Gisu ارسال شده در April 22 اشتراک گذاری ارسال شده در April 22 نام داستان: سفر به ماه اثر: ژول ورن برای دیدن قسمت اول اینجا کلیک کنید (2) طرح پرزیدنت باربیکن روز اول اکتبر فرا رسید. نزدیک غروب هجوم انبوه جمعیت، سکوت و آرامش خیابان 99 را بهم ریخت. جمعیت هیجان زده، اما بیخبر از همهجا به سمت درهای تالار اسلحه هجوم میبردن. تعداد شرکت کنندگان آنقدر زیاد بود که تالار بزرگ اسلحه گنجایش همهی آنها را نداشت. در نتیجه فقط آنها که زودتر خود را رسانده بودند توانستند به درون تالار راه پیدا کنند. بقیه یا پشت درهای بسته گوش ایستاده بودند و یا از پشت پنجره درون را تماشا میکردند. تالار منظرهی شگفت انگیزی پیدا کرده بود. تالاری که مدتها بود چنان شور و هیجانی به خود ندیده بود، اکنون سرتاسر دیوارهایش از تصاویر گوناگونه سلاح هایی به شکل و اندازه های مختلف پر شده بود. چراغ های تالار را بر روی ستارهایی که از قرار دادن سلاح های مختلف بر روی هم و به شکله ضربدر به وجود آمده بود، ثابت کرده بودند. همهی صندلی ها را به شکل ارابه توپ ساخته بودند و صندلی رئیس جمهور را که در انتهای سالن قرار داشت از بدنه توپی که در یکی از کشتی های جنگی در جنگ ترافالگار به کار برده شده بود، ساخته بودند. سطح میز رئیس جمهور را از فولاد بدنهی یکی از کشتی های معروف جنگی ساخته بودند. در سمت راست رئیس جمهور تخت سیاهی قرار داشت که کسانی که در آن جلسه صحبت میکردند به توانند فرمول ها و ارقام و عداد خود را روی آن بنویسند. یک دقیقه به ساعت 8:00 پرزیدنت باربیکن وارد سالن شد. او مردی بلند قامتو کشیده و حدودا 40 ساله بود. چشمان آبی رنگ و بی حالت داشت. کم حرف میزد و در گفتارش سعی میکرد فقط کلمات لازم را به کار ببرد، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. باربیکن مرد خوبی بود. سابقا از طریق تجارت پول بدست میاورد، اما در زمان جنگ، در دولت دفتری دائر کرد و به خرید و فروش اسلحه مورد نیاز ارتش مشغول شد. او از یک نظر با سایر اعضای باشگاه تفاوت داشت، او کامل و سلامت بود. هر دو دست و هر دو پا و تمام انگشتانش سر جای خود بودند. تفاوت او در همین نکته بود که هیچ کدام از اعضای بدنش را از دست نداده بود. درست راس ساعت هشت پرزیدنت باربیکن بپا خاست. با یک میله آهنی که در دست داشت بر روی میز ضربه زد و بلا فاصله سکوت سراسر تالار را پر کرد. همه منتظر بودند ببینند برای چه در آن جلسه شرکت کردند. رئیس جمهور آرام شروع به صحبت کرد و گفت: "با فرا رسیدن صلح، تلاش ما هم متوقف شده، و با توجه به اینکه حالا دیگر جنگی در کار نیست، ما باید شیوه جدیدی از فعالیت جستجو کنیم. پیشرفت دانش توقف پذیر نیست در چند ماهه اخیر من روی طرح تازهای کار کردم که معتقد ام ممکن است ارزش توجه را داشته باشد. همه شما ماه را دیدهاید. همانطور که میدانید، ماه کرهایست در آسمان که نزدیک به 2160 مایل قطر دارد." در اینجا او تصویر ماه و زمین را روی تخته سیاه رسم کرد و قطر آنهارا نیز در مقابل هرکدام نوشت و اینطور ادامه داد: "یک تیرانداز ماهر میتواند دایرهای به قطر 5 سانتی متر را از فاصله 100 یا حداکثر 300 متر هدف قرار دهد. بهترین توپ های ما میتوانند دایرهای به قطر 60 سانتی متر را از فاصله یک مایل هدف قرار دهند. اما هدفی که من از آن حرف میزنم بیش از 2000 مایل قطر دارد. و ما یعنی اعضای باشگاه اسلحه تصمیم داریم این هدف را بزنیم و بی تردید اینکارو خواهیم کرد." افراد حاضر باشنیدن این حرف ها بر تعجب و سرگردانیشان افزوده شد و همه از هم سوال میکردند که منظور رئیس جمهور چیست. پرزیدنت باربیکن که آثار حیرت را در چهره نجوا حاضرین میدید گفت: " میدانم که از خودتان چه سوالی میکنید. بله. حدستان درست است. هدفی که من از آن حرف میزنم ماه است همان گوی درخشان و زیبایی که هرشب بالای سرتان میبینید. قصد ماه هدف قرار دادن همین گوی روشن است. حتما میخواهید بگویید ماه فاصله زیادی با ما دارد. بله، ماه بسیار از ما دور است. درواقع ماه در گردش خود به دور زمین فواصل مختلفی نسبت به ماه پیدا میکند که بیشترین این فاصله 253000 مایل یا دقیق تر بگویم 252710 مایل است و نزدیک ترین فاصله آن چیزی در حدود 221463 مایل تخمین زده میشود." یکی از حضار در اینجا دست خود را بلند کرد و گفت: "اما این فاصله بسیار زیادی است!" باربیکن که درواقع