تخته امتیازات

محبت آدم رو اسیر می‌کنه..!

اتاق خواب رئیس FBI شب بود!باران نم نم میبارید ، دخترکی زیبا با لباسی ساده در کنار خیابانی خلوت ، به آسمان می نگریست.گویا ستاره ای را در میان ابرها جستجو میکرد از آنسوی خیابان مردی با ماشین گرانقیمت و لاکچر بطرف دخترک آمد و به او گفت G کند.بنظر میرسید مرد خوبی باشد دخترک در زیر باران ناچار بود پیشنهاد این مرد مهربان را بپذیرد،همراه او به منزل رفت... آن مرد مهربان از دخترک تقاضا کرد با او به طبقه بالا برود! دخترک خیلی میترسید با ترس و لرز بسیار و نفس های به شماره افتاده، سرانجام عزم خود را جزم کرد و با نفسی عمیق و قدمهای شمرده از پله شروع به بالا رفتن کرد و به اتاق خواب رسید. مرد از دخترک خواست روی تخت خواب loop یا sleepیا هر چی مایل است انجام دهد مرد روبروی دختر نشست و 3 سوال از او پرسید!!!! دخترک نتوانست به هیچکدام از سوال ها حتی جواب بدهد! و در آخر مرد به او گفت شما تست fbi رد شدین استااااااااااااااااد دلت اومد منو رد کنی!!!! ولی سوژه شدی

چقد عقده نگه داشتم تو دل پیرم چقد دویدمو فهمیدم تو تردمیلم وقتی منو دیدی بهم میگی چه قبراق شدی ولی من میدونم از تو چقد ترکیدم! اون ادما که نوکرتم بهت میگن با چنتا کلام چرب زبونی تو دلت میرن کافیه که بلا استفاده بشی اونوقت میبینی که مثل یه تیکه ورق جرت میدن"

تو کجا بودی؟ وقتی رپکن به بازار عرضه می کردم حالا همه گنده شدن واسه خودشون از یادا رفته که کی بود بالا سر رپ وقتی بابا ننه، نه، نداشت و ناراحتت نمی خوام بکنم ولیکن رپکنی که دوست داری، تمریناشو با ما کرده...

عاشق صدای قدمات شو وقتی داری از چیزی که برای تو ساخته نشده دل میکنی

یادمه اولین روزی که ریجستری کردم . تنها جمله ای که تا ساعت ها رو کیبوردم بود ( دادا پول مده؟ ) بودش. از بخت ما هم کسی مالی نمی داد. اونقدر تو دلم فحش میدادم بهشون ? اصلا حالمو خراب میکردن با ( نه ) گفتنشون. حالا هرکی میاد میگه پول بده . خدایی میدم چون حسشونو درک میکنم. تا بلکه به قول ما یزدیا (یخودوک دلش خش بشه).?

بزرگترین حماقت انسان لبخند زدن به کسی هست که ارزش نگاه کردن هم ندارد?

خلاف کنید کلاس و درس رو دور بزنید با پارتنرتون شب بزنید بیرون شب خونه دوستاتون بمونید پولاتون رو خرج کنید لباس بخرید مسافرت برید یک روز کامل استراحت کنید هرکاری عشقتون میکشه انجام بدید این دنیا تا چشمتون رو بهم بزنید تموم شده.