-
تعداد ارسال ها
437 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
تمامی مطالب نوشته شده توسط aSoheyl
-
درسته. برابری به این معنا نیست که همه در یک سطح باشند. برابری به معنای این است که هرکس در سطح خود (آنچه شایسته اش است) باشد. من منظور شما رو درک میکنم اما اکسیژن ماده هست و با یک سری تجهیزات قابل رویته.
-
سلام و درود خدمت همراهان آرساکیا گیم موضوع مجلهی ما دربارهی ماجراییست که به چند سال پیش برمیگردد. در روزی از روز ها مردی بود که سوار بر دوچرخه همراه دو کیسه از مرز داشت رد می شد، او وقتی به خط مرز رسید مامور مرزی متوقفش کرد و او را بررسی و تفتیش کرد. مامور به کیسه های او مشکوک بود و پرسید در کیسه ها چه داری؟ او گفت: شن! پرسید که خب غیر از شن چه داری؟ گفت: هیچی فقط شن! این سوال پیچ ها که مرزبان را قانع نمیکرد به مرد گفت: کیسه هایت را خالی کن! کیسه ها خالی شدند اما مامور چیزی در لای این شن ها نیافت که بخواهد مرد را توبیخ و بازداشت کند حتی دوچرخه را نیز گشتی زد که مبادا چیزی در دوچرخه جاسازی شده باشد! اما چیزی نیافت، به همین دلیل به آن مرد اجازه عبور داد. ماه بعد دوباره سروکلهی همان مرد با دوچرخه همراه دو کیسه شن پیدا میشود و دوباره همان داستان ها تکرار میشود. این اتفاق به مدت هر ماه یکبار به مدت چند سال ادامه پیدا کرد و هر ماه همین داستان ها تکرار میشد، کیسه سروته میشد دوچرخه سروته میشد، مرد اماله میشد اما همان آش بود و همان کاسه! اما پس از مدتی مرد دیگر در مرز دیده نمیشود. یک روز آن مامور در شهر او را میبیند و پس از سلام علیک و احوالپرسی، مامور به او میگوید: من هنوزم که هست بهت مشکوکم و میدونم که تو کار قاچاق بودی! به من راستشو بگو چیو داشتی از مرز ردوبدل میکردی؟ آن مرد در جواب میگوید: دوچرخه! و الان که در سطح شهر، دوچرخه های رایگانی که غالباً توسط قشر تازه وارد و بیخانمان مورد استفاده قرار میگیرد در حقیقت به مرحمت همان مرد قاچاقچی است. از بازیکنان الخصوص تازهوارد وقتی سوال میشود که این دوچرخه ها را از کجا به دست آوردید، میگویند که این دوچرخه ها را خدا به ما داده است. تا مجله ای دیگر بدرود!
