جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'لطیف'.
1 نتیجه پیدا شد
-
سلام سلاااام من باز خودمو تنگ کردم باران طنز اوردم ?? مورد داشتیم دختره رفته امتحان رانندگی? ازش سوال کردن گاز کجاست!؟ گفته کنار یخچال!! میگن سرهنگ آموزشگاه رفته کنار خیابون ایستاده گفته پیشی بیا منو بخور دختر به مامانش میگه: مامان،اسب ?سفید آرزوها چیه؟ میگه یه خر ?سیاهی عین بابات رفتیم خونه فامیلمون که تازه مُرده واسه خودشیرینی گفتم خونه هنوز بوی علیآقا رو میده زنش گفت بوی چاه خونهس بالا زده بابام زنگ زد گفت نمیخوای زن بگیری؟ گفتم سر راهم نیست ولی نون خواستی میگیرم نمیدونم چرا قفل در خونه رو عوض کردن یه بارم با رفيقم قرار گذاشتيم صبحا بريم بدوييم. پنج و نيم صبح بهش زنگ زدم گفتم بيداري؟ گفت نه. گفتم منم همينطور. دوباره خوابيديم سر كلاس آنلاین سخت افزار بودم استاده گفت اين رو ميبينيد؟ به اين ميگن چاك رم يهو بابام داد زد نوكرم منم گفتم فدايى دارى ? جواب احترام ما حذف درس بود؟ ?? سوختن همیشه بخاطرِ داغِ یک عزیز نیست سوختن همیشه بخاطر خیانت یک رفیق نیست سوختن همیشه بخاطر یک شکست عشقی نیست سوختن گاهی،، نتیجه اعتمادِ بیجا به رنگ آبیِ شیر توالت است!!! یارو نامزده شو دعوت میکنه. به احترام نامزدش مرغ خونشونو سر میبره و سرخ می کنه و میاره سر سفره. نامزدش میگه: عزیزم، چرا زحمت کشیدی؟؟ میگه: ای بابا، چه زحمتی؟ 3 تاشو سگ خورده، یکیشم تو بخور?? معلم ریاضی به قلندر میگه: اگه سه کارتن خرما داشته باشی و جاسم یکیشون رو ببره چی برات میمونه؟ قلندر میگه : سه کارتن خرما و جنازه جاسم.???? ملت از خونه زنگ میزنن بیرون غذا سفارش میدن من از بیرون زنگ میزنم خونه سفارش میکنم غذامو نخورن ??? بابام یه پرسپولیسی متعصب بود. یبار استقلال دربی رو برده بود، چنتا استقلالی داشتن تو کوچه خوشحالی میکردن. یهو یه فحش رکیک به پرسپولیس دادن. پنجره باز بود، صداشونو شنید. رفت یکی از پرچماشونو گرفت جلو چششون آتیش زد. اونا هم ریختن سرش تا میخورد زدنش. منم واسه اینکه حواسشونو به خودم پرت کنم اونو ول کنن بیان سمت من، یه پرچم دیگه از رو زمین برداشتم آتیش زدم. دیدم نقشهم گرفت. یهو بابام گفت کات، با چی روشن کردی؟ دیدم نقشه اونا گرفت.?? و در آخر با یک میم کوله رو میبندیم امیدوارم برای لحظه ای هم که شده لبخند به لبتون اومده باشه که بهترین نعمته فعلا ?