-
تعداد ارسال ها
825 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
38
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط Amiiir
-
شاید صدای بارونو نشناسم اما صدا پاتو چرا
شاید که دیگه هیچیو حس نکنم اما نفساتو چرا
آخه هر شب نفسات توی هوامه
هر جا میرم اسمت رو لبامه
شاید که راه خودمو گم بکنم اما راه قلبتو نه
دوری هر کیو تحمل میکنم اما دوری تورو نه
آخه دوریت واسه قلبم خود درده
یادت منو باز دیوونه کرده
شاید یه شب بارون شاید یه شب دریا
دست منو بذاره تو دستات
شاید همین فردا ببینمت آروم بگیرم باز
شونه کردم موتو با هر گره که وا شد
پیش روی من یه راه تازه پیدا شد
اگه این روزارو بی تو میشه تکرار کرد
تو یه خوابی که ازش نمیشه بیدار شد
. . . !!!
:))
-
اونا میگن ما واسه فهمیدن عشق خیلی بچه ایم
ولی شاید اونا واسه فهمیدن ما خیلی پیرن!!! . . .
:)) ♥♥