رفتن به مطلب
مرورگر پیشنهادی آرساکیا گیم مرورگر های تحت موتور کرومیوم می‌باشد، برای دانلود روی مرورگر انتخابی خود کلیک کنید
Google Chrome Microsoft Edge Ungoogled Chromium Brave Opera GX Opera

لطیفه


Abolfaazl

ارسال‌های توصیه شده

به نام خدا

باسلام و درود خدمت همه ی شما پلیر های عزیز ارساکیا??

بعد از مدت ها با یک موضوع جدید و طنز کوتاه اومدیم خدمتتون

امیدوارم خوشتون بیاد.

 

___________________________

1) ۴ تا رفیق میخوستن سوار تاکسی بشن ولی پولی نداشتن که بدن! با خنده ﻗﺮﺍﺭ میذارن وقتی به مقصدشون رسیدن چهارتایی پیاده بشن و فرار کنن!

وقتی به مقصد میرسن چهارتایی شون در های ماشین رو باز میکنن و شروع میکنن به فرار! ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺑﻪ ﯾک ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ اینقدر تاریک که ﻫﯿﭽﮑسی کس دیگه ای رو نمی دید فقط صدای نفس نفس زدنشون شنیده می شد!

یکی از اون چهارتا زد رو شونه ﺑﻐﻠﯿﺶ ﮔﻔﺖ ﻓﮑﺮﺷ رو بکن الآن ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داره !

طرف برگشت گفت: بابا راننده منم، فقط بگین چی شده !؟

___________________________________

2) موقع سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.

 

روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین با هم به جماعت نماز بخوانیم.

 

خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیش نماز پای درخت خوابیده و به شیری که آن جا خوابیده بود، اشاره کرد.

 

شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.

 

خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟

 

روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!

________________________________________

@Seyedalii @Syd @NoTNeVeR @IRevenge @Nicolay @KINGBATMAN @Piece @DoNaLd @DrDep @AdmBoT @DevilNeverGone @Olden @iliya @SubUrbaN و بقیه عزیزان.....

___________________________________________

باتشکر از مطالعه شما عزیزان??

منتظر نظرات شما عزیزان هستیم

تا مطلبی دیگر و درودی دیگر بدرود!

Abolfaazl.png

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

xD عالی بود

در تاریخ بنویسید

مارو در اذان صبح اعدام می کنند

در اذان شب به گلوله می بندند

کسانی که خدایشان رحمان

پیامبرشان مهربان

و امامشان مظلوم بوده

Dr.Dep.png

_FaRZaD.png

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

???

-Dead_Side.png-

-Swear.png-

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

                                   ╝╔╗╚╝╔╗╚╝╔               ℑ 𝔞𝔪 𝔩𝔢𝔞𝔯𝔫𝔦𝔫𝔤 𝔱𝔥𝔞𝔱 𝔴𝔥𝔬               ╝╔╗╚╝╔╗╚╝╔

                  ╝╔╗╚╝╔╗╚╝╔                       ╝╔╗╚╝╔╗╚╝╔             . ℑ 𝔞𝔪 𝔦𝔰 𝔫𝔬𝔱 𝔰𝔬 𝔟𝔞𝔡            ╝╔╗╚╝╔╗╚╝╔                     ╝╔╗╚╝╔╗╚╝╔

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در 9 ساعت قبل، DoNaLd گفته است:

???

?

در 9 ساعت قبل، iliya گفته است:

زیبا بود ??

مرسیی?

در 8 ساعت قبل، DrDep گفته است:

xD عالی بود

مرسیی?

در 7 ساعت قبل، LoverBoy گفته است:

??قشنگ بود

مرسیی?

در 4 ساعت قبل، Olden گفته است:

?

?

در ۱ ساعت قبل، Piece گفته است:

عالیه ??

مرسیی?

در هم اکنون، Syd گفته است:

???

?

Abolfaazl.png

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عالی بود ???

