ElmiraKamrani58
-
تعداد ارسال ها
486 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
19
.thumb.jpg.429a9cf76d455219e0d4ef223516d050.jpg)
دستاورد های ElmiraKamrani58
بروزرسانی وضعیت تکی
نمایش تمام بروزرسانی وضعیت توسط ElmiraKamrani58
-
عشق به زندگی یا روزگار بد اخلاق؟
در یک خانواده مرفه متولد شد.
دانش آموز نمونه شد.
رتبه یک کنکور شد.
بهترین دانشگاه کشور برایش فرش قرمز پهن کرد..
در آنجا عاشق یک هویج شد و از ارث محروم گشت!
زمانی که چشمانش را باز کرد خود را پشت فرمان ماشینی زرد رنگی دید که از صندلی عقب ش صدای شخصی می آمد که میگفت: دیگه ازتون سنی گذشته,شما چندساله راننده ای؟ما شمارو خیلی وقته میشناسیما!!
راننده تاکسی صدای رادیوی ماشین رو کم کرد, سبیل خود رو دستی کشید و آهی از ته دل زد و گفت: عشق بازنشستگی نداره!
چند ساعت بعد:
جنبه طنز داستان برای دلنشین تر شدنش بود.ولی داستان درمورد راننده ای بود که از آرزوهاش گذشت تا کاری که از صمیم قلب دوست داره انجام بده