جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سریالِ'.
32 نتیجه پیدا شد
-
سریال پر هیجان اسپانیایی جزو 250 سریال محبوب IMDb ژانر : اکشن , جنایی , رازآلود , هیجان انگیز درباره سریال : سریال اسپانیایی «خانه کاغذی» La Casa de Papel محصول استریم نتفلیکس Netflix یکی از بهترین سریالهای این استریم میباشد که خیلی دیده نشده و اکثرا از آن بی خبرند. حتی باوجوداینکه این سریال اسپانیایی، پربینندهترین سریال غیر انگلیسیزبان شبکه نتفلیکس است. اسم این سریال «سرقت پول» Money Heist میباشد که به انگلیسی اسم خوبی نیست. زبان این سریال اسپانیایی است . البته دوبله آمریکایی این سریال هم موجوده ولی انگار آدم های بی حوصله ای کار دوبله را انجام داده اند و جالب نیست. داستان : داستان این سریال بر روی چندین سارق حرفهای و با تجربه تمرکز میکند که نقشهی دزدی از موزهی ملی تمبر Royal Mint of Spain را میکشند. البته سرقت کلمهی مناسبی نیست، ما تلاش میکنیم چیزی از داستان را لو ندهیم اما باید بدانید که ماجرای این سریال یک دزدی پیش پا افتاده نیست. سریال پر از گروگانگیری، پیامهای سیاسی، بازیهای روانشناسانه و مقابلات شخصی است. این گروه سارقین با ماسکهای سالوادور دالی بر روی صورتشان و رهبر آنان کسی است که خودش را پروفسور The Professor مینامد، دست به این سرقت میزنند. شخصیت پرفسور در حقیقت شخصیت اصلی داستان است، البته هرکدام از افراد این گروه (و چندین نفر از افراد پلیس حتی) بهتنهایی آنقدر جذاب هستند که میتوانند قسمت زیادی از سریال را به خودشان اختصاص دهند. دیدن اینهمه شخصیت جذاب و دیدنی در یک سریال تلویزیونی در چند سال اخیر کم اتفاق افتاده است ، اما بههرحال در این سریال همهی آنها را میبینیم و جذابیت آنها حتی در لا به لای ترجمه هم گم نمیشود.
-
باسلام بنده لیستی از بهترین فیلم های ایرانی رو جمع آوری کردم که امید وارم از تماشای آن لذت ببرید یا برای شما تجدید خاطره ای شده باشه. 1- شهرزاد 2- عاشقانه 3- امام علی (دنیای خاطره ?) 4- مدار صفر درجه 5- یوسف پیامبر 6- مردان آنجلس 7- وضعیت سفید 8- در چشم باد 9- مردهزار چهره 10- پایتخت ( عمرا کسی اینو ندیده باشه) 11- روزگار قریب 12- همسران 13- آرایشگاه زیبا 14- آئینه 15- خواب و بیدار 16- میوه ممنوعه 17- تب سرد 18- پس از باران 19- مختار نامه 20- دودکش 21- چهاردیواری 21- ساختمان پزشکان 22- متهم گریخت 23- چهار خونه مرسی که وقت گذاشتید ?
-
مختار: لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه ؛ دنیا با همه ی عظمت و زیباییش روزی خواهد مرد. و خورشید و ستارگان با همه فروغشان تاریک خواهند شد. کوه ها با تمام بلندا و غرورشان فرو خواهند ریخت و آبی دریاها کدر شده، آبشان به جوشش در خواهد آمد و سبزی جنگلها به سرخی خواهد گرایید. چونان آهن گداخته در کوره ، در چونان هنگامه ای، آدمی مورچه ای را ماند که آب در خانه اش افتاده و او آسیمه سر در پی مأمنی می دود، می دود، می دود... و کجاست جنت المأوی؟ پلی را بین خود و بهشت خدایش مانع می بیند و این پل گاه پهن است و گاه باریک. گاه صاف است و گاه پیچاپیچ. گاه تیز و گاه لغزان. اعمال ما در این دنیا، کم و کیف ما آن را معین می کند. برای حکام جور چونان تار مو باریک است و لغزان و لغزان و لغزان. آن روز تمام اعضاء و جوارح ما بر عدالت یا بی عدالتی ما شهادت خواهند داد و هیچ عملی ، هیچ عملی هولناک تر از بی عدالتی نیست. شما مدتی زمام امور خویش را به مختار ابوعبید ثقفی سپردید و خواستید در میانتان به عدالت حکومت کند تا آنجا که در توانم بود به طلب حقتان کوشیدم و با آفتهای عدالت خواهی جنگیدم ، من هرچه که بودم و هرچه که هستم خدایم بهتر می داند. بد خواهان کذابم می نامند و ستمکاران دنیا دوست و قدرت طلبم می خوانند. اویی که مبرّا از خطا و گناه است ولیّ و وصیّ خداست ، کتمان نمی کنم که در مسیر قیام گاه پایم لغزیده و گاه دست و زبانم خطا کرده است. گوشهایم گاه نشنیده اند ، چشمهایم گاه ندیده اند. از خدا می خواهم که مرا ببخشد و خدا ارحم الراحمین است ؛ امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین. «یا ایّها الّذین امَنوا امِنوا». به شما قول می دهم چنانچه با همان نیات روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید. در میان شما هستند کسانی که احیانا قصد تسلیم دارند. من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند. پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست. در واقع اگه بخواییم این دیالوگ رو هم خلاصه کنیم و بگیم کلیدی ترین جمله در تمام دیالوگ این سریال چی بود جمله زیر بود: امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین... @Mohny @Original @SuperMaN @Rexa @REXOR @Pouria0JM @WaTchDogs @TiTawN @Kiya @Sobi @Abner @ZombieRanger @Ali @TlGeR @Mary @Many @TheVisage @TaYrAnT @GelofeN @Mahi @Peep @LearninG @دوستان دیگر
-
Vikings سریالی در ژانر درام تاریخی است که توسط مایکل هرست برای نمایش در شبکه History ساخته و نگاشته شدهاست. فصل اول این سریال که در کشور ایرلند فیلمبرداری میشود، اولین بار در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۹۱ بر روی آنتن پخش شبکه هیستوری قرار گرفت و همانطور که از نام سریال پیدا است، روایتی از داستان این قوم اروپایی را در قرن هشتم میلادی به نمایش گذاشت. طرفداران این سریال، در حال حاضر به تازگی قسمت پایانی فصل چهارم را مشاهده کردند که در تاریخ ۱۴ بهمن منتشر شد. در همین ابتدا قصد داریم به سوالاتی بنیادی اشاره داشتهباشیم که در مورد این سریال مطرح میشوند. سوالاتی که در این مقاله تا حد ممکن قصد پاسخگویی به آنها را خواهیم داشت. وایکینگز واقعی است یا خیالی؟ داستان و هدف آن چیست ؟ آیا با سریالی خوب رو برو هستیم ؟ و در نهایت اینکه آیا این سریال ارزش وقت ما را دارد یا خیر؟ به هر حال وقتی در نوشتهای قصد داریم سریالی را معرفی کنیم، بایستی به سوالاتی پاسخ دهیم که هر علاقمندی به دنیای تلویزیون آن را مطرح میکند. حتی وقتی قصد داریم سریالی را به دوستمان پیشنهاد دهیم نیز این سوالات طبیعتا مطرح خواهد شد. وایکینگز واقعی است یا خیالی؟ داستان سریال پیرامون شخصیت رگنار لاثبروک جریان دارد. کشاورزی جاهطلب که وقتی همگان و منطق حکم میکنند که به سمت شرق برود و در کنار مابقی جنگجویان به غارت بپردازد، او به سمت غرب میرود. رگنار یکی از بزرگترین شخصیتهای افسانهای منطقه اسکاندیناوی است که به سرعت پلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری طی میکند. در جواب سوال مطرح شده، باید در ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که آیا به طور کلی شخصیت رگنار واقعی است یا خیالی؟ در واقع بر اساس بسیاری از متون تاریخی، شخصیت رگنار نه قطعا، که به احتمال بسیار زیاد وجود داشتهاست اما آن رگناری که در سریال به نمایش درآمدهاست، در واقع ترکیبی از چند شخصیت تاریخی است. در مورد این شخصیت و موفقیتهایی که به دست آوردهاست میتوان ساعتها مطلب نوشت و به آنها پرداخت اما اشاره به آنها در این مقاله تنها سورپرایزهای سریال را از بین خواهد برد. در واقع اگر نخواهیم چیزی را اسپویل کنیم باید بگوییم که رگنار در گذشته وجود داشتهاست و در این سریال نیز داستان او نه به صورت کاملا بی دخل و تصرف که به صورت مناسبتر برای جذب بیننده روایت شدهاست و حالتی اصطلاحا شبه واقعی دارد. متعاقبا سایر شخصیتهای سریال نیز از جمله برادر او رولو، همسرش لاگرتا و پسرش بیورن و به طور کلی داستانهای اشاره شده به آنها در سریال، تلفیقی است از افسانهها، شعرها و تاریخ موجود به همراه تغییراتی از طرف نویسندگان سریال. به هر حال اگر دوست ندارید داستان نهایی سریال و سرنوشت شخصیتهای آن برایتان اسپویل شود، به سراغ مطالعه تاریخ در این مورد نروید! داستان و هدف آن چیست؟ مهمترین عنصر سریال و شاخصترین ویژگی آن، داستان و سوالاتی است در بطن آن به وجود میآید. البته این امکان وجود دارد که به دلیل تفاوت در سلیقهها، بسیاری شخصیت پردازی سریال را شاخصه مهم آن بدانند. در هر صورت، سریال وایکینگز را میتوان از نظر محتوا با استفاده از یک خط و مرزی کاملا مرئی به دو قسمت مجزا تقسیم کرد. بخش اول را میتوان مربوط به جنگهای موجود و ارتباط بین شخصیتهای آن با یکدیگر دانست؛ به عبارت دیگر بخش اول درام کلیشهای و اکشن محض سریال است. بخشی که در صورت مقایسه ناخوداگاه آن با بازی تاج و تخت، لبخندی به نشانه تمسخر بر روی صورتمان خواهد نشست و زیر لب خواهیم گفت: این کجا و آن کجا. اما بخش دیگر و به نظر اینحانب مهمتر آن، ارتباط شخصیتها با خدایان و ایمان و باور قلبی آنها به این منبع قدرت لایزال و مانور زیبای نویسنده پیرامون آن است. در واقع در همین بخش است که بسیاری از سوالات مطرح و متعاقبا پاسخ داده میشود. اینجا است که باید اعتراف کنیم، بازی تاج و تخت در مقابل وایکینگز، کلاهش را به نشانه احترام از سر بر خواهد داشت. اجازه دهید به موشکافی بیشتر بخش دوم بپردازیم که لازمه و مقدمه آن اشاره به قسمتهایی از سریال و موضوعات مطرح شده در آن است (البته بدون اسپویل کردن). برای رسیدن به این هدف نیز لازم است شخصیت اتلستن را معرفی کنیم. کشیشی مسیحی که در طی فعل و انفعالاتی اسیر رگنار میشود و با معرفی مسیح به عنوان فرزند خدا به او، تلاطمی درونی را در قهرمان سریال ایجاد میکند. همانطور که اطلاع دارید مردم اسکاندیناوی در آن دوره خدایان موسوم به خدایان شمال را میپرستیدند. خدایانی مانند ثور، اودین، لوکی و بسیاری دیگر. در واقع با مشاهده این سریال همزمان با اینکه این خدایان را با جزئیات بیشتری میشناسیم که خود بسیار جذاب است، متوجه میشویم که این مردم چقدر در ایمان خود راسخ هستند و تا چه اندازه حاضر هستند در این مورد از خود گذشتگی داشتهباشند. به وجود آمدن این تلاطم درونی که به عنوان تابویی بزرگ در بین مردم اسکاندیناوی مطرح میشد، از جمله اتفاقاتی است به عنوان یکی از ارکان اصلی داستان سریال خودنمایی خواهد کرد. یکی از شخصیتهایی که یقینا در همان ابتدا نظر شما را به خود جذب خواهد کرد، شخصیت پیشگو یا همان سییِر خواهد بود. پیشگو در واقع کسی است که مردم اسکاندیناوی برای دانستن مسائل مختلف به او مراجعه میکردند و او با استفاده از ارتباط مخصوص خود با خدایان به سوال آنها به شکلی معماوار پاسخ میداد. معمایی که رمزگشایی از آن به غایت مشکل است. یکی از مهمترین مسائلی که پیشگو بدان پاسخ میدهد، سرنوشت فرد است. سرنوشتی که به طور حتم به واقعیت خواهد پیوست. در واقع اینجا است که بستر برای به وجود آمدن سوالاتی بزرگ فراهم میشود. اینجا است که نویسنده به صورت هوشمندانه قدرت عنصر ایمان را به نمایش میگذارد. بزرگترین سوال مطرح شده در وایکینگز این است: کدام خدا قدرتمندتر است با یه طور دقیقتر کدام خدا واقعی است؟ بهشت یا والهالا؟ سوالی که از همان ابتدای سریال ذهن قهرمان اصلی و مخاطب را درگیر خود میکند و تا به آخرین لحظه او را راحت نمیگذارد. اما کافی است که نگاهی موشکافانهتر به وقایع سریال و نحوه روایت آن داشتهباشیم تا از همان ابتدا پاسخ ارائهشده توسط نویسنده را دریابیم. پاسخی که مشخصا و به طور قطع سلیقهای و در عین حال در جوامع امروزی محبوب است. رویارویی خدایان را به طور واضحتر در نبردهای بزرگ سریال شاهد هستیم. جایی که عیسی مسیح در مقابل اودین و ثور قرار داده میشود. نبردی که به طور همزمان در قلب رگنار جریان دارد. اشتباه نکنید، این سریال به طور محض مذهبی نیست!!! همانطور که اشاره شد بخش دیگری نیز وجود دارد که تعادل را برقرار میکند. از آنجایی که ماهیت این مقاله معرفی سریال و نه نقد آن است، بحث در مورد موضوعات مذهبی سریال را به پایان میرسانیم. بخش اولی که اشارهی مختصر بدان داشتیم، ارتباط شخصیتها با یکدیگر و جنگهای موجود است. چیز خاصی در مورد درام سریال وجود ندارد که بخواهیم به طور اختصاصی انگشت بر روی آن قرار دهیم، در واقع درام سریال مناسب و داستانهای روایت شده بالغ هستند. اما لازم است به بازی عالی بازیگران سریال و در راس آن شخصیت فلوکی، نیز اشاره داشتهباشیم که تاثیری واضح بر روی کیفیت آن داشتهاست. یکی دیگر از نکات مثبت سریال جنگهای آن است. جنگهایی که در ابتدا به هیج وجه نباید آنها را با جنگهای حماسی بازی تاج و تخت مقایسه کرد. اما به آنها عادت خواهید کرد و نتیجتا از آنها لذت خواهید برد. همچنین به طور حتم با پیشرفت سریال، شاهد بهبود کیفیت تکنیکی این جنگها خواهید بود و افزایش بودجه سریال را به صورت بصری لمس خواهید کرد. نکته آخر مقایسه ناخوداگاه وایکینگز با سریال بازی تاج تخت است که در نوشتههای بالا نیز کم و بیش بدان اشاره داشتیم. این مقایسه در نفس خود از بسیاری جهات اشتباه ولی اجتناب ناپذیر است. به هر حال هر دو سریال فضایی تاریخی را به نمایش میگذارند و در نگاه اول شاید نتوان در مقابل مقایسه این دو مقاوت کرد. طبیعی است که در این مقایسه محصول شبکه هیستوری را بازنده مطلق قلمداد کنیم. اما باید از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کرد. اگر کیفیت مد نظر باشد، موضوع بودجه مطرح خواهد شد و در نتیجه نمیتوان وایکینگز را بازنده تلقی کرد. نسبت کیفیت به بودجه در مورد وایکینگز مطلوب است و حتی در ادامه بهتر نیز خواهد شد اما باز هم در این مورد بازی تاج و تخت خوش ساختتر است. شاید اختلاف بودجه ۲۰ میلیون دلاری را در ساخت فصل اول وایکینگز و بازی تاج و تخت، فاکتوری تاثیرگذار در این تفاوت کیفیت دانست. از نظر بازیگران شاید بتوانیم اختلافی واضح را مابین دو سریال شاهد باشیم اما این اختلاف در حدی نیست که باعث آزار شما شود یا بتوان در همان نگاه اول متوجه آن شد. از نظر داستانی نیز همانطور که در بالا بدان اشاره شد، در قسمت درام و ارتباط شخصیتها با یکدیگر محصول HBO یکه تاز میدان خواهد بود، اما در قسمت مفهمومی و ایمانی سریال، موضوعی که چندان به صورت جدی مد نظر بازی تاج و تخت قرار ندارد، باید وایکینگز را پیروز میدان بدانیم. اما به هر حال از نظر داستانی و سبک، تفاوتهای زیادی مابین این دو وجود دارد که مهمترین آنها همانطور که اشاره شد، شبه واقعی بودن وایکینگز و خیالی بودن بازی تاج و تخت خواهد که همین فاکتور، تاثیری مهم بر روی روند مقایسه این دو سریال خواهد داشت.
