Mojarad

دلم گرفته رفیق لبریزه بغضم این روزا    هیچکس نمی فهمه منو خستم از این حال هوا 

رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم

بلکه تو کوچه های خاکی محلمون یاد گرفتم

پس خوب میدونم که برای کدوم رفیق زمین بخورم

که از زمین خوردنم شاد نشه

بلکه دست خاکیم رو بگیره

و از زمین بلندم کنه

رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم

بلکه تو کوچه های خاکی محلمون یاد گرفتم

پس خوب میدونم که برای کدوم رفیق زمین بخورم

که از زمین خوردنم شاد نشه

بلکه دست خاکیم رو بگیره

و از زمین بلندم کنه

 روزگارا که چنین سخت به من می گیری با خبر باش که خیلی داری سخت می گیری دیگه! مسخرشو درآوردی

یه مرد پر از حرف

یه قلب پر از درد

من براش طرف سرد بالشت بودم 
اما اون دمپایی خیس دستشویی دوس داشت

یه خط رو میدی یه دفتر صد برگ سوارت میشن

مازندارنی های یه جمله دارن
که وقتی عزيزشون حالش خوب نيست بهش ميگن:
«مِن تِه دِلٍ درد وِسه بٓميرم»
یعنی:
من برای اون دردی كه توو دلته بميرم...
حس حمايت و مهربونی قشنگی همراهش داره?

از لحاظ روحی :
احتیاج دارم یه نفرو استخدام کنم بشینه جلوم هرنیم ساعت یه بار بغلم کنه.

به هر سوالی نخواستی جواب بدی، بگو چطور مگه؟
اونم احتمالا میگه : هیچی همینجوری...