-
قابل توجه برخی دوستان! هر چی که دیده نشه دلیل بر این نیست که وجود نداره! وجود محدود به ماده و محسوسات عینی نیست! اگه غیر اینه پس من میتونم عقل شما رو نقض کنم چون عقلتون رو عیناً و مشخصا نمیبینم! در حالی که این درست نیست! درست اینکه من عقل شما رو تصدیق میکنم زیرا که نشانه های عاقل بودن رو در شما میبینم! خدا نیز گرچه مستقیما قابل مشاهده نیست ولی نشانه هایش آشکار است. نمونه ساده همین خلقت اولیه جهان که در آن دقت و نظم دقیقی بکار رفته شده تا در روند خلقت خللی پیش نیاید برای مثال: شدت انفجار بیگبنگ نرخ انبساط جهان را تعیین میکنه، اگر سرعت این انبساط کمتر بود، هر چیز که تحت نیروی گرانش بود فرو میریخت و جهان تشکیل نمیشد و اگر هم بزرگتر بود ماده در اطراف جهان پراکنده میشد و نتیجش یه انجماد بزرگ بود و همچنان تشکیل جهان غیرممکن میشد! این نشون میده که سرعت انبساط به طور دقیق تنظیم شده و طوری طراحی شده که تصادفی نباشد و این حاکی از وجود یک نیروی آگاه و فراماده است. از آنجا که شما به ماتریالیسم تاکید زیادی دارید، خوشبختانه میدانید که ماده تصادفا و خود به خود نمیتواند بوجود بیاید و این خلاف قانون است، پس باید یک نیرویی که فرا تر از ماده است و معلول علت دیگری نیست پشت این ماجرا وجود داشته باشد تا ماده را خلق کند. غیر از این ماده و زمان نمیتواند از ازل وجود داشته باشد، چیزی به نام بی نهایت در رویه تشکل جهان وجود ندارد، بی نهایت یعنی چیزی که نه سر دارد و نه ته! یعنی چیزی که نه شروع دارد و نه پایان! بدیهیست چیزی که شروع و پایانی نداشته باشد نمیتواند مسیر و خط مشخصی داشته باشد، از همین رو اگر جهان از ازل وجود داشت انبساط معنی نمیداد ... ما در این زمان وجود نداشتیم زیرا باید از بی نهایت عبور میکردیم که این غیرممکن است زیرا بی نهایت پایان و شروع ندارد. شما همان دومینو را فرض کنید، اگر از بی نهایت شروع شود هرگز به جایی که ما قسمت خاصی از آن را مشاهده میکنیم نمیرسد چون باید از بی نهایت عبور کند! پس باید یک کارت شروع کننده باشد تا بقیه کارت ها به کارت بعدی خود تکیه کنند، کارت اول علت همهی کارت هاست همانطور که خدا علت همه ی معلول هاست. شما فرض کنید چهار قدم برمیدارید، قدم چهارم شما معلول قدم سومتان است چون اگر قدم سوم نبود قدم چهارم اتفاق نمیافتاد! قدم سوم شما معلول قدم دوم شماست، قدم دوم شما معلول قدم اول شماست و قدم اول شما معلول قدم صفر شماست یعنی جایی که در آن ایستادهاید، قدم صفر شما معلول چیست؟ معلول چیزی نیست! قدم صفر یا همان جا که مسکونیم قدمیست که وجود دارد و میتواند علت سلسله قدم ها شود، سلسله قدم ها ممکن است باشند ممکن است نباشند (ممکنالوجود). خدا نیز همانند آن قدم صفر است. مورد دوم: دقیقا کجا ادیان توحیدی با انسانیت ساز مخالف زدهاند؟ نشان دهید! چرا وقتی انسانیت میآید دین را نقض میکنید؟ چون مجریان دین ضعیفاند؟ آیا فکر میکنید که 1400 سال پیش چون «اعراب خونریز و جاهل بودند» و «اعراب مسلمان بودند» پس «مسلمانان خونریزو جاهل بودند»؟ از جزییات کلیات را قضاوت میکنید! دقیقا مثل کسانی که میگویند ماشین لامبورگینی بد است چون رانندهاش بد بود! شما وقتی دین توحیدی را نقض میکنید پس خدا را هم باید نقض کنید زیرا قرآن را خدا نازل کرده است و ساختهی بشر نیست. بعنوان مثال قرآن به علوم هایی اشاره کرده که انسان های 1400 سال پیش به آن واقف نبودند مثل آیهی 30 سوره انبیاء «آیا کافران نمیبینند که آسمان ها و زمین تودهای یکپارچه و بههمپیوسته بودند که آن ها را شکافتیم و همه موجودات زنده را از آب آفریدیم؟» قرآن نازل کرده که همه چیز در جهان از یه کل تشکیل شده و گسترش یافته، همانطور که تئوری بیگبنگ اونو روشن کرده قرآن همچنین در آیه 11 سوره فصلت که مطابق با ابر گازی است همانطور که کهکشان ها از هیدروژن و هلیوم تشکیل شدند. موارد دیگه ای مثل اشاره به گهواره بودن زمین که حرکت میکنه و حس نمیکنیم، تزيين آسمان با ستارگان، برابری عددی، جايگاه و مسير مشخص ستارگان، حركت دوراني و جرياني خورشيد، قانون جاذبه، زوجيت در گياهان، تشكيل تمام اجسام از اتم، زندگي اجتماعي زنبور عسل و... چیز هایی که امروز کشف شدن 1400 سال پیش در قرآن آورده شده! آیا این از پس انسان برمیآید؟ از سوره قمر تا آخر قرآن فقط 1389 آیه وجود دارد و سال 1389 قمری برابر 1969 میلادی است که تاریخ فتح ماه توسط بشر است. این تصادفیست؟ همچنین در نمونه ی دیگر چند جای قرآن کلمه حمیر(الاغ) همراه نام سایر چهارپایان به کار برده شده اما تنها در دو آیه قرآن نام این حیوان به تنهایی ذکر شدند. «ان انکر الاصوات لصوت الحمیر»(لقمان) و «مثل الذین حملوا التورات ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا» (جمعه) این حیوان 31 جفت کروموزوم یعنی: 62 کروموزوم دارد و این دو سوره سوره های 31 و 62 قرآن هستند. آیا همچین نشانه هایی از پس انسان برمیآید؟
-
بله درست است من عرض کردم که FEnglish زبان نیست که بخوایم خیلی سختش کنیم اما در کنارش به این هم اشاره کردم که آزادی ما در نوشتن FEnglish مشروط به این است که آن حرف موردنظر مشخص نباشد دیگه یکی بیاد بگه نه "s" تو FEnglish باید «دال» خونده بشه دیگه مورد اقبال نخواهد بود. راجب کلمه هایی مثل نیاز هم درست میفرمایید Niaz بنویسیم هم طرف اونو اون چه که منظورمونه میخونیم میخونه، اما اگه بخوایم دیگه بنویسیم bea - neaz دیگه از قاعده کمی خارج میشه و این باعث میشه هرج و مرج تو املاء بوجود بیاد. بنده سعی کردم چیزی که درست تر است را نشان دهم و خوشحالم که شما آن را پذیرفتید. ممکن است خندهدار باشد زیرا که عادت به این املاء نداریم و اکثرا اینگونه نوشتن مورد استفادهی قشری قرار میگیرد که اشنایی زیاد با FEnglish ندارند. من در توضیحات گفتم که niyaz - biya نوشتن نیز درست است زیرا که مشکل خوانشی ندارد و هم به مرور زمان کسره بلند تر شده و به «ای» تبدیل شده، همانگونه که عدد 4 به صورت چاهار خوانده میشود در حالی که چهار نوشته میشود، همانطور که عرض کردم بنده فقط چیزی که درست تر بود را ارائه کردم. آزادی ما در FEnglish همانطور که در مورد دهم عرض کردم مشروط است و نباید دچار بی نظمی شود، FEnglish باید طوری نوشته شود که قانون مجموعه آن را به صورت معقول مشخص کرده. نوشتن & به جای ع - همزه ساکن از نظر بنده مقبول تر از آپستروف است زیرا که نسبت به آپستروف بیشتر قابل نوشتن و پشتیانی است اما متاسفانه همانند آپستروف حرف نیست.
-
لطفاً یکی از این کلمات مثلا tarbiat را برای من معادل فارسی کنید همراه با بخش بندی! من خودم هجابندی میکنم: (ترTar) (بیbi) (ـَتat) خب حالا بهم وصل کنیم: تربیعَت دیدید که چگونه نوشته میشود اگر بخواهید Tarbiat بنویسید باید در معادل فارسی یا از خیر حرف i بگذرید یا a! اصلا ـَ در کلمهی تربیت کجاست؟ به من نشان دهید! نکند روی حرف صدادار «ای» قرار گرفته؟!!