منتظر این سوال بود گفت: "بله اگر قرار باشد گلولهی ما تمام این فاصله را از میان هوا طی کند در حقیقت فاصله بسیار بسیار زیادی است. اما همه شما میدانید که ما هرچه از زمین به سمت ماه دور میشویم غلظت هوا تدریجا کمتر و کمتر میشود. تا جایی که در فاصله 200 مایلی زمین دیگر هوایی وجود ندارد. در نتیجه گلوله بقیه مسافت مذکور را در بی هوایی یا به اصطلاح در خلاء طی میکند." همان شخص دوباره گفت: "با وجود این هنوز هم فاصله زیادیست. شما کدام گلوله را سراغ دارید که بتواند حتی یک فاصله 200 مایلی را بپیماید. بعلاوه طی مسافتی که میگویید در خلاء حرکت میکند هم به هر حال مسئله کوچکی نیست." باربیکن گفت: "راجع به وسیلهای که بتواند گلوله مذکور را به فاصله 200 مایلی پرتاب کند بعدا صحبت خواهیم کرد. و اما در مورد باقی مانده مسافت باید ارز کنم مشکل مارا خود طبیعت حل میکند، چرا که تقریبا 5/6 فاصله مذکور را گلوله ما تحت تاثیر جاذبه ماه قرار گرفته و به طرف آن حرکت خواهد کرد. در حقیقت اگر بخواهم رقم نسبتا دقیق بدهم، باید بگویم که چیزی در حدود 37000 مایل از مسافت مذکور را، گلوله ما بدون آنکه به نیرویی نیاز داشته باشد، به سمت ماه سقوط خواهد کرد." ادامه دارد ... ____________________________________________________________________ امیدوارم لذت برده باشید اگه دوست داشتید با لایک و کامنت مثبت بهم انرژی بدید تا بریم برای قسمت سوم سفر به ماه (قسمت بعدی 3 برابر اینه اما زودتر در اختیارتون قرار میگیره) 11 3 نقل قول که جهان رنج بزرگیست نگارا تو بخند ....! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
NtXorG ارسال شده در April 22 اشتراک گذاری ارسال شده در April 22 سلام خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز. واقعاً عالی بود. نوشتن عالی. قرار دادن عکس عالی. موضوع عالی و جالب. نقل قول وقتی قلبت میشکنه تازه مغزت شروع به کار میکنه لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Daddy ارسال شده در April 22 اشتراک گذاری ارسال شده در April 22 عالی خیلی زیبا بود اخرین باری که همچین متن/رمان رو خونده بودم خیلی وقت پیش بود ممنون از گیسو جان عزیز متنظر قسمت بعدی هستم نقل قول ✟ Nᴜᴍʙᴇʀ Oɴᴇ Fᴀᴍɪʟʏ ✟ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
UpRoaR ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 مثل پارت قبل زیبا و قشنگ منتظر پارت های بعدی نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Mohammadhadi ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
FonX ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 خسته نباشی خیلی عالی بود نقل قول My Brother لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
FeaRLeSS ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 (ویرایش شده) عالی و خواندنی بود ویرایش شده April 23 توسط FeaRLeSS نقل قول 𝓨𝓸𝓾 𝓭𝓸𝓷𝓽 𝓱𝓪𝓿𝓮 𝓫𝓪𝓵𝓵𝓼 𝓽𝓸 𝓼𝓪𝔂 𝓫𝓾𝓵𝓵𝓼𝓱𝓲𝓽 𝓲𝓷 𝓶𝔂 𝓯𝓪𝓬𝓮 𝓝𝓸 𝓸𝓷𝓮 𝓬𝓪𝓻𝓮𝓭 𝔀𝓱𝓸 𝓲 𝔀𝓪𝓼 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓵 𝓲 𝓹𝓾𝓽 𝓸𝓷 𝓽𝓱𝓮 𝓶𝓪𝓼𝓴 𝓝𝓾𝓶𝓫𝓮𝓻 𝓞𝓷𝓮 𝓕𝓪𝓶𝓲𝓵𝔂 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Nova ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 سلام درود. عالی بود خسته نباشی نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Virgil ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 بسیار جالب مفید نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
toxicam ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 awlie das khosh نقل قول بزارم هایده یا چی ؟!. دل میخونه باند ماشین 𝑀𝐸 My Brothers لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Wizardry ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 Nice نقل قول NuMber One Family لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Karadeniz ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 کوتاه بود نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
سرپرست کارکنان SFC ارسال شده در April 23 سرپرست کارکنان اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 این بازی کثیف کی تموم میشه؟ چرا اینا کمنننن خب زیادش کن، سخته منتظر بودن سخت نقل قول ━━━━━━━━━━━━━━━━━━๑۩۞۩๑━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ NwA Still Free CreW ━━━━━━━━━━━━━━━━━━๑۩۞۩๑━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