-
خلاصه داستان: در آیندهای دور که نژاد بشر قدرت بینایی خود را از دست داده است، جوامع به دنبال راههایی جدید برای تعامل، ساخت خانه و تامین مایحتاج ضروریشان میگردند. البته با متولد شدن دو نوزاد دوقلوی دارای قدرت بینایی، اوضاع دستخوش تغییراتی میشود که… درباره سریال: سریال خارجی دیدن یا نگاه (See) سریالی درام و علمی تخیلی، محصول کشور آمریکا است که پخش آن از سال ۲۰۱۹ در اپل تیوی پلاس آغاز شد و بازیگرانی چون جیسون موموا، هرا هیلمار، نستا کوپر، سیلویا هوکس، الفری وودارد، موژان آریا، کریستیان کامارگو و آرچی مادکوه در آن به ایفای نقش پرداختهاند. سریال واقعا عالی ایه دوستان? حتما پیشنهاد میشه
-
اگر یکی از طرفدار های سریال Breaking Bad هستید پس حتما باید از سریال هایی که معرفی میکنم لذت ببری : 1 - این که مشخصه : Better Call Saul با رتبه 30 در لیست IMDb ( اسپین آفه Breaking Bad ) 2 - The Sopranos با رتبه 9 در لیست IMDb 3 - Narcos با رتبه 69 در لیست IMDb 4 - Fargo با رتبه 43 در لیست IMDb اگر از این مطلب خوشت اومد لایک/نظر بده . مطلب بعدی که قراره بزارم در مورده سریال / انیمه با همین سَبک مطلب است . ممنونم بابت خوندنِ این مطلب ? .
-
داستان سریال جومانجی : در جومانجی، این بازی قدرتمند چهار نوجوان را به درون دنیای جومانجی میکشاند، دنیایی خطرناک پر از جانوران مختلف و وحشی همراه با جنگلی انبوه و حاوی چندین مدل پازل و تله مرگبار. برای زنده ماندن، آنها باید بجای شخصیتهای گیم بازی کنند: اسپنسر تبدیل میشود به یک ماجراجوی عضلانی (دواین جانسون)، ورزشکار فوتبال تبدیل میشود به یک جانورشناس و متخصص سلاح (کوین هارت)، دختر محبوب بیتانی تبدیل میشود به یک پروفسور جوان (با بازی جک بلک) و مارتا تبدیل میشود به یک تکاور و مبارز رقصنده (کارن گیلان). چیزی که آنها کشف میکنند این است که فقط نمیتوانید جومانجی بازی کنید بلکه باید زنده بمانید و باید برای زندگی بجنگید. برای اتمام بازی و بازگشت به دنیای واقعی، آنها مجبورند پا به خطرناکترین ماجراجوییهای زندگی خودشان بگذارند… بازیگران : دواین جانسون در نقش دکتر اسمالدر بریوستون جک بلک در نقش پروفسور شلدون اوبرون کوین هارت در نقش فرانکلین فینبار کارن گیلان در نقش روبی راندهاوس نیک جوناس در نقش جفرسون مک دانف الکس وولف در نقش اسپنسر گیلپین سرداریوس بلین در نقش آنتونی «فریج» جانسون مورگان ترنر در نقش مارتا کاپلی مدیسون آیسمن در نقش بتانی واکر بابی کاناوله در نقش فن پلت مارک اون جکسون در نقش شخصیت داستانی ریس داربی در نقش نایجل بیلینگسلی اتمام ...
-
سریال All of Us Are Dead 2022 سریال ما همه مرده ایم محصولی از کشور کره جنوبی که در سال 2022 اکران شد این مجموعه در پلتفرم محبوب نتفلیکس ساخته و پخش شده است کارگردانی این مجموعه زیبا را جی کیو لی بر عهده داشته و در این فیلم از بازیگرانی مانند لی یو می ، لی کیو هانگ و جون به سو برای هنرنمدی استفاده کرده است. سایر اطلاعات سریال : رده سنی : TV-MA | تماشای این فیلم برای افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود. تعداد قسمت ها : 12 نویسندگان : Seong il Cheou در سریال ما همه مرده ایم : یک مدرسه تبدیل به محل انفجاری برای شیوع ویروس زامبی میشود. دانشآموزان گیرافتاده باید برای راه خروج مبارزه کنند یا تبدیل به یکی از مردگان شوند این فیلمو بنده دیدم ازش دیدنش لذت بردم واقعا قشنگ بود به شما دوستان هم پیشنهاد داده میشه پس از دیدن فیلم نظرات خودتون رو بنویسید.
-
سلام، میخوام یه لیست انیمه های شاهکار (حتی درحال پخش) رو معرفی کنم برای علاقه مندان و کسایی که میخوان ببینن. و اینکه به ترتیب نمره و ... ننوشتم پس اهمیت ندید به اینکه چی اوله. Monster Demon Slayer Ragna Crimson Kage No Tokyo Revengers Spy x Family Sousou Frieren Kingdom Clannad Naruto Bleach Hunter x Hunter Moriarty Dororo Chainsaw Man Sword Art Online Maid Sama Skip Beat Oshi no Ko Shingeki no Kyojin (Attack on Titan) Nanatsu no Taizai Youjou Senki Overlord Hellsing Tokyo Ghoul JoJo Berserk Fate/Stay Gintama Boku no Hero Steins;Gate One Piece Tensei Shitara Slime Datta Ken Nodame Cantabile Kusuriya no Hitorigoto Kimi ni Todoke Great Teacher Onizuka Jujutsu Kaisen Goblin Slayer One Punch Man Black Clover Hajime no Ippo Blue Lock Youkoso Jitsuryoku Zom 100 Kaguya Sama Paripi Koumei Made in Abyss Death Note Code Geass Dr.Stone Grand Blue Slam Dunk Vinland Saga Dragon Ball Mushocku Tensei Nana Toradora Shigatsu wa Kimi no Uso Kuroko no Basket Psycho Pass -_-_-_-_-_-_- با تشکر
-
پرش به ناوبریپرش به جستجو مانکن ژانرعاشقانه ملودرام اجتماعی نویسندهبابک کایدان کارگردانحسین سهیلیزاده بازیگرانمحمدرضا فروتن مریلا زارعی امیرحسین آرمان نازنین بیاتی فرزاد فرزین لیندا کیانی حسین پاکدل الهام پاوه نژاد شبنم قلی خانی نفیسه روشن رابعه مدنی موسیقی متنمسعود سخاوت دوست کشور سازندهایران زبان(های) اصلیفارسی تعداد فصلها۱ تعداد قسمتها۲۶ تولید تهیهکنندهایرج محمدی تدوینگرامین عابدی فیلمبرداریرضا شیبانی انتشار شبکه اصلیشبکه نمایش خانگی انتشار اولیه۲ شهریور ۱۳۹۸[۱] – اکنون مانکن مجموعهٔ نمایشی به کارگردانی حسین سهیلیزاده و به تهیه کنندگی ایرج محمدی، محصول سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ در شبکه نمایش خانگی است. این سریال در ۲۶ قسمت به قلم بابک کایدان نگاشته شدهاست.[۲][۳] نام قبلی این سریال «سایههای بلند» بود که به نوبه خود ایهامهای بسیاری داشت لذا به مانکن تغییر داده شد.[۴] محتویات ۱داستان سریال ۲بازیگران ۳موسیقی ۴منابع داستان سریال مانکن یک ملودرام اجتماعی است که در خلاصه داستان آن آمدهاست همیشه عشقهای بزرگ و زیبا، دشمنان بزرگ و مخوف داشتهاند.[۵] سریال «مانکن» به نابرابری اقتصادی طبقههای مختلف جامعه و قیاس افراد توانمند نسبت به طبقه کم درآمد جامعه میپردازد. کاوه و همتا رابطه عاشقانه ای را آغاز کردهاند، اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث میشود در این مسیر با چالشهایی مواجه شوند و … بازیگران بازیگرنقشتوضیحات محمدرضا فروتناخگر کوهسنگیهمسر مریم، برادر آبتین مریلا زارعیکتایون صوفیانهمسر کاوه، دختر عموی سلمان امیرحسین آرمانکاوه صوفیانهمسر کتایون، معشوقه سابق همتا نازنین بیاتیهمتامعشوقه سابق کاوه، دختر نرگس، معشوقه فعلی آبتین، نوه پروین فرزاد فرزینبهرامدوست کاوه لیندا کیانیژیلادوست همتا، کارمند اخگر، آرایشگر حسین پاکدلسلمان صوفیانپدر کاوه و بهار، پسر عموی کتایون، همسر فرخنده الهام پاوه نژادفرخندههمسر سلمان، مادر کاوه و بهار شبنم قلی خانیافسوندوست کتایون، عاشق کاوه نفیسه روشنمریمهمسر اخگر همایون ارشادی رضا توکلیداریوشهمسر پریماه بهشاد شریفیانبهنامهمسر دوم نرگس، ناپدری همتا رابعه مدنیپروینمادربزرگ همتا، مادر شوهر سابق نرگس پانتهآ کیقبادینرگسمادر همتا، همسر بهنام محمد صادقیآبتین کوهسنگیبرادر اخگر، عاشق همتا عارفه معماریانبهار صوفیانخواهر کاوه، دختر سلمان و فرخنده بهزاد محسنیاردشیرنوچه اخگر علی فرهنگیسیروانکارمند کتایون بهزاد خلجخلجوکیل کتایون مائده محمدیپریماههمسر داریوش ارمیا قاسمیمدل بیژن سیفانعموی همتا گلبرگ طهران زاد محمدعلی وزیریناصریزندانی محمد بارانیزندانی مجید مشاطانعاقد علی رامندیمهدی مختاریسرباز دایان ابراهیمیسیناپسر ژیلا بنیامین قنبریبنیامین کوهسنگیپسر اخگر و مریم مهتا سیدنیامهتا کوهسنگیدختر اخگر و مریم
