YAZIDAM ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 «اتک آن تایتان» (Attack On Titan) (یا به زبان ژاپنی، «شینگکی نو کیوجین» (Shingeki no Kyojin)) در ابتدا داستانی ساده به نظر میرسد. زمینهی داستانی مانگا (نوشتهی هاجیمه ایسایاما (Hajime Isayama)) و اقتباس انیمهای این است که یک قرن میشود که انسانها پشت سه دیوار پناه گرفتهاند تا در برابر حملات هیولاهایی آدمخوار – یا تایتانها – که در بیرون از دیوارها جولان میدهند در امان باشند. شخصیتهای اصلی بخشی از تشکیلاتی نظامی هستند که هدفش دفع حملات این هیولاها و حملهی متقابل به آنهاست. سناریوی داستان تا حد زیادی شبیه به سناریوی داستانهای آخرالزمانی زامبیمحور است، منتها بهمراتب بدتر از آن، چون این بار زامبیها اندازهی گودزیلا هستند. با این حال هرچه داستان جلو میرود و چرخشهای داستانی اتک آن تاینان روی هم تلمبار میشوند، دنیاسازی آن سنگینتر و خط روایی آن پیچیدهتر میشود. «اتک آن تایتان» همیشه یک داستان جنگی باقی میماند، ولی جایی در آن میان، داستان آن از سناریوی «انسان در برابر هیولاها» که در آن تنها هدف زنده ماندن است، به یک داستان سیاسی تبدیل میشود که در آن بزرگترین دشمن انسانیت خودش است. عنوان اولین فصل (اپیزود) داستان «برای تو، ۲۰۰۰ سال بعد» (To You, 2000 Years Later) از همان ابتدا حاکی از داستانی است که مقیاسی بس بزرگ دارد. یکی از درونمایههای «اتک آن تایتان» اسطورهها و منحرف شدن معنا و ماهیتشان حین انتقالشان به نسلهای بعدی است. اجازه دهید این اسطورهها را واکاوی کنیم و از این راه، به یک خط زمانی منسجم از ابتدا تا انتها برسیم. با توجه به اینکه داستان «اتک آن تایتان» -حداقل برای انیمهبینها – در فواصل زمانی طولانی تعریف شد و در کل پیچوخمهای زیاد دارد، این خط زمانی میتواند برای کسانی که رشتهکلام داستان از دستشان در رفته مفید باشد. البته این متن حاوی اسپویلرهای بسیار است، بنابراین مخاطب آن بیشتر کسانی هستند که داستان را تا آخر دنبال کردهاند، ولی آن وسط برایشان یک سری نقطهی کور وجود دارد. برای تو، ۲۰۰۰ سال بعد (سالهای ۱۰۰۳ ماقبل تاریخ تا ۹۹۰ ماقبل تاریخ) اتک آن تایتان داستان تایتانها ۱۸۰۰ سال پیش از سناریویی که در بالا به آن اشاره شد آغاز میشود. نخستین تایتان دختری جوان به نام یمیر (Ymir) بود که زمانی در دهکدهای کوچک، زندگیای ساده داشت. پس از حملهی قبیلهای از جنگجویان به نام الدیاییها (Eldians) همهچیز تغییر کرد. اهالی دهکده یا کشته شدند، یا به اسارت گرفته شدند. یمیر جزو آن جماعت «خوششانس»ی بود که به اسارت گرفته شد. در سال ۱۰۰۳ ماقبل تاریخ (۱۸۴۸ سال قبل از شروع داستان در «برای تو، ۲۰۰۰ سال بعد» که در سال ۸۴۵ آغاز میشود)، یمیر اجازه میدهد خوکهای اربابش فرار کنند. فریتز (Fritz)، پادشاه الدیاییها یمیر را «آزاد» میکند، ولی به جنگجویانش دستور میدهد او را چون حیوان شکار کنند. یمیر زخمیشده در درختی غولپیکر پناه میگیرد و در آنجا داخل گودال آب میافتد. در آنجا موجودی عجیب یمیر را از غرق شدن نجات میدهد: موجودی که ترکیبی از هزارپا و دستگاه عصبی خارجشده از بدن است. این موجود با یمیر پیوند برقرار و او را به نخستین تایتان تبدیل میکند. تبدیل