PHP به دلیل متن باز بودن (open source) امن نیست. توسعهی یک وبسایت از طریق PHP نسبت به دیگر زبانهای برنامهنویسی با سرعت کمتری انجام میشود. کاربرد/ موارد استفاده: اپلیکیشنهای وب، سیستمهای مدیریت محتوا و اپلیکیشنهای تجارت الکترونیک. درآمد: میانگین درآمد برای یک توسعهدهندهی PHP در ایالات متحدهی آمریکا ۸۴.۷۲۷ دلار در سال است. درجه سختی یادگیری: آسان دلیل انتخاب: محبوبترین زبان اسکریپتنویسی است. وردپرس و فیسبوک تماما با استفاده از PHP ساخته شدهاند. هرگز بازار کار PHP با کمبود تقاضا مواجه نمیشود. ۹. اس کیو ال (SQL) پیدایش: SQL در شرکت IBM توسط دی چامبرلین (D. Chamberlin) و ریموند اِف بویس (Raymond F. Boyce) ایجاد شد. این زبان در سال ۱۹۷۹ در دسترس همگان قرار گرفت. نقاط قوت: یک زبان Query قدرتمند است. برای تعداد بسیار زیادی از ردیفهای جدول بهینهسازی شده است. برای جستجو و پرسوجو در میان دادهها از سرعت بالایی برخوردار است. قابلیت سازگاری و دسترسی بالایی به دادهها دارد. در بازیابی دادهها از چند جدول سریع است. نقاط ضعف: برگردان دادهها از اشیاء (Objects) به جدولهای پایگاه داده مشکل است. میتواند تنها بر روی یک سرور اجرا شود، بنابراین افزایش سرعت در آن به معنای ارتقاء سختافزاری است. چون پایگاههای دادهی SQL تنها بر روی یک سرور اجرا میشوند پس اگر زمانی سرور از کار بیفتد، دسترسی به پایگاه داده ممکن نخواهد بود. کاربرد/ موارد استفاده: SQL جزو بهترین زبانهای برنامه نویسی در تمام پایگاههای داده استفاده میشود. درآمد: میانگین درآمد سالیانهی یک توسعهدهندهی SQL در ایالات متحدهی آمریکا ۸۴.۷۹۲ دلار است. درجه سختی یادگیری: آسان دلیل انتخاب: بدون در نظر گرفتن زبان یا پروفایلی که به عنوان یک توسعهدهندهی نرمافزار انتخاب کردهاید باید با پایگاه داده و SQL آشنا باشید. 10.Go پیدایش: زبان برنامهنویسی Go که تحت عنوان golang نیز شناخته میشود در شرکت گوگل و در سال ۲۰۰۹ توسط رابرت گریسمر (Robert Griesmer)، کن تامپسون (Ken Thompson) و راب پایک (Rob Pike) ایجاد شد. نقاط قوت: زبان Go بسیار پرسرعت است چون برای کدهای ماشین کامپایل میشود. ترکیب دستورات آن در مقایسه با دیگر زبانها کوچک و یادگیری آن آسان است. کتابخانههای استانداردی فراهم میکند که دارای توابع توکار سودمندی (built-in functions) برای کار با انواع دادهی اولیه (primitive types) هستند. Go روند برنامهنویسی را آسان میکند. نقاط ضعف: پشتیبانی ضعیف از کتابخانه رابطها ضمنی هستند. مدیریت وابستگی (Dependency Management) ضعیفی دارد. کاربرد/ موارد استفاده: زبان GO جزو بهترین زبانهای برنامه نویسی که در برنامههای کمکی کنسول، اپلیکیشنهای GIU (رابط گرافیکی کاربری) و اپلیکیشنهای وب استفاده میشود. درآمد: میانگین درآمد سالیانهی یک توسعهدهندهی GO در ایالات متحدهی آمریکا ۹۴.۰۸۲ دلار است. درجه سختی یادگیری: دشوار دلیل انتخاب: زبان برنامهنویسی گوگل در آیندهی نزدیک