-
Mr. Robot | آقای رُبات «آقای ربات» در مورد برنامه نویسی جوان به اسم الیوت است که با هک کردن مردم با آنها ارتباط برقرار میکند. او از تواناییهای خودش به عنوان سلاحی برای حفاظت از کسانی استفاده میکند که برایش اهمیت دارند، اما ناگهان خودش را بین یک شرکت امنیتی که آنجا کار میکند و دنیای زیرزمینی هکرها که وی را وادار میکنند شرکتهای آمریکایی را هک کند می بیند… ژانر: جنایی | درام کارگردان: Sam Esmail امتیاز: 8.6 در سایت IMDb سال انتشار: 2015
-
توضیحات: جانی لاورنس در تورنومنت کاراته شکست میخورد و بعد از چندسال زندگی او نابود می شود بعد از مدتی تصمیم میگیرد کاراته را دوباره تدریس کند و ... فعلا 2 فصل از این فیلم منتشر شده و فصل سوم در همین سال انتشار می شود. لینک دانلود: http://digimoviez.me/serie/tt7221388/
-
معرفی سریال سریال «بازی مرکب» یکی از جدیدترین سریالهای سرویس استریم نتفلیکس است که در مدتی کوتاه موفق شده تا به محبوبیتی تاریخی و باورنکردنی دست پیدا کند. آیا این سریال ارزش تماشاکردن دارد؟ نتفلیکس یکی از تولیدکنندههای خاص بازار سینما و تلویزیون است که هر از گاهی با یک عنوان جدید به خوبی در نقش یک شگفتانگیز دوستداشتنی ظاهر میشود. سریال «بازی مرکب» هم به عنوان یکی از جدیدترین ساختههای نتفلیکس موفق شده تا این روزها به یک سریال محبوب و دوستداشتنی تبدیل شود. این سریال کرهای که فصل نخست آن تنها ۹ قسمت دارد در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ منتشر شد اما به مرور زمان به عنوانی محبوب تبدیل شد و حالا در آستانه تبدیلشدن به محبوبترین و تاثیرگذارترین سریال نتقلیکس قرار دارد. اما سریال «بازی مرکب» چه داستانی را روایت میکند؟ آیا این سریال ادامه دارد؟ آیا سریال «بازی مرکب» ارزش تماشاکردن دارد؟ در ادامه به معرفی سریال «بازی مرکب» میپردازیم. یک داستان تکراری اما خلاقانه رقابت برای بقا در بسیاری از عناوین سینمایی و تلویزیونی سالهای اخیر به تصویر کشیده شده است. این موضوع جذاب به ویژه در میان عناوین شرق آسیا هم بارها و بارها به تصویر کشیده شده و به همین دلیل میتوان داستان سریال «بازی مرکب» را اندکی تکراری دانست. با این حال آنچه این سریال را به شدت محبوب کرده، خلاقیتی است که در دل داستان آن قرار دارد. به همین دلیل امروز بسیاری از مردم از تماشای سریال «بازی مرکب» لذت میبرند و آن را یکی از جذابترین عناوین سال میدانند. داستان سریال «بازی مرکب» درباره گروهی از افراد ورشکسته و بدهکار است که تصمیم میگیرند تا قمار بزرگی انجام دهند. این افراد که دقیقا ۴۵۶ نفر هستند، باید در یک بازی مرگبار شرکت کنند. آنها درگیر مجموعهای از بازیهای هیجانانگیز اما کودکانه میشوند. هر شخصی که در جریان این بازیهای کودکانه شکست بخورد، جانش را از دست میدهد. اما شخصی که در نهایت زنده بماند با جایزه ارزشمند ۳۸ میلیون دلاری را به خانه میبرد. بنابراین افرادی که اساسا چیزی برای از دستدادن ندارند، زندگی خود را قمار میکنند تا برنده این رقم هنگفت شوند که نهتنها بدهکاریهای آنها را پوشش میدهد بلکه زندگیشان را هم برای همیشه دگرگون میکند. چرا این سریال محبوب شد؟ اگرچه داستان سریال «بازی مرکب» اندکی تکراری به نظر میرسد اما واقعیت آن است که خلاقیت جذاب فیلمنامه سریال باعث شده تا با یکی از متفاوتترین سریالهای چند سال اخیر مواجه شویم. این سریال هیجانانگیز، دوستداشتنی و خیرهکننده تماشاگرش را در میان حجم عظیمی از خون و خشونت غوطهور میکند و به لطف داستانی که عملا غیرقابل پیشبینی به نظر میرسد به یکی از بهترین عناوین سال تبدیل میشود. بنابراین اگر به دنبال تماشای یک سریال هیجانانگیز، متفاوت و جذاب هستید شاید بهتر باشد که همین حالا به سراغ سریال «بازی مرکب» بروید. محبوبیت تاریخی این سریال باعث شد که یکی از سرویسهای ارائه اینترنت در کره جنوبی از نتفلیکس به دلیل ترافیک بیش از حدی که تماشای این سریال ایجاد کرده بود، شکایت کند. همچنین ۳۰ نقدی که از این سریال منتشر شده، میانگین نمره ۹۳ را برای سریال «بازی مرکب» به همراه داشته که به خوبی ارزش بالای این سریال در جمع منتقدان را نشان میدهد. تماشاگران هم نمره ۸.۳ را برای این سریال در وبسایت IMDB ثبت کردهاند که به خوبی از محبوبیت این سریال جذاب حکایت میکند. از این جا به بعد مطلب دارای اسپویل می باشد! تحلیل فلسفی سریال پرواز یک گرسنه داستان درباره گی-هون، مرد میانسالی است که حضانت دخترش را به دلیل ناتوانی در زندگی مشترک از دست داده و هنوز با مادرش زندگی میکند. با یک کارت ویزیت منحصر به فرد و آنچه که گی گون فکر میکند فرصتی آسان برای کسب درآمد خوب، در دام میافتد و ربوده میشود. او با دوست دوران کودکی خود سانگ وو و بیش از 400 نفر دیگر در یک جزیره متروک از خواب بیدار میشود و به آنها گفته میشود که همه آنها باید در بازی های کودکان بازی کنند تا تنها یک نفر باقی بماند. اما وقتی حذف میشوید، میمیرید. پس از اولین بازی، بازیکنان رای میدهند که بازی را کنار بگذارند و به خانه بروند. اما بعد از مدتی وقتی دوباره به زندگی قبلی خود در زندانی که به شکل مصنوعی حس رهایی را به آنها میدهد قرار میگیرند، شرکت کنندگان دعوت دیگری برای بازی در Squid Game پیدا میکنند. تقریباً همه بازیکنان برمیگردند، متقاعد شده اند که هرگز نمیتوانند زندگی خود را مانند گذشته اصلاح کنند. در بازگشت به خانه، گی هون میفهمد که مادرش مبتلا به دیابت است و نیاز به جراحی دارد و دخترش با مادرش به ایالات متحده نقل مکان میکند مگر اینکه بتواند ثابت کند که میتواند از او حمایت مالی کند. این دو دلیل انگیزههای اصلی بازگشت گی-هون به بازی است، حتی با دانستن احتمال مرگ او. تصادف بین دوستان در ساختار روایی سریال، ما در همان ابتدا اولین برخورد فلسفی سریال بازی مرکب را بین سانگ وو و گی هون میبینیم. این دو دوست دوران کودکی عملاً از هر نظر با هم مخالف هستند، زیرا سانگ وو در رده برتر خود بود و در بهترین مدرسه در کره جنوبی پذیرفته شد و در یک شرکت سرمایه گذاری کار میکرد. از طرف دیگر، گی هون به عنوان راننده کار میکرد و عدم هوش او در مقایسه با دوستش در بازی هایی که انجام میدهند حتی بیشتر نشان داده میشود. در گذشته در بازی لانه زنبوری، گی-هون هنگام انجام بازی ها هیچ استراتژی هوشمندانه ای ارائه نمیکرد، در حالی که از اولین بازی، “چراغ سبز چراغ قرمز”، سانگ وو تفکر منحصر به فرد خود را در هر دور نشان میدهد. انگیزه سانگ وو برای پیوستن به بازی Squid از کار او ناشی میشود، زیرا او میلیاردها وون را از مشتریان خود دزدیده است و اکنون حکمی بر سر او وجود دارد. و اگر قبل از دستگیری آن را پرداخت نکند، تمام دارایی مادرش به عنوان وثیقه گرفته میشود. بنابراین دلایل سانگ وو همه به انتخاب او برمیگردد، در حالی که گی هون هیچ کنترلی بر بیماری مادرش یا انتقال فرزندش به ایالات متحده ندارد. مهمترین تفاوت این دو در نحوه انجام