شدن یمیر به تایتان جانش را نجات داد، ولی او همچنان برده و اسیر الدیاییها بود. تا ۱۳ سال بعد، پادشاه فریتز به فتح سرزمینهای مختلف مشغول شد و یمیر هم با قدرت جدیدش به خدمت او درآمد و به او کمک کرد ملتهای مختلف را به زانو دربیاورد. یکی از این ملتها مردم دریانورد مارلی (Marleyans) بودند. همچنین یمیر به همبستری پادشاه درآمد و از او سه دختر به دنیا آورد: رز (Rose)، ماریا (Maria) و شینا (Sheena). پیش از اینکه ادامه دهیم، اجازه دهید به شباهتهای این قسمت از داستان «اتک آن تایتان» با دنیای واقعی بپردازیم. وضعیت خشونتبار جهان باستان در «اتک آن تایتان» تا حد زیادی شبیه به عصر وایکینگهاست. لباسها و فرهنگ الدیاییها از قبایل ژرمانیک و نورس الگو گرفته شدهاند، در حالیکه اهالی مارلی بیشتر شبیه به یونانیان و رومیان به نظر میرسند. فتح شدن مارلی از جانب الدیا تا حدی یادآور فتح شدن روم از جانب قبایل ژرمانیک و گوت (Goth) به نظر میرسد، با این تفاوت که ویزیگوتها (Visigoth) احتمالاً از کمک یک زن غولپیکر با قدرتهای ماوراءطبیعه برخوردار نبودند! اسم خود یمیر هم از یمیر، نخستین غول در اساطیر اسکاندیناوی برگرفته شده است. درختی هم که او در آن به تایتان تبدیل میشود، یادآور ایگدراسیل (Yggdrasil) است، درخت اساطیریای که نه جهان اساطیر اسکاندیناوی را به هم وصل میکند. استیکر لپ تاپ کالامیکس طرح حمله به تایتان مدل attack on titan مجموعه 16 عددی استیکر لپ تاپ کالامیکس طرح حمله به تایتان مدل attack on titan مجموعه 16 عددی دوران امپراتوری الدیا (۹۹۰ ماقبل تاریخ تا سال ۷۴۲) اتک آن تایتان ۱۳ سال پس از تبدیل شدن یمیر به یک تایتان، او در تلاش برای نجات دادن فریتز از دست قاتلهایی اهل مارلی کشته شذ. او برای اینکه قدرت خود را حفظ کند، بقایای خود را به خورد دخترانش داد. بقایای او، پس از فیلتر شدن بین نسلها، منجر به به وجود آمدن ۹ تایتان شدند. قدرت خود یمیر بهعنوان تایتان بنیانگذار (The Founding Titan) شناخته شد و به نوادگان خودش و فریتز رسید. این یعنی فقط کسانی که خون سلطنتی داشته باشند، میتوانند از این قدرت استفاده کنند. در کنار قدرت تایتان بنیانگذار، هشت قدرت دیگر نیز وجود دارد که در قالب این تایتانها نمود پیدا میکنند: ۱. تایتان حمله (Attack Titan) ۲. تایتان زرهی (Armored Titan) ۳. تایتان عظیمالجثه (Colossal Titan) ۴. تایتان مونث (Female Titan) ۵. تایتان آرواره (Jaw Titan) ۶. تایتان ارابه (Cart Titan) ۷. تایتان جانور (Beast Titan) ۸. تایتان چکش جنگی (War Hammer Titan) ۹. تایتان بنیانگذار (که به آن اشاره شد) بهخاطر مرگ زودهنگام خود یمیر، کسانی که از قدرت تایتان برخوردار باشند پس از ۱۳ سال میمیرند. برای همین این مسئله باعث شد به ارث بردن تایتانها بهشکل مراسم همنوعخواری تشریفاتی رایج شود. تا یک هزاره، الدیاییها با کمک قدرت تایتانها به دنیا حکمفرمایی کردند. قدرت ۹ تایتان بین اشرافزادگان الدیایی تقسم شدند و تایتانهای «خالص» (دگرگونیای از تایتانها که خنگتر و کمقدرتتر هستند و نمیتوانند با میل خود ظاهرشان را تغییر دهند) به سرباز پیادهنظام آنها تبدیل شدند. در این جریان، ملتها یا به اسارت گرفته شدند (مثل