-
تعداد ارسال ها
556 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
20
دستاورد های ElmiraKamrani58
بروزرسانی وضعیت تکی
نمایش تمام بروزرسانی وضعیت توسط ElmiraKamrani58
-
هنر آشپزی کوکب خانم vs مادر شوهر ترسناک ناخوانده
.
.
● صبح یک روز تابستانی کوکب خانم با صدای لگد زدن به در از خواب بیدار شد(چندماه بعد ازدواج اسمشو میس فلان میزاره)
●وقتی درو باز میکنه با پیرزنی بلند قامت و زشت و نچسپ روبرو میشه که با چشمانی قلمبه با کوکب زل زده بود
●کوکب که فکر کرد آن زن گداس و به pay/ احتیاج داره و میخاست پیرزنو از سر خودش وا کنه....
ناگهان حس شوخ طبعی کوکب بالا گرفت و با صدای بلند داد زد: حمیییییییییییییید بیا دوست دختر قبلیت دم در باهات کار داره!
●حمید دوان دوان در اومد و پیرزن را دید جا خورد و گفت : ای سمندون کم sath! این مامان منه
(ازدواجشون یه شبه تو سرور بوده بخاطر همین فک و فامیلارو ندیدن)
●کوکب که تمام طول روز از شرمندگی داشت آب میشد میرفت تو زمین ،تصمیم گرفت واسه مادرشوهر غذای مورد علاقه او را درست کنه!
((((((((سیمرغ شکم پر)))))))))
●واسه درست کردن این غذایی جادویی و نایاب کل ایرانو میگرده ولی هیچ اثری از این موجود افسانه ای پیدا نمیشه،به کمک تکنولوژی روز دنیا یه ad/میزاره و فورا یکی باهاش تماس میگیره و میگه اگه سیمرغ میخای منو find/کن
کوکب با rent سریعترین nrg به سمت خیابان ناصرخسرو متواری میشه و آنجا با چک و چوووونه بسیار مقداری سیمرغ زنده زیر قیمت میگیره
سریع به خونه بر میگرده
همه رو با پشم و پوست کرک و پر زنده زنده درون دیگ میندازه و همه رو بخورد مادر شوهر میده!
بععععععله اینگونه بود که نسل سیمرغ منقرض شد
مختصر و مفید!
همه کوکب خانوما مثه کوکب خانم کتاب درسی با سلیقه نیستن
پایان.