بازی ها در Squid Game است. پس از دعوت دوم، سانگ وو به طور مداوم در راستای منافع شخصی عمل میکند، حتی اگر به معنای کشتن یا رها کردن گی-هون در شرایط نامناسب باشد. مانند عدم اطلاع از بازی بعدی، باعث شد Gi-Hun چالش برانگیزترین الگو را برای بازی لانه زنبوری انتخاب کند. گی-هون برای پیروزی مانند هر شرکت کننده دیگری بازی میکند، اما او مهربانی خاص و ثابتی را نشان میدهد، به ویژه برای کسانی که با او متحد شده است، مانند سائ بیوک. بنابراین در حالی که سانگ وو کاملاً از حرص و آز تا حد قتل مستقیم استفاده میکند، گی هون فقط مهربانی از خود نشان میدهد و حتی در آخرین بازی از کشتن سر باز میزند و خواستار رای به تعلیق بازی میشود. هزینه پیروزی پس از برنده شدن در بازی، Gi-Hun در حالت شوک قرار دارد، دوست دوران کودکی خود، همه کسانی را که در Squid Games ملاقات کرد، از دست میدهد و مادرش که در حالی که او برای بازی رفته بود، جان باخت. یک سال نادیده گرفته میشود و میبینیم که او به مادر سنگ وو یا برادر سائ بیوک کمک نکرده است. در حقیقت، او به هیچ وجه به دستاوردهای خود دست نزده است و به شیوه زندگی قبلی خود بازگشته است. او به طرز مرموزی کارت ویزیت Squid Game دیگری را دریافت میکند که زمان و مکان آن را مشخص میکند. وقتی گی هون از راه میرسد، پیرمرد ایل نام در انتظار او است، که گی هون تصور میکرد در هنگام بازی او را کشته است. در عوض، ایل نام فاش میکند که او مغز متفکر پشت بازی Squid بوده است. و اینکه او و دوستان ثروتمندش زندگی را یکنواخت میدانند، بنابراین به بازی Squid Game فکر کردند که “سرگرم کننده” است.پیرمرد از گی هون میخواهد تا آخرین بازی خود را انجام دهد در حالی که مشاهده میکند مردی مست در پیاده رو در سرما جان خود را در حال از دست دادن است. شرایط این است که اگر کسی تا نیمه شب به مرد مست کمک کند، گی هون برنده میشود، و اگر کسی کمک نکند، ایل نام برنده میشود. این بازی نهایی استعاره ای برای برخورد فلسفی دیگر است. ایده های متضاد ایل نام معتقد است همه مردم خودخواه و حریص هستند، در حالی که گی هون معتقد است دلسوزی برای دیگران ضروری است، همانطور که در طول سریال با بیشتر اقدامات او نشان داده شد. اکنون آنچه ایدئولوژی ایل نام را شکل میدهد این است که او بسیار ثروتمند بود و به جای استفاده از این پول برای کمک به دیگران، یک سلطنت نبرد پیچیده را برای لذت بردن خود ساخت. این رویداد گی-هون را از حالت غم و اندوه خارج میکند و او به وعده های خواسته شده از وی در هنگام بازی ها عمل میکند. او برادر سائ بیوک را پیدا میکند و او را تحت مراقبت مادر سنگ وو قرار میدهد در حالی که یک چمدان پر از پول برای این دو نفر میگذارد. هنگامی که در فرودگاه برای دیدن دخترش میرود، گی-هون به طور معجزه آسایی با مردی که نقشش را گونگ یو بازی میکرد برخورد میکند. گی-هون میرود تا با مرد روبرو شود، اما افسوس که خیلی دیر شده است، اما گی-هون موفق میشود کارت را از مردی که با شخصیت گونگ یو بازی میکرد، بدزدد. او با شماره تماس میگیرد و تأیید میکند که بازی هنوز ادامه دارد، حتی پس از مرگ ایل نام، و متعهد میشود که برگردد و بازی را متوقف کند تا دسته جدیدی از شرکت کنندگان را نجات دهد. حرص و طعم برخی از فضاهای تاریک و خشن هرکسی را هویدا میکند، اما تحقق وعده های داده شده به دوستانش و بازگشت به بازی، ایدئولوژی جی هون را نسبت به حرص و طمع تقویت میکند. باخت Il-Nam در بازی نهایی نشان میدهد که Squid Game نیز این اعتقاد را دارد. تفاوتی بین مرده و زنده نیست بازی Squid Game از تروپ های خاص و جذاب استفاده میکند، اما ذاتاً هیچ مشکلی وجود ندارد. مخصوصاً وقتی قالب داستان همچنان دارای ارزش تمثیلی است و هنگامی که سریال آنها را به خوبی بیان میکند. حداقل در دو قسمت ابتدایی خود، Squid Game از پیروی از فرض خود تا نتیجه گیری های اجتناب ناپذیر و بی رحم خود نمیترسد. شرکت کنندگان در مسابقه تنها زمانی وحشت بازی را تشخیص میدهند که یک بازی مرگبار از چراغ قرمز، چراغ سبز را آغاز کنند، در زیر نور آفتابی که تحت آن شخصیت ها – و بینندگان – جایی برای پنهان شدن ندارند. بعداً، ما تدارکات پس از آن را مشاهده میکنیم، زیرا کارگران گمنامی که در این مرکز کار میکنند، اجساد بازندگان را میسوزانند و هیچ تفاوتی بین مرده و زنده قائل نمیشوند. یک تمایز حیاتی روایی گاهی اوقات شخصیت ها تصمیم جدی میگیرند. در مواقع دیگر، شخصی دست خود را برای کمک به یک غریبه دراز میکند. معمولاً مردم با عشق و علاقه ای که به خانواده خود دارند هدایت میشوند – و ما در واقع آن عشق را در این سریال دراماتیک شده میبینیم، زیرا در زندگی خود خارج از رقابت با این شخصیت ها وقت میگذرانیم. این داستانی نیست که بشریت بخاطر حرص ذاتی یا خودخواهی آن محکوم به فنا باشد، اگرچه این ویژگی ها قطعاً میتوانند نقش آفرین باشند. این یک واقعیت است که مردم کارهای ناامید کننده ای را انجام میدهند زیرا در شرایط ناامید کننده قرار دارند و سیستم برای سود و در تظاهرات نفرت انگیز قدرت این آسیب پذیری را طعمه میکند. در حالی که بازی سازان برای زندگی انسان ها ارزش قائل نیستند، واضح است که این داستان به خودی خود اهمیت دارد – یک تمایز حیاتی روایی. جالب اینجاست که Squid Game به شخصیت های خود سطحی از نمایندگی میدهد که معمولاً در زیر ژانر اجتناب میشود. بر خلاف Hunger Games یا Battle Royale ، رقبای این بازی آن را انتخاب میکنند – ابتدا بدون اطلاع کامل از شرط ها و سپس با چشمان باز. خلاصه مطلب سریال کرهای Squid Game در طول ۹ اپیزود خود به این پرسش جواب میدهد که اگر بازیهایی که در کودکی انجام میدادید کشنده ه بود چه میشد؟! به طور کلی این نکته شاکله اصلی درون سریال را نمایان میکند. در میان خون و خونریزیهایی که در جریان این بازی خطرناک رخ میدهد، رابطه صمیمی میان جی هان و پیرمرد خوش شانس اوه ایل-نام نهفته است. آنها تقریبا از همان لحظهای که در تختهای دو طبقه در جزیره دور افتاده از خواب بیدار میشوند، ارتباط قوی با یکدیگر پیدا میکنند. به عنوان مثال جی هان در بسیاری از موارد، بازیکن شماره ۰۰۱ (پیرمرد خوششانس) را از بسیاری اتفاقات خطرناک در سراسر بازی محافظت میکند. بر همین اساس، تعداد زیادی از طرفداران اعتقاد دارند که اوه ایل-نام میتواند پدر گمشده جی هان باشد! لحظات کلیدی زیادی در سریال بوده که احتمال درست بودن این حدسیات را بیشتر میکند. مثلا مراقبت این پیرمرد از جی هان در مواقع حساس به نوعی پدرگونه است و این تصور را ایجاد میکند که مبادا این دو واقعا پدر و فرزند باشند. این پیرمرد مبتلا به تومور مغزی است و ترجیح میدهد بهجای در انتظار مرگ ماندن در دنیای بیرون، بازی کند، اما در انتها مشخص میشود که او رئیس اصلی بازی ماهی مرکب است و تمام قدرت در دستان اوست. در یکی از صحنهها، جی هان که صبر و تحمل خود را از دست داده، درخواست شیرکاکائو میکند. وقتی ایل نام این را میشنود، به حالت شوخی و طعنه به او میگوید که هان حتما زیادتوسط پدرش مورد ضرب و شتم قرار میگرفته، زیرا خود پیرمرد نیز همین کار را با پسرش انجام می داده است. نظرات خود را زیر همین پست به اشتراک بگذارید! اگر نظرات شما دارای اسپویل میباشد، لطفا اشاره کنید.