مارلی) یا به متحدانی زیردست تبدیل شدند (مثل هیزوروها (Hizuru) که ملتی الهامگرفته از کشورهای آسیای شرقی است). از رویدادهای مهم در طی حکومت امپراتوری الدیا میتوان به موارد زیر اشاره کرد: حملهی برقآسای الدیا به مارلی در سال ۳۷۱ ماقبل تاریخ (که بهعنوان «سقوط لاگو» (Fall of Lago)، «نابودی مونته» (Devastation of Monte) و «تجاوز به واله» (Ravaging of Valle) نیز از آن یاد میشود.) شیوع طاعون در سال ۲۴۰ تغییر یافتن بیولوژی مردم الدیا بهوسیلهی قدرت تایتانها به دستور پادشاه وقت که باعث شد آنها در برابر قدرتش مصون شوند پدید آمدن طایفهی آکرمنها (The Ackerman) که بهلطف آزمایشهای علمی به ابرسربازهایی انسان تبدیل میشوند و نقش بادیگاردهای خاندان سلطنتی را بر عهده میگیرند پس از قرنها سلطنت بیچونوچرای الدیاییها، جنگی داخلی اتفاق میافتد که در آن، اشخاصی که به قدرت ۹ تایتان مجهز هستند، برای تصاحب قدرت با هم میجنگند. این جنگ که «جنگ بزرگ تایتانها» (Great Titan War) نام دارد، در نهایت به سقوط الدیا منجر میشود. سقوط الدیاییها (سال ۷۴۳) سقوط الدیاییها صد و چهل و پنجمین پادشاه الدیایی، کارل فریتز (Karl Fritz)، بهخاطر خشونت و عذابی که بهنوعی به میراث فرهنگی مردمش تبدیل شده است، وحشتزده میشود. برای توبه بابت این گناهها، او تصمیم میگیرد برنامهی فروپاشی امپراتوری خود را طرحریزی کند. پادشاه بهطور مخفیانه با خانوادهی تایبور (Tybur)، که قدرت تایتان چکش جنگی را در اختیار دارند، وارد مذاکره میشود. فریتز و اعضای خانوادهی تایبور داستانی ساختگی دربارهی یک فرد اهل مارلی به نام «هلوس» (Helos) سرهمبندی میکنند. در افسانهسازی آنها، هلوس قهرمانی متعلق به مارلی است که «شیطان کل زمین» (The Devil of All Earth) را میکشد. شیطان کل زمین موجودی خیالی در اساطیر مارلی است که به یمیر قدرت تبدیل شدن به تایتان را اعطا کرد. پس از این خاندان تایبور با مارلی متحد میشوند تا در کنار آنها در مقابل خاندانهای اشرافزادهی باقیمانده در الدیا بایستند. در این میان فریتز خاندان سلطنتی و بسیاری از الدیاییهای دیگر را به جزیرهی پارادیس (Paradis) میبرد. او با استفاده از قدرت تایتان بنیانگذار، میلیونها تایتان عظیمالجثه میسازد که در کنار هم سه دیوار را تشکیل میدهند: ماریا، رز و شینا. قابلیت تایتانها در راستای سفت کردن بدنشان باعث میشود دیوارها شبیه به سنگ به نظر برسند. هدف از ساختن این دیوارها این است که هم جلوی ورود ملتهای دیگر به پارادیس گرفته شود، هم الدیاییها نتوانند از سکونتگاه خود خارج شوند. فریتز در نقش یک بازندهی بیجنبه فرو میرود و به دنیا هشدار میدهد که اگر وارد جزیرهی پارادیس شوند، دیوارها را میشکند و تایتانهای عظیمالجثه را در دنیا رها میکند. در حقیقت، این تهدیدی توخالی است. برای اینکه فریتز مطمئن شود که هیچکدام از مردم الدیا از دیوارها فراتر نخواهند رفت، حافظهی جمعیشان را پاک میکند. اکنون مردم الدیا به اشتباه فکر میکنند که آخرین انسانهای باقیمانده هستند و تایتانهای خالص در بیرون از دیوار همهی انسانهای دیگر را کشتهاند. البته حافظهی تمام افرادی که داخل دیوار زندگی میکنند پاک نشده است. دو گروه در برابر تاثیرات پاک شدن حافظه