AliGhelion

خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم

منزلی امن از گوششه ی تنهایی نیست.

من به مردی وفا نمودم و او پشت پا زد به عشق و امیدم هی چه دادم به او حلالش باد غیر از ان دل که مفت بخشیدم

نه آرامشت را
به چشمـﮯ
وابسته کن،
نه دستت را
به گرماے دستـﮯ
دلـــــــــخوش…
چشمها بسته میشوند و
دستــها مشت میشوند…
و تو مـﮯمانـﮯ و
یک
دنــــــــیا
تــــــــــنهائی…

بخند حتی اگه غم داری

به غم فکر نکن

لبخند زدن خیلی راحت تره

تا بخوای به همه

توضیح بدی چرا

حالت خوب نیست …

چه دنیای عجیبی است

همه میگویند،حرف دلت را بزن

اما هر وقت حرف دلم را زدم ، دل همه را زدم ..

دوستت دارم…

ولی هرگز نمی دانم چرا

من به عاشق بودن بی منطق خود

قانعم …

اون چیزی باش

که خودت می خوای باشی

نا اون چیزی که مردم میخوان ببینن.

دنبال مقصر می‌گردی؟ راه دوری نرو !
غیر از خودت کسی تقصیری نداشت !
او فقط به تو کمی امید داد ،
تو در مقابل همه چیزت را . . !

مغزم چنان از مسائل مختلف انباشته شده
که در شرف انفجار است !
احساس می‌کنم شقیقه‌هایم می‌کوبد
طپش آن‌ها را حس می‌کنم
انتظار ندارم که خارق‌العاده شود ،
انتظار ندارم که یک شاهکار خلق کنم ،
خیلی ساده ،
فقط می‌خواهم زندگی کنم . . .

به سه چيز هرگز نميرسيد :

بستن دهان مردم

جبران همه ى شكست ها

رسيدن به همه آرزوها

سه چيز حتما به تو ميرسد :

مرگ

نتيجه عملت

رزق و روزى

تا توانی رفع غم از چهره ی غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن . . .

آدم های خوب نـه خاطره انـد نـه تاریـخ
بلکه حقیقت روزگارنـد…
.
.
ما بد نبودیم چون اصلا بلد نبودیم…

بزرگترین ضعفِ انسان ها
تردیدِ آنها است در این که به دیگران هنگامی که هنوز زنده هستند بگویند چقدر دوستشان دارند…

ﻣَـﻦ ﻫـﯿـﭽـﻮﻗـﺖ ﺗـﻈـاﻫـﺮ ﺑـه ﮐـﺴـی ﮐـِه ﻧـﯿـﺴـﺘـﻢ ﻧـﻤـی ﮐـﻨـﻤـ
ﭼـُـﻮﻥ ﺗـﺮﺟـﯿـﺞ ﻣـی ﺩﻫـﻢ ﻧـﺴـﺨـه ﺍﯼ ﺍﺻـﻠـی ﺍﺯ ﺧـﻮﺩﻣـ ﺑـاﺷـﻢ
ﺗـا ﻧـﺴـﺨـه ﺍﯼ ﺟـﻌـﻠـی ﺍﺯ ﺷـﺨـﺼـی ﺩﯾـﮕـﺮ . . !

به بعضیا باید گفت :
ﻛــﺎﺷــﻜـی ﺷـُـﻌـﻮﺭﺗﻢ،
ﻣـِﺜـﻞ ﻟـﻴـﺴـﺖ ﺩﻭﺳــﺘـﺎﺕ ﻫــﺮ ﺭﻭﺯ ﺑـﻪ ﺗــﻌـﺪﺍﺩﺵ ﺍﺿــﺎﻓـﻪ ﻣــﻴـﺸُـﺪ!

از اینکه بعضیا نمیان سمتت ناراحت نشو ، ایراد از تو نیست !
مگس هیچوقت سمت گل نمیره ؛
همیشه میره سمت یه چیزی مث خودش !