-
سریال çukur سریال گودال (با عنوان اصلی çukur) به کارگردانی سینان اوزتورک (به ترکی استانبولی: Sinan Öztürk) ،استقبال زیادی از مردم و رسانه های ترکیه ای و حتی مخاطبان خارجی داشته است. تاکنون سه فصل از آن پخش شده و از سال 2017 ،کشور ترکیه در ژانر درام و اکشن آغاز شده است. بر طبق گفته ی برخی از رسانه های هنری ترکیه احتمال اینکه این سریال در فصل های دیگر هم ادامه پیدا کند، زیاد است. داستان داستان سریال کنترل یکی از پردرد سرترین محلههای استانبول یعنی چوکور (گودال) است که در دست خانواده کوچووالیها است. مهمترین قانون این خانواده این است که اجازه به پخش و مصرف مواد مخدر نمیدهند؛ ولی گروهی دیگر که به تصاحب این محله چشم دارد و میخواهند این قانون (منع مخدر) رو بشکنند.
-
فرزندان آشوب | Sons of Anarchy محصول: آمریکا - 2008 (United States) ستارگان: Charlie Hunnam - Katey Sagal - Mark Boone Junior - Kim Coates ژانر: سریال جنایی - سریال درام - سریال هیجانی دلهره آور **نکته: این سریال مناسب برای سنین بالای ۱۸ سال** خلاصه داستان: مردی به نام جکسون تلر که در بخش مرکزی ایالت کالیفرنیا زندگی میکند، رهبری گروهی از موتورسواران قانونشکن را برعهده دارد که در کسب و کارهای غیرقانونی مختلف مشغول به فعالیت هستند. در ادامه، جکسون در مورد خط مشی و آرمانهای گروه خود دچار تردید میشود و... این سریال 7 فصل هست و تمام شده , اسپین اف این سریال Mayans MC هست که تا فصل 3 تمدید شده و هنوز در حال پخش است. اگر سریال Peaky Blinders را تماشا کردید , حتما این سریال را تماشا کنید. چند تصویر از سریال: نظرات خودتون را بنویسید, مرسی.
-
Vikings وایکینگ ها ژانر : اکشن | تاریخی | درام | ماجرایی | جنگی محصول : آمریکا , کانادا (United States , Canada) کارگردان : Michael Hirst ستارگان : Gustaf Skarsgård , Katheryn Winnick , Alexander Ludwig **خطر لو رفتن داستان** فصل1-«رگنار» بالاخره مسیر دریانوردی به سوی غرب را پیدا کرده است و از آنجا که هیچکس تا به حال این مسیر را طی نکرده و این کار غیرقانونی است؛ تصمیم می گیرد با عده ای از افراد قابل اعتمادش به صورت پنهانی برود. رگنار با به غنیمت بردن گنجینه هایی از یک صومعه در انگلستان، در نهایت رضایت اِرل کتگات را جلب می کند و با نیروهای بیشتر برای تاراج بیشتر برمی گردد. او در یکی از سفرهایش با پرنسسی به نام «آسلاگ» آشنا می شود. اِرل کتگات از پیشگو می شنود که به دست رگنار کشته می شود. فصل2-رگنار مجبور است مقابل برادرش رولو بایستند و با او مبارزه کند و در نهایت، اِرل کتگات می شود. پرنسس «آسلاگ» به کتگات می آید تا به رگنار بگوید از او باردار است و به همین دلیل «لاگرتا» همسر رگنار او را ترک می کند. رگنار، بعد از چند سال دوباره تصمیم می گیرد به انگلستان حمله کند اما با افرادش گرفتار طوفانی سهمگین می شوند و سر از سواحل وسکس در می آورند. او برای پیشبرد مقاصد آینده ای که در ذهن دارد به مذاکره با شاه وسکس یعنی «اکبرت» می رود. در همین حین «بورگ» در نبود رگنار، کتگات را تسخیر می کند. اما رگنار دوباره کتگات را پس می گیرد و بورگ را به روش عقاب خونین اعدام می کند. فصل3-رگنار یک بار دیگر کتگات را به مقصد وسکس ترک می کنند تا طبق توافقشان عده ای کشاورز را به سرپرستی «لاگرتا» و با کمک «اتلستن» در آنجا سکونت دهند. در این میان «فلوکی» از اتحاد با شاه اکبرت ناراضی است. اتلستن وارد رابطه ای با عروس شاه اکبرت، «جودیت» شده است. رولو از پیشگو شنیده که روزی پادشاه می شود و رگنار هم قید انگلستان را زده و به فرانسه حمله می کند و بعد از دو یورش ناموفق، با نقشه بالاخره وارد پاریس می شود. فصل4(پارت اول)-رولو طبق توافق با تنها دختر شاه فرانسه ازدواج می کند. رگنار در بستر بیماری است و یک برده چینی برای التیام دردهایش به او دارو می دهد. شاه اکبرت به کمک پسرش ملکه مرسیا را از مرگ نجات می دهد اما خودش را شاه مرسیا می خواند. وایکینگ ها دوباره به فرانسه حمله می کنند اما در کمال تعجب رولو با آنها همکاری نمی کند و این سرآغاز دشمنی 2 برادر می شود. سال ها گذشته، لاگرتا کالف را کشته و اِرل شده است. رگنار هم برای مدت ها ناپدید شده تا اینکه برمی گردد و به پسرانش می گوید هرکس می خواهد شاه شود باید مرا بکشد. فصل4(پارت دوم)-رگنار برای تسویه حساب با شاه اکبرت به همراه «آیوار» به وسکس برمی گردد. اکبرت، رگنار را در یک قفس زندانی می کند. رگنار به عنوان آخرین تقاضا از او می خواهد از جان آیوار بگذرند چون که او ناتوان است. شاه ایلا فرصت را غنیمت می شمرد و به تلافی غارت های رگنار، به شدت او را شکنجه می کند و سرانجام در گودالی پر از مار سمی می اندازد. لاگرتا ارلِ کتگات می شود و آسلاگ را می کشد. پسران رگنار برای انتقام خون پدرشان به انگلستان حمله می کنند و شاه ایلا را به روش عقاب خونین می کشند. شاه اکبرت هم بعد از واگذاری صوری وسکس و مرسیا به پسران رگنار خودکشی می کند. فصل5-فلوکی خودش را به امواج دریا می سپارد تا سرنوشت برای جانش تصمیم بگیرد. بیورن و هافدان برای کشف مکان های جدید راهی سفر می شوند و دیگر پسران رگنار با هم اختلاف و درگیری دارند. سرانجام، وایکینگ ها به رهبری کوچکترین پسر رگنار، آیوار، به «یورک» حمله می کنند. آیوار، کشیش مبارزی به نام «هاموند» را به اسارت می گیرد تا برایش بجنگد اما او در نهایت اسیر لاگرتا می شود و تصمیم می گیرد برای او شمشیر بزند. میان برادران نفاق افتاده؛ «اوبه» در کنار لاگرتا و «ویتسرک» با ترس و دودلی در کنار آیوار است. فلوکی عده ای از مردم کتگات را با خودش به سرزمینی که تصور می کند سرزمین خدایان است می برد و آیوار با کمک رولو به کتگات حمله می کند. بیورن، لاگرتا و کشیش با عده محدودی که باقی ماندند فرار می کنند. امیدوارم از این پست راضی باشید و نظرهای خود را در زیر همین پست بنویسید با تشکر.