مصونیت دارند: یکی آکرمنها و دیگری خاندان شوگان هیزورو که به پارادیس آمدند (بههرحال اهالی هیزورو «بندگان یمیر» نیستند). بهخاطر همین این خاندانها تقریباً تا حد انقراض کامل کشته میشوند. دیوارهای پارادیس (سال ۷۴۳ تا ۸۴۵) دیوارهای پارادیس در این میان، خاندان سلطنتی الدیا بنا بر تصمیم خود به تشکیلاتی زیرزمینی تبدیل میشود. آنها یک پادشاه قلابی را روی تخت مینشانند و خودشان در خفا در لباس خانوادهی «رایس» (Reiss) به حکمفرمایی ادامه میدهند. تا یک قرن بعد، تایتان بنیانگذار و خاطرات حاملاناش در خاندان رایس از یک نسل به نسل دیگر منتقل میشوند. بنابراین حاملهای آن نهتنها قدرت کارل فریتز، بلکه ایدئولوژی صلحطلبانهاش را نیز به ارث میبرند. برای همین هیچکدامشان در صدد آزاد کردن تایتانهای درون دیوار برای بازسازی امپراتوری الدیا برنمیآیند. پشت دیوارها تشکیلاتی نظامی تاسیس میشود که از سه دسته تشکیل شده: دستهی پلیس نظامی (Military Police)، دستهی گریسون (Garrison Corps) که تمرکز آن حفظ امنیت داخلیست و دستهی دیدهبانی (Survey Corps یا Scout Regiment) که کارشان این است که از دیوارها فراتر بروند و تایتانها را بکشند. بین سالهای ۷۷۸ تا ۷۹۳ (که وقایع مربوط بهشان در لایتناولهای «پیش از سقوط» (Before the Fall) روایت شده است) آنجل آلتونن (Angel Aaltonen) و زنوفون هارکیمو (Xenophon Harkimo) وسیلهای به نام ابزار تحرک همه-جانبهی ضد نفر (Omni-directional mobility (ODM) Gear) را اختراع میکنند که در واقع یک قلاب کمربند است که سوخت آن باز گاز تامین میشود و با فراهم کردن تحرک سریع و طولانی، برای اعضای دستهی دیدهبانی این امکان را فراهم میکند با تایتانها مبارزه کنند. همچنین در این قرن است که شخصیتهای اصلی «اتک آن تایتان» به دنیا میآیند. در این قرن، آکرمنها بهزحمت از انقراض کامل قسر در میروند. در سال ۸۲۹، یکی از آخرین آکرمنها به نام کنی (Kenny) با یوری رایس (Uri Reiss) دوست میشود. کنی هم مثل اجداد خود نقش خود بهعنوان بادیگارد خاندان سلطنتی را میپذیرد. کنی پی میبرد که خواهرش کوچل (Kuchel) هنگام کار در یک فاحشهخانه مُرد، بنابراین پسرش لیوای (Levi) را به فرزندخواندگی میپذیرد. در نهایت لیوای داییاش را ول میکند و به یک خلافکار خیابانی تبدیل میشود. در سال ۸۳۵، از راد رایس (Rod Reiss) دختری نامشروع به نام هیستوریا (Historia) زاده میشود. در همان سال، یک آکرمن دیگر با یکی از اجداد طایفهی هیزورو ازدواج میکند. بدین ترتیب این دو خاندان در قالب دختری به نام میکاسا (Mikasa) به هم پیوند میخورند. در سال ۸۴۴ تاجران برده پدر و مادر میکاسا را میکشند، ولی پسری همسن با خودش او را نجات میدهد. او کسی نیست جز ارن یگر (Eren Yeager). پدر و مادر ارن میکاسا را به فرزندخواندگی میپذیرند، ولی این خانواده آن چیزی نیست که در نگاه اول به نظر میرسد. بیرون از دیوارها (سال ۷۴۳ تا ۸۴۵) بیرون از دیوارها با اینکه داخل دیوارهای پارادیس دنیا بدون تغییر ماند، در جهان بیرون تغییرات زیادی اتفاق افتادند. با توجه به اینکه مارلی به قدرت ۷تا از ۹تا تایتان دست پیدا میکند، به ابرقدرت جدید دنیا تبدیل میشود. هلوس و شیطان کل زمین از اسطوره به تاریخ تبدیل