𝐼𝓈𝓃'𝓉 𝒾𝓉 𝓁𝑜𝓋𝑒𝓁𝓎, 𝒶𝓁𝓁 𝒶𝓁𝑜𝓃𝑒
𝐻𝑒𝒶𝓇𝓉 𝓂𝒶𝒹𝑒 𝑜𝒻 𝑔𝓁𝒶𝓈𝓈, 𝓂𝓎 𝓂𝒾𝓃𝒹 𝑜𝒻 𝓈𝓉𝑜𝓃𝑒
𝒯𝑒𝒶𝓇 𝓂𝑒 𝓉𝑜 𝓅𝒾𝑒𝒸𝑒𝓈, 𝓈𝓀𝒾𝓃 𝓉𝑜 𝒷𝑜𝓃𝑒
𝐻𝑒𝓁𝓁𝑜, 𝓌𝑒𝓁𝒸𝑜𝓂𝑒 𝒽𝑜𝓂𝑒

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در در ۱۴۰۲/۳/۲۳ در 11:22، Scorpro گفته است:

???

??

در در ۱۴۰۲/۳/۲۳ در 21:56، SubUrbaN گفته است:

عالی بود ???

مرسیی?

در 17 ساعت قبل، IRevenge گفته است:

باحال بود داش ابول ??

مرسی داش?

Abolfaazl.png

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در در ۱۴۰۲/۳/۲۲ در 21:39، Abolfaazl گفته است:

به نام خدا

باسلام و درود خدمت همه ی شما پلیر های عزیز ارساکیا??

بعد از مدت ها با یک موضوع جدید و طنز کوتاه اومدیم خدمتتون

امیدوارم خوشتون بیاد.

 

___________________________

1) ۴ تا رفیق میخوستن سوار تاکسی بشن ولی پولی نداشتن که بدن! با خنده ﻗﺮﺍﺭ میذارن وقتی به مقصدشون رسیدن چهارتایی پیاده بشن و فرار کنن!

وقتی به مقصد میرسن چهارتایی شون در های ماشین رو باز میکنن و شروع میکنن به فرار! ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺑﻪ ﯾک ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ اینقدر تاریک که ﻫﯿﭽﮑسی کس دیگه ای رو نمی دید فقط صدای نفس نفس زدنشون شنیده می شد!

یکی از اون چهارتا زد رو شونه ﺑﻐﻠﯿﺶ ﮔﻔﺖ ﻓﮑﺮﺷ رو بکن الآن ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داره !

طرف برگشت گفت: بابا راننده منم، فقط بگین چی شده !؟

___________________________________

2) موقع سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.

 

روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین با هم به جماعت نماز بخوانیم.

 

خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیش نماز پای درخت خوابیده و به شیری که آن جا خوابیده بود، اشاره کرد.

 

شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.

 

خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟

 

روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!

________________________________________

@Seyedalii @Syd @NoTNeVeR @IRevenge @Nicolay @KINGBATMAN @Piece @DoNaLd @DrDep @AdmBoT @DevilNeverGone @Olden @iliya @SubUrbaN و بقیه عزیزان.....

___________________________________________

باتشکر از مطالعه شما عزیزان??

منتظر نظرات شما عزیزان هستیم

تا مطلبی دیگر و درودی دیگر بدرود!

???

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عه فروم

!!? ⃟▬▬▭••????? ???? ?? ??? , ??? ????'? ?????? ????▴♱!!
?Francium.png?

!!? ⃟▬▬▭••????? ???? ?? ??? , ??? ????'? ?????? ????▴♱!!

           | ⚽?⚽|     

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عه شامپو

:acigar:

QolBeR.png

            ✼  ҉      جایی که برادر به برادر نکند رحم! بیگانه برای تو برادر شدنی نیست.     ҉    ✼    

👑

d166442_Picsart_24-02-23_19-23-32-796.jp

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید.
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   بازگردانی قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
  • اضافه کردن...