-
The Haunting of Hill House | عمارت تسخیر شده هیل داستان در مورد چند خواهر و برادر است که خانه ای که در آن قد کشیده اند، بزرگ ترین خانه روح زده کشور می شود حالا آن ها باید با گذشته خود دست و پنجه نرم کنند و … ژانر: ترسناک | درام | معمایی کارگردان: Mike Flanagan امتیاز: 8.6 در سایت IMDb سال انتشار: 2018
-
شبکه HBO نهایتا تایید کرد که فصل هشتم و پایانی سریال درام فانتزی تحسین شده Game of Thrones در ماه آوریل ۲۰۱۹ (فروردین/اردیبهشت ۹۸) پخش خواهد شد. حال، در میان اخبار سینما و تلویزیون مطلع شدیم که دیوید ناتر، کارگردان اولین اپیزود فصل هشتم و تعدادی از اپیزودهای دیگر Game of Thrones جزئیات شگفتانگیز و جذابی را از این سریال به اشتراک گذاشته است. ناتر در جلسه پرسش و پاسخ ردیت پذیرای سوالات طرفداران درباره سریال بازی تاج و تخت بود، اما تنها به جزئیات سطح بالا اشاره کرد. شبکه اچبیاو تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا از فاش نشدن اطلاعات توسط اسپویلرها اطمینان حاصل کند و ناتر نیز سهم خودش را برای مخفی نگه داشتن برخی از موارد ایفا کرد. او سخنانش را با صحبت درباره چالشها و فرصتهای کارگردانی اولین اپیزود از فصل پایانی آغاز کرد. ناتر در گذشته تعدادی از اپیزودهای سریال Game of Thrones را کارگردانی کرده بود که از جمله آنها میتوان به اپیزودی که در آن شاهد سکانس معروف Red Wedding بودیم، اشاره کرد، اما این اولین باری است که او کارگردانی اولین اپیزود فصل جدید سریال Game of Thrones را انجام میدهد. او در اینباره گفت: فکر میکنم این واقعا مهم است که جلب توجه کنیم. شما باید از دوباره کار را آغاز کنید، تمام افراد را سر جای خود مستقر کنید و همه آنها را به موقعیتهای بعدیشان ببرید. اما در عین حال باید به این فکر کنید که چه چیزی اهمیت بیشتری دارد. در ادامه از ناتر خواسته شد که فصل هشتم سریال Game Of Thrones را در سه کلمه توصیف کند و او در پاسخ گفت تماشایی، الهامبخش و رضایتبخش. ناتر درباره کلمه رضایتبخش توضیح داد که از نظر او مردم به طول کلی از شیوه وقوع رویدادها راضی خواهند بود. او در اینباره اظهار داشت: من از نحوه پایان فصل هشتم سریال کاملا راضی هستم. فکر میکنم که [دیوید بنیاف و دن وایس] کار فوقالعادهای انجام دادهاند و آنها خواسته طرفداران و انجام کارها به شکل صحیح، طوری که به روایت داستان لطمهای وارد نشود، را مد نظر داشتهاند. من ضمانت میکنم که قرار است لحظات غافلگیرکننده و تکاندهنده زیادی در فصل هشتم وجود داشته باشد، اما آنها موارد بسیار متقاعدکنندهای هستند. همانطور که پیش از این اشاره کردیم، ناتر اپیزود تکاندهنده Red Wedding از فصل سوم را کارگردانی کرده بود. ناتر در این جلسه پرسش و پاسخ گفت که تحت تاثیر واکنش طرفداران به این اپیزود قرار گرفته است. اما آیا باری دیگر شاهد لحظه Red Wedding-گونهای در فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت خواهیم بود؟ ناتر در این خصوص توضیح داد: در مقایسه فصل هشتم سریال با سکانس Red Wedding تنها باید بگویم که خود را برای یک سورپرایز ویژه آماده کنید؛ زیرا این فصل استثنایی خواهد بود. ناتر همچنین درباره مدت زمان اپیزودهای فصل هشتم صحبت کرد. از آنجایی که فصل هشتم سریال Game Of Thrones تنها شامل شش اپیزود است، شایعاتی از اینکه هر یک از این اپیزودها به اندازه یک فیلم سینمایی به طول میانجامد، به گوش میرسید. ناتر تایید کرد که مدت زمان اپیزودهای این فصل ۶۰ دقیقه یا بیشتر خواهد بود؛ بنابراین آنها طولانیتر از اپیزودهای قبلی هستند، اما احتمالا به اندازه یک فیلم سینمایی نخواهند بود. ناتر در این خصوص اذعان داشت: به نظر من اپیزودهای فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت بیش از ۶۰ دقیقه به طول خواهند انجامید. اطمینان دارم که مدت زمان این اپیزودها بیش از پیش خواهد بود. طبق انتظارات طرفداران، ناتر گفت که نسبت به پایان سریال Game of Thrones احساس مسئولیت میکند و این پایان باید به گونهای باشد که باعث رضایت طرفداران شود و مناسب برای این مجموعه باشد. این کار به مانند هدفی است که دستیابی به آن دشوار خواهد بود، اما ناتر دست کم به موارد دلگرمکنندهای برای پایان دادن به سریال اشاره میکند. او در این خصوص توضیح داد: اهمیت انجام صحیح امور در مرتبه اول را میتوان بزرگترین چالش کارگردانی فصل نهایی سریال Game of Thrones دانست. فرصت دیگری برای این کار وجود نداشت و بسیاری از سکانسها دارای تعداد زیادی بازیگر و صحنههای اساسی شگفتانگیز بود. بنابراین این واقعا مربوط به بردن کاراکترها از نقطه A به B به C به D به E در اپیزودهای مختلف و اطمینان از برقراری توازن بین همه آنها بود. ما زمان زیادی برای تمرین داشتیم و این حقیقتا بیش از هر چیز دیگری مرا نجات داد. بسیار خوشحالم که فرصت حضور در آنجا و تمرین با بازیگران را داشتم و فکر میکنم که آنها نیز از این بابت خوشحال باشند. همچنین از نظر من کار به خوبی پیش رفت. ناتر همچنین تئوری فیلمبرداری صحنههای جعلی را تقریبا تایید کرد که این موضوع احتمال نادرست بودن شایعات را افزایش داد. در این جلسه پرسش و پاسخ از ناتر سوال شد که آیا از این موضوع اطلاع داشته که در حال فیلمبرداری یک صحنه جعلی است و او در پاسخ گفت: این سوال را باید پس از پایان فصل هشتم سریال Game of Thrones از من بپرسید؛ زیرا در حال حاضر نمیتوانم به آن پاسخ دهم. دیوید ناتر یکی از چهار کارگردان فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت است و میگل ساپوکنیک، دیوید بنیاف و دی. بی. وایس از کارگردانان دیگر این فصل به شمار میآیند. همچنین کیت هرینگتون، امیلیا کلارک، نیکولای کاستر-والدو، لینا هیدی، پیتر دینکلیج، گوئندولین کریستی، ایزاک رایت، سوفی ترنر، میسی ویلیامز، جان بردلی-وست، آلفی آلن، ایان گلن،لیام کانینگهام، روری مککین، هافثور یولییس پییرشون، کاریس فن هاوتن و جروم فلین، از جمله بازیگرانی هستند که در فصل پایانی سریال Game of Thrones حضور دارند. با اینکه فصل هشتم قرار است پایانی بر سریال بازی تاج و تخت باشد، اما شبکه اچبیاو قصد ساخت سریالی فرعی با نام The Long Night از آن را دارد که تاکنون حضور نائومی واتس و جاش وایت هاوس در آن تایید شده است. شما میتوانید این پرسش و پاسخها را به طور کامل از طریق ردیت مشاهده کنید و نظرات خود را درباره این خبر زیر همین تاپیک در میان بگذارید.