میشوند. در این میان الدیاییهایی که خارج از دیوار باقی ماندند، به مناطق قرنطینهشده فرستاده میشوند، مجبور میشوند بازوبندی ببندند که الدیایی بودنشان را به همه نشان دهد، و در بهترین حالت با آنها مثل شهروندان درجهدو رفتار میشود و در بدترین حالت، مثل آفتی که باید نابود شود. مردم مارلی الدیاییها را در کشور خود نگه میدارند تا از آنها در برنامههای تربیت جنگجویشان استفاده کنند. برای کودکان الدیایی که قدرت تایتانها را به ارث ببرند و در ارتش مارلی خدمت کنند، حکم شهروندی – هم برای خودشان و هم برای خانوادهیشان – صادر میشود. (تایتان چکش جنگی در اختیار خانوادهی تایبور باقی میماند). الدیاییهایی که سرکشی کنند، بهعنوان مجازات به جزیرهی پارادیس فرستاده میشوند و در آنجا به تایتانهای خالص تبدیل میشوند تا همنوعان خود را که داخل دیوار زندگی میکنند، آزار و اذیت کنند. در سال ۷۸۵، گروهی از الدیاییها به نام «فرقهی یمیر» (Cult of Ymir) – که یکی از عضوهایشان به افتخار تایتان بنیانگذار یمیر نام گذاشته شده است – به این سرنوشت دچار میشوند. در سال ۸۰۶، گریشا یگار، فردی الدیایی، در قرنطینهی لیبریو (Liberio) زاده میشود. در سال ۸۱۷، خواهر کوچکتر او با نام فی (Fay) – متولد ۸۰۹ – بهدست نگهبانهای مارلی کشته میشود. برای همین گریشا از شدت خشم در سال ۸۲۴ به جنبش «احیای امپراتوری الدیا» (Eldian Restorationist) ملحق میشود. گریشا با دینا فریتز (Dina Fritz)، آخرین الدیایی سلطنتی باقیمانده خارج از دیوارها، ازدواج میکند و از این دو در سال ۸۲۵ پسری به نام زیک (Zeke) به دنیا میآید. یگارها زیک را ترغیب میکنند تا به یک جنگجو تبدیل شود، ولی در سال ۸۳۲، زیک بنا بر توصیهی استادش، تام کساور (Tom Ksaver)، پدر و مادرش را لو میدهد. همهی اعضای جنبش – بهجز گریشا – به تایتانهایی در پارادیس تبدیل میشوند. یکی از افسرهای مارلی به نام کروگر (Kruger) گریشا را نجات میدهد. کروگر در اصل یک الدیایی با هویت مخفی است که قدرت تایتان حمله را حمل میکند. کروگر قدرت تایتان حمله را به گریشا منتقل میکند و او را به سمت دیوار میفرستد تا در آنجا قدرت تایتان بنیانگذار را از خانوادهی رایس بازپسبگیرد. بین سالهای ۸۳۲ تا ۸۳۵، گریشا با کارلا یگر (Carla Yeager) ازدواج میکند و به پزشکی در شیگانشینا (Shiganshina) در یکی از محلههای بیرونی دیوار ماریا تبدیل میشود. اتک آن تایتان؛ ۱۰ شخصیت که ظرفیت بیشتری داشتند جنگجویان جدید (بین سالهای ۸۴۲ تا ۸۴۵) اتک آن تایتان برمیگردیم به مارلی. در آنجا حکومت مشغول طرحریزی نقشهای برای حمله به پارادیس میشود. هدف آنها از این حمله هم تصاحب تایتان بنیانگذار، هم منابع جزیره است. زیک تایتان جانور را در سال ۸۴۲ از کساور به ارث میبرد و رهبری نسل بعدی جنگجویان را که سال بعد برگزیده میشوند بر عهده میگیرد: انی لئونهارت (Annie Leonheart)، حامل قدرت تایتان مونث، متولد ۸۳۴ راینر براون (Reiner Braun)، حامل قدرت تایتان زرهی، متولد ۸۳۳ برتولت هوور (Bertolt Hoover)، حامل قدرت تایتان عظیمالجثه پیک فینگر (Pieck Finger)، حامل قدرت تایتان ارابه مارسل گالیارد (Marcel Galliard)، حامل قدرت تایتان آرواره در سال ۸۴۴ لیوای همراه با