HaajAqA ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 بسیار عالی نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
MILADemon ارسال شده در April 23 اشتراک گذاری ارسال شده در April 23 عالی فقط یکم طولانیش کن مردیم از خماری 2 نقل قول 6Sixty Nine9 تو غروبامون هم خورشید هم ماه و هم ستارس }} بچهایکار - تردمیل - شبکهمیشه - BBC و ... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
HesamTigoniS ارسال شده در April 24 اشتراک گذاری ارسال شده در April 24 پارت بعدیش کی میاد؟ نقل قول !?What about day dreaming ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ NighT CraZieS FamiLy لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Gisu ارسال شده در April 25 سازنده اشتراک گذاری ارسال شده در April 25 در ۱۴۰۳/۲/۴ در 01:45، NtXorG گفته است: سلام خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز. واقعاً عالی بود. نوشتن عالی. قرار دادن عکس عالی. موضوع عالی و جالب. در ۱۴۰۳/۲/۴ در 02:38، Daddy گفته است: عالی خیلی زیبا بود اخرین باری که همچین متن/رمان رو خونده بودم خیلی وقت پیش بود ممنون از گیسو جان عزیز متنظر قسمت بعدی هستم در ۱۴۰۳/۲/۴ در 06:30، TazaD گفته است: مثل پارت قبل زیبا و قشنگ منتظر پارت های بعدی در ۱۴۰۳/۲/۴ در 07:34، Mohammadhadi گفته است: در ۱۴۰۳/۲/۴ در 08:00، F0nX گفته است: خسته نباشی خیلی عالی بود در ۱۴۰۳/۲/۴ در 08:21، FeaRLeSS گفته است: عالی و خواندنی بود در ۱۴۰۳/۲/۴ در 09:07، Nova گفته است: سلام درود. عالی بود خسته نباشی در ۱۴۰۳/۲/۴ در 09:12، Virgil گفته است: بسیار جالب مفید در ۱۴۰۳/۲/۴ در 14:11، toxicam گفته است: awlie das khosh در ۱۴۰۳/۲/۴ در 15:31، Wizardry گفته است: Nice در ۱۴۰۳/۲/۴ در 19:25، Karadeniz گفته است: کوتاه بود در ۱۴۰۳/۲/۴ در 19:26، SFC گفته است: این بازی کثیف کی تموم میشه؟ چرا اینا کمنننن خب زیادش کن، سخته منتظر بودن سخت در ۱۴۰۳/۲/۴ در 20:55، HaajAqA گفته است: بسیار عالی در ۱۴۰۳/۲/۵ در 03:17، MILADemon گفته است: عالی فقط یکم طولانیش کن مردیم از خماری 20 ساعت قبل، HesamTigoniS گفته است: پارت بعدیش کی میاد؟ مرسی از لایک و کامنت مثبتتون قسمت سوم همونطور که قول دادم سریع آماده شد بنا به خواست چند نفرتون این پارت طولانی شد نقل قول که جهان رنج بزرگیست نگارا تو بخند ....! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Wandy ارسال شده در April 25 اشتراک گذاری ارسال شده در April 25 دسخوش خیلی خوب بود قسمت بعدی هم بزار نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Lich ارسال شده در April 26 اشتراک گذاری ارسال شده در April 26 درود @Gisu، داستان بسیار خوبی بود برنده مجله روزانه این هفته شدید. نقاط قوت: داستان جالب مجله ی طولانی و زیبا بزرگ و کوچک کردن نوشته ها رنگ آمیزی مطالب استفاده از علائم نگارشی نقاط ضعف: کم بودن عکس ها نقل قول ᏞᝪᝪᏦ Ꮖᑎ Ꭹᝪᑌᖇ ᕼᗴᗩᖇᎢ Ꮖ ᗰᏆᏀᕼᎢ ᗷᗴ Ꮖᑎ Ꭲᕼᗴᖇᗴ لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Mohammadhadi ارسال شده در April 30 اشتراک گذاری ارسال شده در April 30 نمیدونستن شش روز بعد از شروع اول اکتبر قراره چه اتفاقی بیفته نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
AmirEQ ارسال شده در May 3 اشتراک گذاری ارسال شده در May 3 در ۱۴۰۳/۲/۴ در 01:09، Gisu گفته است: عالی بود پارت بعدی هم داریم ؟ نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Quff ارسال شده در June 2 اشتراک گذاری ارسال شده در June 2 قوی نقل قول میمِ مُلتفت خالکوبی شده روی دست تقدیر... لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
lHadis ارسال شده در September 21 اشتراک گذاری ارسال شده در September 21 محشر بود خستهنباشی نقل قول And at 25 o'clock our love ends... H&M لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
ارسالهای توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید.
توجه: strong> مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.