- 8 پاسخ
-
- 3
-
- got
- Game oF Thrones
- (و 11 مورد دیگر)
-
Black Mirror | آینهی سیاه سریالی که دنیایی پیچیده و در آیندهای دور را نشان میدهد که در آن برترین ساختههای دست بشر و غریزه تاریک آن با یکدیگر برخورد دارند.... ژانر: درام | علمی-تخیلی | معمایی کارگردان: Charlie Brooker امتیاز: 8.8 در سایت IMDb سال انتشار: 2011
-
سریال باب اسفنجی این سریال که فقط برای سنین 72+ می باشد بر گرفته از کتاب اقتوژوفو هست. و برای سنین 72- مجاز نیست چون صحنه های خشن دارد. اگه سنتون زیر 72 سال هست عکس های زیر رو نبینید! میدونم از این عکس ها خیلی ترسیدید. تا درودی دیگر بدرود?
-
1_برکینگ بد 2_تین ولف 3_سوپرنشنال 4_اورجینال 5_گیم اف ترونز 6_دوستان(Friends) 7_بیگ بنگ تئوری 8_شیمبلس 9_اشنایی با مادر 10_جویی (برای کسانی که friends دیدن جذابه) 11_ریک اند مورتی 12_ناروتو (انیمه) 13_لوسیفر 14_دکستر 15_یکی بود یکی نبود 16_پویراز کارایل (تنها سریال ترکی که عالیه) 17_واعظ 18_والکینگ دد 19_خوانواده سوپرانو(دسته متوسطیی) 20_چرنوبیل 21_ارو(DC) 22_خون حقیقی فکر کنم دیگه کافیه !
-
لیستی از بهترین سریال های 2020 که باید ببینید!
nazaninshahabi137011 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سریال
در این مطلب به معرفی بهترین سریال های 2020 که باید بالاخره در پایان سال 2020 حتما آن را ببینید را آورده ایم. در ادامه تنها به صورت لیست وار به معرفی این سریال ها می پردازم. معرفی بهترین سریال های 2020: سریال Lovecraft Country سریال I May Destroy You سریال Perry Mason سریال The Great سریال Normal People سریال Upload سریال Mrs. America سریال Dave سریال Devs سریال Hunters سریال The Outsider از میان سریال های معرفی شده سریال The great در ژانر تاریخی و کمدی و با امتیاز بالای 8 از وبسایت imdb و مردمان عادی Normal People در ژانری درام و عاشقانه با امتیاز 8.6 از وبسایت آی ام دی بی، همچنین خانم آمریکا با بازی جذاب کیت بلانشیت بنظرم از بهترین های این لیست هستند. شما کدام یک از سریال های معرفی شده را تماشا کرده اید؟ چه سریال جدیدی را پیشنهاد می دهید که نام آن در این لیست خالی است؟ منبع این مطلب از مطلب معرفی بهترین سریال های 2020 برداشته شده است. -
پیکی بلایندرز Peaky Blinders ژانر: داستان تاریخی گونه: دراما - گانگستری سازنده: استیون نایت نویسنده: استیون نایت کارگردان: اتو باتهرست - تام هارپر -کلم مککارتی (سری ۲) پیکی بلایندرز نام سریال درام و جنایی انگلیسی محصول شبکه تلویزیونی بیبیسی است. استیون نایت کارگردانی آن را به عهده دارد. داستان حول محور کیلین مورفی در نقش تامی شلبی است. او رهبر یک گروه خرابکار است و سم نیل در نقش یک کاراگاه قصد دارد آنها را نابود کند. (فصل اول) نخستین فصل این مجموعه در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۳ از بیبیسی دو پخش شد و شامل ۶ قسمت بود. فصل دوم در ۲ اکتبر ۲۰۱۴ روی آنتن رفت. ۵ می ۲۰۱۶، نیز فصل سوم عرضه شد که در تاریخ ۳۱ می در آمریکا در دسترس عموم قرار گرفت. در ۲۶ می ۲۰۱۶، بیبیسی اعلام کرد ساخت فصل پنجم سریال را در دستورکار دارند. اخیراً شبکه BBC 2 اعلام کرده است فصل پنجم این سریال از شهریور سال ۱۳۹۸ به روی آنتن خواهد رفت و همچنین تیزر هایی از این فصل پخش نمود. پس از موفقیت های بی نظیری که این سریال پس از پخش فصل چهارم به آن دست یافت،فصل پنجم این سریال به از شبکه ی BBC 2 به BBC اصلی منتقل شد.همچنین تا پیش از اقبال عمومی این سریال قرار بود این سریال حداکثر پنج فصل باشد اما پس از این موفقیت ها توسط استیون نایت تا فصل ششم تمدید شد. داستان در سال ۱۹۱۹ و بعد از جنگ جهانی اول، پیکی بلایندرز یک گروه خانوادگی مستقر در بیرمنگام انگلستان است. داستان بر روی گروه رومانیایی پیکی بلایندرز و بلندپروازیها و رئیسشان، تامی شلبی (با بازی کیلین مورفی) متمرکز است. کارآگاه ویژه چستر کمپل (با بازی سم نیل) به دستور نیروی شهربانی سلطنتی از بلفست به بیرمنگام فرستاده میشود تا شهر را از وجود ارتش جمهوریخواه ایرلند، کمونیستها، گروههای خرابکار و جنایتکاران پاک کند. در این مسیر وجود پیکی بلایندرز نظرش را جلب میکند. وینستون چرچیل (با بازی اندی نیمن در فصل۱ و ریچارد مک کیب در فصل۲)، کمپل را مأمور رسیدگی به اغتشاشات بیرمنگام و بازیابی مهمات جنگی میکند که قرار بود به لیبی منتقل شود. فصل دوم، دو سال بعد را نشان میدهد. خانواده شلبی تشکیلات جنایی خود را در جنوب و شمال لندن گسترش میدهند و هم چنان بیرمنگام دژ اصلی آنهاست. بازیگران کیلین مورفی درنقش تامی شلبی: رهبر پیکی بلایندرز و برادر آرتور، جان، ایدا و فین شلبی. تامی در جنگ جهانی اول با رتبه گروهبان یکم خدمت کرده و نشان شجاعت دریافت کردهاست. تجارب وی در جنگ موجب کابوسهایی میشود. هلن مک کوری درنقش پالی (الیزابت) گری: عمه تامی و صندوقدار پیکی بلایندرز. وقتی تامی، آرتور و جان در جنگ بودند، او اداره تشکیلات را عهدهدار بود. دو فرزند پالی، آنا و مایکل، در کودکی از وی گرفته شدند. در فصل۲، پالی با پسرش ملاقات میکند اما میفهمد دخترش مردهاست. پاول اندرسون درنقش آرتور شلبی جونیور: برادر بزرگ تامی. او صاحب گریسون است. بعلاوه بخاطر تجارب جنگی، از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی رنج میبرد. سوفی راندل درنقش ایدا تورن: تنها خواهر شلبیها. ایدا تنها عضو خانواده است که درگیر کار پیکی بلایندرز نمیشود. او از فِرِدی تورن، پسری به نام کارل دارد. جو کول درنقش جان شلبی: برادر کوچکتر تامی. او کهنه سرباز جنگ است. تام هاردی درنقش آلفی سولومون (فصل۲-۴) : رهبر یک گروه یهودی در شهر کمدون. او خشن و غیرقابل پیشبینی اما باهوش است. فین کول درنقش مایکل گری (فصل۲-۴) : پسر پالی آنابل والیس درنقش گریس شلبی (فصل۱–۳) : مأمور مخفی سابق و یک زن ایرلندی که قبلاً با پستر کمپل کار میکرد. او بعداً با تامی ازدواج میکند. آدرین برودی در نقش لوکا شنگرتا (فصل۴) : او رهبر دسته متوسطی ایتالیا است که برای نابودی پیکی بلایندرز همراه با گروهش به بیرمنگام می آیند.
- 7 پاسخ
-
- 3
-
- Tommy_Shelby
- Cillian_Murphy
- (و 9 مورد دیگر)