-
تعداد ارسال ها
1112 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
5
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط Syd
-
• عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • سن واقعی: 19 • اسم واقعی: امین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: حرفه ای و خوش اخلاق • روزانه چقدر بازی می کنید؟ 5 • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟ (مثلا 08:00 - 12:00): 16:00 تا 22:00 • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: رفتن به دسته متوسط • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟ (حداقل 30 کلمه): گرفتن r2 • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟ علاقه دارم • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟ 4
-
• عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • سن واقعی: 19 • اسم واقعی: امین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: خوش اخلاق و حرفه ای • روزانه چقدر بازی می کنید؟ 4 ساعت • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟ (مثلا 08:00 - 12:00): 16:00 الی 19:00 • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: امدن به دسته متوسط • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟ (حداقل 30 کلمه): علاقه • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟ علاقه • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟ 4
-
• عکس سایز کوچک شما از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • عکس سایز کوچک کسی که از او شکایت دارید از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از شاهدین از طریق کنترل پنل: • توضیحات: fp80 بی دلیل • مدارک (فیلم یا عکس): [UCP/]
-
بینظیره!! فقط از عهده تو اینطور مجله های سنگینی برمیاد....صاحب سبک شدی دیگه واس خودت داپش
-
=به نام خالق زیبایی ها= 1- یه روز از خواب پاشدم و متوجه شدم گلوم درد میکنه! تصمیم گرفتم برم دکتر و مقداری دارو تهیه کنم. 2- آییییی این اشغالو کی اینجا گذاشته!!!!! 3- معلومه امروز روز بدشانسی منه! 4- ای بابااااا ماشینم دیگ چرا بنزین ندارههههه! 5- زنگ زدم تاکسی که بیاد دنبالم.... 6- ایول یه دا....یه خانوم با وجنات هم تو تاکسیه، امروز مثل اینکه خیلیم روز بدی نیست برم پیشش بشینم بنده خدا تنها نباشه! 7- یکمی از خونه دور شدیم و متاسفانه جاده ناهمواری و پستی بلندی های بسیاری داشت و فشار زیادی بر من وارد میکرد که یهو.... 8- پیفففف پیییف خجالت بکش مرد گنده حالم بهم خورد اه مگه صبحونه تخم گندیده خوردی....اقا من پیاده میشم. 9- (راننده تاکسی) چه تفاهمی منم پیاده میشم، کجا بریم خوشگله؟ 10- ایول....دیگ بدتر از این بهتر نمیشه تاکسی شوگر ندیده بودیم که دیدیم!! 11- خلاصه به هر زور و زحمتی که بود خودمو رسوندم به بیمارستان پیش دکتر! 12- سلام اقای دکتر دستم به اون چیزت کمکم کن دارم میمرم! 13- -(دکتر) چیزم؟! چت شده؟! - عینیکتو میگم دکی.....گلوم داره پاره میشه! 14- اوکی عزیزم پشت کن معاینت کنم. -ولی دکتر گلوم جلومه! 15- ساکت اینجا فقط من حرف میزنم! 16- اومم اره.....مشکلتو پیدا کردم. برو به عاطی جون بگو یه امپول اینقدی رو برات تزریق کنه!! 17- با خودم گفتم حالا جهنمو ضرر اشکال نداره، درسته که آمپولِ بزرگیه ولی عاطی جون حتما عاطفه ای طنازی چیزی هست دیگه.... دردش تبدیل به صفا و صمیمیت میشه!! 18- آمپولو گرفتمو رفتم پیشش تا تزریق کنه. رفتم دراز کشیدم رو تخت تا بیاد یکمم شلوارمو دادم پایین که بنده خدا راحت باشه. 19- یهو یکی با یه صدای نازکو خوشگل گفت: آقا شما بودی آمپول میخواستین؟! -ای جان اره عزیزم بیا تو اتاق منتظرتم. 20- یهو یه غول با دو متر ریشو پشم امد تو اتاق!! 21- پرام ریخته بود گفتم پس عاطی کو به من گفتن عاطی جون میخواد بیاد آمپول بزنه برات کههههه!! 22- خب من اسمم تیموره چون صدام نازکه بهم میگن عاطی جون حالا شل کن عمو جون که درد نداره!!! 23- 24- اخیش ینی همه اینا یه خواب بود؟! وایسا ببینم چرا نمیتونم از جام تکون بخورم؟! 25- -عه پس بالاخره بیدارشدی؟! شما به دلیل پارگی از ناحیه تَهتَهانی توسط یه جسم تیز ۳۲تا بخیه خوردی و یه هفته هم تو کما بودی و متاسفانه باید بگم که برای همیشه فلج شدی، ولی خداروشکر که به هوش امدی!!! 26- (نگاه معنا دار) یَِاَِ رَِبَِ مَِبَِاَِـَِבَِاَِ اَِنَِکَِـَِہَِ گَِـَِבَِاَِ مَِعَِتَِبَِرَِ شَِوَِـَِבَِ...