-
تعداد ارسال ها
285 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
5
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط PANDORA
-
آن شبی که دلی بود به میخانه نشستیم
آن توبه صد ساله به یک جرعه شکستیم
از آتش دوزخ نهراسیم که آن شب
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم ......
-
گیرم که مرا جواب کردی خوش باش
تهمت زدی و خراب کردی خوش باش
آن روز که با خودت گلاویز شدی
گر آینه را مجاب کردی خوش باش
-
ﺁﺭﻩ ، ﻣﻦ ﺳﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ توی ﻓﺮﺩﺍﯼ ﻣﻦ نیستن !
.
.
.
.
کاش میشد آدمارو مثل اسکناس جلو نور گرفت
و واقعی هاشو تشخیص داد !
-
نردبان اين جهان ما و منيست
عاقبت اين نردبان افتادنيستلاجرم هر کس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست -
یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد -
بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخههاي شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهاي سبز بید
عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش بحال روزگار