-
در فارسی در هیچ کلمهای بعد از حرف «ای»، حرف صداداری به دنبال آن نیامده و اگر هم آمده بین آن ها از همزه استفاده شده که من این ها را مثال زدم که اگر در FEnglish بعد "i" حرف صدادار دیگری بیاید در فارسی چگونه نوشته میشود غیر از آن همانطور که عرض شد اگر بر ع ساکن و همزه ساکن صدایی بنشیند ع و همزه تابع آن صدا قرار میگیرد، مثل کلمهی طبیعت که در آن حرف ع تابع مصوت فتحه قرار گرفته و در FEnglish مانند فتحه "a" نوشته میشود، آپستروفی که شما استفاده کردید طبق عرایضم فقط مشکل رفتار صدا را که مربوط به مشکل اول در مورد ششم است را حل میکند که واقعا نیاز هم به استفادهی آن نیست. کلمهی Bia متشکل از (bب) (ایi) (aآ) که میشود: بیآ یا بیعا! دو حروف صدادار در زبان فارسی هیچ وقت بهم نمیچسبند بخاطر همین بیآ نوشته شده است و اگر هم قرار باشد به هم بچسبند حتما یک همزه یا حرف بی صدای «ی» بین آن ها قرار خواهد گرفت. مثل کلمهی پائیز - پاییز!
-
سلام. اگر آداب FEnglish برای شما مهم است لطفا این موضوع را مطالعه و نظر خود را برای ما بازگو کنید. اشتباهات رایج در FEnglish: 1. دوستان گرامی، در مقدمه نیاز است که عرض کنم FEnglish زبان نیست، بلکه مجموعه قواعد و رفتار ترسیم شده زبان فارسی به خط لاتین برای اینکه ما منظورمان را به دیگران برسانیم یا متوجه منظور دیگران بشویم بدون اینکه خطایی در املاء و خوانش باشد! به دنبال همین موضوع یکی از اشتباهاتی که ما مرتکب آن هستیم چسباندن پسوند و پیشوند و ضمایر به کلمات انگلیسی است! به این مثال ها نگاه کنید: - Servere Arsacia - Timetun - Shopam لطفاً ضمایر و پسوند - پیشوند را به کلمات انگلیسی نچسبانید، زیرا که کلمات انگلیسی قاعده مربوط به زبان خود را دارند پس نمیتوان قاعده هایی که در زبان فارسی داریم را وارد زبان انگلیسی کنیم، این کار ممکن باعث بهم ریختن قاعدهی تلفظی در کلمات انگلیسی شود. راه حل: ضمایر و پسوند - پیشوند را جدا از کلمات انگلیسی بنویسید یا اینکه از علامت - استفاده کنید، مثال: - Server e Arsacia / Server-e Arsacia - Time tun / Time-tun - Shop am / Shop-am توجه داشته باشید که این فقط شامل کلمات انگلیسی است نه فارسی! امیدوارم این مورد قابل توجه کارکنان به خصوص ناظمان و مدیران قرار گرفته باشد. 2. اشتباه دیگری که ما آن را مرتکب هستیم، برداشت نادرست از کلماتی است که حرف "ه" نمایندهی حرف صدادار کسره در آن کلمه میباشد، به این مثال ها نگاه کنید: - Zohreh = زهره - Reyhaneh = ریحانه - Khaneh = خانه استفاده از حرف "h" در پایان کلماتی که صدای "e" میدهند غلط است! زیرا که این حرف صرفا نمایندهی حرف صدادار کسره است، چون در فارسی هیچ کلمه ای بدون حرف "ه" به کسره ختم نمیشود مگر اینکه آن کلمه مضاف یا موصوف باشد، مثال درست: - Zohre = زهره - Reyhane = ریحانه - Khane = خانه کجای این کلمات شما حرف "ه" را حس میکنید؟ حرف "h" بعد از کسره تنها هنگامی نوشته میشود که واژه دارای صدای "h" باشد، برای نمونه: "مه" (meh)، "ده" (deh). 3. طبق قواعد در FEnglish حرف "gh" معادل حرف "ق - غ" در فارسی است. خب در این صورت من از کجا متوجه شوم کلمهی "Gharib" مقصودش کلمهی "قریب" است یا "غریب"؟! برای رفع ابهام اگر مقصود شما کلمهی "قریب" است حتما از "q" استفاده کنید و در صورتی که مقصود شما کلمهی "غریب" است پیشنهاد میکنم از "qh" استفاده کنید و اگر این حرف مورد تایید شما نیست از همان "gh" استفاده کنید. 4. معادل حرف "او" در FEnglish چیست؟ کدام درست است؟ o - oo - ou - u؟ ما تقریبا از همهی این حروف برای نشان دادن "او" استفاده میکنیم، از نظر من استفاده از هر چهار حرف موردی ندارد اما حرف "o" ممکن است مشکلزا باشد، مانند کلمهی "roz" که مشخص نیست مقصود آن "رُز" است یا "روز"! (استفاده از حرف "o" به معادل "او" پیشنهاد نمیشود). استفاده ازحرف "oo - ou" در کلماتی که حرف صدادار ضمه ( ُ ) وجود دارد پیشنهاد نمیشود، زیرا ممکن است باعث ایجاد ابهام در تفکیکبندی صدا شود! مانند: - Shooor / Shoour = شوعُر / شعور / شُعُعُر - Moood / Mooud = موعود / مععد / معود در صورت استفاده از این حروف از علامت آپستروف ( ' ) برای تفکیکبندی صدا استفاده کنید. پ ن: کلمهی "شور" را هیچ وقت بصورت "Shour" ننویسید چون ممکن است خواننده آن را شعور بخواند. حرف "u" رایج ترین حرفی است که به معادل حرف "او" بکار میرود، خوشبختانه این حرف در جایی از لحاظ خوانش ابهامزا نیست. 5. معادل حرف "ع - همزه ساکن" در FEnglish چیست؟ ما از علامت آپستروف برای نشان دادن این حرف استفاده میکنیم در حالی که متاسفانه آپستروف حرف نیست بلکه یک علامت است! چه کار کنیم؟ اگر در موقعیتی باشیم که امکان استفاده از آپستروف نباشد چه کنیم؟ پیشنهاد من استفاده از حرف "e" به جای این علامت است ولی مطمعنا خیلی از شما ها راجب این موضوع توافق نظر نخواهید داشت، خب شما فرض کنید میخواهید حسابی در آرساکیا با نام اعبدی باز کنید، (آقای اعبدی) آن را چگونه مینویسید؟ A'badi? آپستروف در سمپ پشتیبانی نمیشود و شما احتمالا بگویید که خب مشکلی نیست "Abadai" مینویسیم، ولی دیگران این کلمه را "ابدی" یا "آبادی" خواهد خواند جز "اعبدی"! نهایتاً راه حل شما این است نام دیگری انتخاب کنید صرفا بخاطر اینکه معتقدید علامت آپستروف معادل "ع یا همزه ساکن" است. من این را انکار نمیکنم چون FEnglish غیررسمی است و هر کس به رغم و سلیقهی خود آداب FEnglish دارد، اما اگر حرف "e" را معادل کنیم خیلی از محدودیت ها برطرف میشود. طوری که نظر من است: - عَ ءَ = a - عُ ءُ = o - عِ ءِ = e - عْ ءْ = e و طوری که غالبا شما مینویسید: - عَ ءَ = a / a' / 'a - عُ ءُ = o / o' / 'o - عِ ءِ = e / e' / 'e در جایی که حروف صدادار بر "ع یا همزه" میآید اصلا نباید از این علامت استفاده شود چون تابع آن صدا قرار گرفته! گرچه یک سری افراد هم که این کار رو انجام میدن نمیدونن آپستروف رو بعد حرف بزارن یا قبلش! چند مثال از کلماتی که همزه ساکن دارند و حرف "e" به جای آپستروف استفاده میشود: - Saey = سعی - Baed = بعد - Aebad = اعبد - Maemuli = معمولی - Enshae = انشاء البته لازم بذکر است که تاکنون معادل دقیقی برای "ع - همزه ساکن" مشخص نشده است و در هالهای از ابهام است، اما اگر نظر من را بخواهید حرف "e" بهترین معادل برای این حرف است. تصمیم با خودتان! در FEnglish صداهایی که برای آن ها معادل دقیقی مشخص نشده بر اساس سلیقه نوشته میشود من فقط چیزی که فکر کردم بهتر است را ارائه دادم، اگر شما نظر بهتری دارید خوشحالم که ببینم. یک نمونه توضیح در یکی از سایت ها: گرچه معادلی که این سایت پیشنهاد کرده هم همیشه قابل استفاده نخواهد بود. 6. خب پس آپستروف را در کجا استفاده کنیم؟ آپستروف در زبان انگلیسی برای نوشتن اختصاری و نشان مالکیت ها استفاده میشود. مثال: - You're - It's - Book's در FEnglish اگر بخواهیم آپستروف را همانند زبان انگلیسی استفاده کنیم میتوانیم برای کلماتی استفاده کنیم که در آن حذف همزه صورت گرفته است. مانند: - Ziba'st = زیباست - Soali'st = سوالیست - Baraye ma'st = برای ماست اما مهم تر از این قاعده ها، ما یک سری مشکلاتی در FEnglish داریم که با کمک علامت آپستروف قابل حل هستند. مشکل اول: همانطور که در مورد 4 اشاره شد گاهی اوقات حروف صدادار در کنار همدیگر قرار میگیرند و ممکن است برای ما مبهم باشد که این ها را از هم تقکیک دهیم یا با هم ادغام دهیم، مثل کلمه شعور که در بالا اشاره کردم، یا مثلاً کلمه "Saat" را در نظر بگیرید، اگر از آپستروف استفاده نکنید خواننده ممکن است آن را سآت بخواند ولی با استفاده از آپستروف این مشکل حل میشود (Sa'at). در صورتی که نتوانستید از آپستروف استفاده کنید از حرف "e" استفاده کنید (Saeat). گرچه اجباری برای استفاده از آپستروف در این قاعده نیست اما برای حل ابهام در خوانش عمل محتاطانهای است. مشکل دوم: برخی کلمات وجود دارد که در آن حروف بی صدا مسکون میشود و بعد از آن حروف صدادار قرار میگیرد که ممکن است خواننده به اشتباه حرف مسکون را به حرف صدادار وصل کند، اما استفاده از نشانه آپستروف در جایی که بعد از حروف بی صدای ساکن، حروف صدادار میآید مشکل ابهام در خوانش را حل میکند، چون اگر کلماتی که با این قاعده نوشته میشوند اگر از آپستروف استفاده نشود خواننده به یقین دچار اشتباه در تلفظ خواهد شد. مثال: - Mas'oud = مسعود - Mas'ale = مسئله - An'am = انعام حال اگر از این نشانه استفاده نشود: - Masoud = مسود - Masale = مسَله / مساله - Anam = انام / ع.ن.م شما خودتان نگاه کنید که اگر در کلمهی "انعام" از آپستروف استفاده نشود چقدر ممکن است نابهنجار خوانده شود! استفاده از آپستروف در این قاعده بسیار توصیه میشود! در صورتی که امکان استفاده از آپستروف میسر نبود از حرف "e"استفاده کنید. مثل: "Maseale" در اینجا حرف "e" حرف "s" را به انحراف میکشاند تا به احیانا به حرف "a" وصل نشود. مشکل سوم: برخی آواء ها وجود دارند که از دو حروف تشکیل شدند و ممکن است در برخی جاها کنار هم ولی جدا از هم باشند و خواننده آن را به اشتباه کنار هم بخواند! اگر متوجه نشدید به این مثال ها نگاه کنید: - Mazhab = مذهب / مژب - Tashil = تسهیل / تشیل استفاده از آپستروف کمک میکند تا این مشکل حل شود (Maz'hab) - (Tas'hil). در صورتی که امکان استفاده از آپستروف ممکن نبود از حرف "e" استفاده کنید. به طور کلی آپستروف نقش تفکیککننده در آواء ها و حروف را دارد گرچه در زبان انگلیسی اینگونه نیست. 7. برخی کلمات وجود دارند که در آن حرف "a" مشخص نیست صدای کوتاه دارد یا بلند! مانند: - Madar = مادر / مدار - Asar = اثر - آثار - Ali = علی / عالی - Adam = آدم / عدم - An = ع.ن / آن همانطور که با double کردن حرف "o" آن را بلند میخوانیم، حرف "a" را میتوانیم با double کردن بصورت حتمی بلند بخوانیم تا این مشکل حل شود. مانند: - Maadar = مادر - Madaar = مدار - Asar = اثر - Aasaar = آثار - Adam = عدم - Aadam = آدم - Aan = آن 8. قبلا یکی از دوستان موضوعی مطرح کرده بود که حرف "w" مورد استفاده نیست! در حقیقت این حرف برای "و ناخوانا" و " ُ کوتاه با و" میتواند بیآید. مثال: - Mowz - Khwahar گرچه نیازی به استفاده از این حرف نیست چون ما در هر صورت چه با "w" چه بدون "w" کلمه را درست خواهیم خواند. لطفاً این حرف را در کلمهی "عالی" استفاده نکنید زیرا کاملا بی پایه و بی اساس است. 9. آیا درست است که بعد از حرف "ای" که بعد آن حرف صدادار دیگری میآید از حرف "y" استفاده کنیم؟ مانند: - Biya - Niyaz - Ziyad - Tarbiyat وقتی این کلمات را معادل فارسی کنیم به این صورت خارج میشوند: - بییا - نییاز - زییاد - تربییت خب پس چه کنیم اگر حرف "y" را حذف کنیم چه میشود؟ - Bia - Niaz - Ziad - Tarbiat معادل فارسی: - بیآ / بیعا - نیآز / نیعاز - زیآد - زیعاد - تربیعت باز هم درست خارج نمیشود! اصلا این کلمات در فارسی چگونه خوانده میشوند؟ در زبان فارسی در اصل یک کسره در کرسی قرار میگیرد و بعد از آن حرف "یْ" میآید. به این مثال ها نگاه کنید، نحوه درست تلفظ اینگونه است: - Beya = بِیا - Neyaz = نِیاز - Zeyad = زِیاد - Tarbeyat = تربِیت اما به رسوم عادت و مرور زمان این کسره صدایش بلند تر شده و به "ای" که عموم ما آن را بلند میخوانیم تبدیل شده است. سه گونه شکل از این کلمات مطرح شد، نوشتن به صورت شکل دوم مقبول نیست و شکل اول و سوم مشکلی ندارد، اما شکل سوم از همهی این ها درست تر است. 10. آیا نوشتن کلمهی "پارتی" به صورت "party" درست است؟ در جواب از آنجا که این کلمه یک کلمهی انگلیسی است بله درست است اما برخی دوستان استنباط و تعمیم نادرستی از موضوع دارند و این قاعده تلفظی در انگلیسی را وارد FEnglish میکنند. مثال: - Chetory = ْچطورْی - Riyazy = ْریاضْی - Dargiry = ْدرگیرْی مگر معادل حرف "ای" در FEnglish حرف "i" نیست؟ پس چرا از حرف "y" استفاده میکنید؟ چون که در کلمهی "party" از این حرف استفاده شده و آوای آن "i" خوانده شده؟ حالا جالب تر از آن برخی افراد به پیرو کلمهی "party" کلمهی "بازی" را به صورت "bazy" مینویسند (Party Bazy)!!! خنده دار است، پس اگر اینطور است کلمهی "save" را در نظر بگیرید که حرف "a" به صورت "اِی" تلفظ میشود، در نتیجه آیا درست است منی که اسمم "سهیل" است را به صورت "Sohal" بنویسم؟ صرفا بخاطر اینکه حرف "a" در کلمه مذکور به صورت "اِی" تلفظ شده است؟ خب این که درست نیست! ما از زمانی که لاتین نویسی فارسی شروع شد از اول یک سری معادل برای هر حروف رسم کردیم، اضافه کردن آواء های مستقل دیگر فقط کار را در خوانش مشکل میکند. فراموش نکنیم که FEnglish یک خط غیررسمی دیگر از زبان فارسی است نه یک زبان که بخواهیم برای آن قواعد پیچیده وضع کنیم! هدف ما رساندن مقصود و منظور به دیگران بصورت صحیح است. 11. در FEnglish کلمه هایی که تشدید دارند دو بار نوشته میشوند. مثل: - Ahammeyyat - Moarrefi - Movaffaq - Tavajjoh این را همه میدانیم، اما برخی آواء در FEnglish هستند که دوحرفی اند! مثل: - Sh = ش - Ch = چ - Kh = خ - Zh = ژ آیا تابحال فکر کردهاید اگر تشدید بر این حروف بنشیند چگونه نوشته میشود؟ فکر کنم تابحال کسی عمیقا به این موضوع فکر نکرده و بنده در شیخ گوگل و برخی منابع و مقالات چیزی راجب این موضوع نیافتم! پیشنهاد من این است که وقتی تشدید بر این حرف ها نشست به این صورت بنویسیم: - Morakhhasi = مرخّصی - Tashakhhos = تشخّص - Bachhe = بچّه یعنی حرف دوم را دو بار بنویسیم، باز هم بستگی به خودتان دارد. اگر شما وقت گذاشتید و این موضوع را مطالعه کردید از شما تشکر میکنم و دوست دارم از نظرات شما نیز استفاده کنم.
-
• عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • سن واقعی: 20 • اسم واقعی: سهیل • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: عالی • روزانه چقدر بازی می کنید؟ حداقل 2 ساعت • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟ (مثلا 08:00 - 12:00): 12:00 - 00:00 • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: خستگی و کسب تجربه کافی • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟ (حداقل 30 کلمه): تجربه • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟ علاقه به عکاسی • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟ 5 - 6
-
https://up.20script.ir/do.php?filename=19d9-InShot-۲۰۲۳۰۳۰۳-۱۲۲۷۰۸۸۸۳.mp4 جت "Hydra" که سهله پ ن: اگه فکر میکنید حرکت اول از لحاظ زمانی معکوس شده در اشتباهید!
-
البته منظور من ادیان ابراهیمی بخصوص اسلام است نه ادیان هندو که در برخی آیین هایشان استوانه ناموزون لینگا را پرستش میکنند.
-
پیشنهاد برای AGSamp
aSoheyl پاسخی برای iAdwin ارسال کرد در موضوع : پیشنهادات و انتقادات (در انتظار تأیید نهایی)
منظور شما قابلیت بازنگری صحنات رخ داده در گیم است؟ همانند نسخه افلاین که میتوانستیم با استفاده از F1 رخداد های چند ثانیه پیش را مشاهده کنیم! اگر این قابلیت در AGSamp وجود داشته باشد مشکلات اخذ مدرک حل میشود، اتفاقا میخواستم این پیشنهاد رو مطرح کنم.