دوستانش، ایزابل ماگنولیا (Isabel Magnolia) و فورلان چرچ (Furlan Church) به دستهی دیدهبانی ملحق میشود. دو دوست لیوای در طی ماموریت دیدهبانی بیرونی بیستوسوم (23rd Exterior Scouting Mission) کشته میشوند. پس از این، اروین اسمیت (Erwin Smith)، فرماندهی دستهی دیدهبانی و هانجی زویی (Hange Zoë)، که نوعی دانشمند دیوانه، سرخوش و عشق تایتان است، به نزدیکترین دوستان لیوای تبدیل میشوند. در سال ۸۴۵، راینر، انی، برتولت و مارسل به جزیرهی پارادیس فرستاده میشوند تا زمینهسازی لازم برای حمله را بچینند. پیش از اینکه آنها به دیوارها برسند، تایتان خالصی که قبلاً یمیر نام داشت، به آنها حمله میکند و مارسل را میخورد. یمیر قدرت تایتان آرواره را به ارث میبرد و دوباره به شکل انسانیاش برمیگردد، ولی جنگجویان پیش از اینکه بتوانند شاهد این اتفاق باشند، از صحنه فرار میکنند. انی و برتولت به رها کردن ماموریت فکر میکنند، ولی راینر آنها را ترغیب میکند که به کار خود ادامه دهند. سقوط شیگانشینا (سال ۸۴۵) حمله به تایتان داستان «اتک آن تایتان» (یعنی از اپیزود ۱ یا چپتر ۱) از اینجا آغاز میشود. برتولت با تبدیل کردن خود به تایتان عظیمالجثه، دیوار شیگانشینا را درهم میشکند. تایتانهای خالص به داخل شهر سرازیر میشوند – دینا فریتز هم بینشان است – و مردم شهر را میبلعند. ارن، میکاسا و دوستشان آرمین آرلرت (Armin Arlert) (متولد ۸۳۴) موفق به فرار میشوند، ولی تایتان دینا فریتز کارلا (مادر ارن) را میکشد. همچنان که بازماندگان شیگانشینا به پشت دیوار ماریا میدوند، راینر، در لباس تایتان زرهی، سوراخی روی آن دیوار ایجاد میکند و بشریت را مجبور میکند به پشت دیوار رز عقبنشینی کنند. گریشا، که از شیگانشینا به دور بوده است، پس از پی بردن به اتفاقی که افتاده به خانوادهی رایس حمله میکند. گریشا فریدا رایس (Frieda Reiss) را میخورد تا تایتان بنیانگذار را به ارث ببرد. سپس بقیهی اعضای خانواده، بهجز راد رایس را میکشد. گریشا رد ارن را دنبال و او را در یکی از اردوگاههای پناهندگان پیدا میکند. او ارن را به جنگلی دورافتاده میبرد و در آنجا کلید زیرزمین خانهیشان را به او میدهد. داخل این زیرزمین مدارکی موجود است که ثابت میکند دنیای بیرون وجود دارد و گریشا قبلاً یک زندگی دیگر در مارلی داشته است. سپس او مایع نخاع تایتانها (Titan Spinal Fluid) را به ارن تزریق و بدین ترتیب پسرش را به یک تایتان خالص تبدیل میکند. ارن گریشا را میخورد و قدرت تایتان بنیانگذار و تایتان حمله را از پدرش به ارث میبرد، ولی این خاطره در حافظهاش ثبت نمیشود. راد رایس به هیستوریا سر میزند، چون اکنون او تنها عضو زندهی خانواده است، ولی چون کنی آکرمن به تولد نامشروع او معترض است، رایس او را با نام مستعار کریستا لنز (Krista Lenz) نزد پناهجویان میفرستد تا پیش آنها زندگی کند. تابلو شاسی طرح انیمه حمله به تایتان ها Attack on Titan Anime مدل NV0525 تابلو شاسی طرح انیمه حمله به تایتان ها Attack on Titan Anime مدل NV0525 مشاهده کالا دورهی سکون و تمرین (سالهای ۸۴۵ تا ۸۵۰) اتک آن تایتان جنگجویان تصمیم میگیرند تا به جامعهی پارادیس نفوذ کنند و تایتان بنیانگذار را پیدا کنند. برای همین طی پنج سال آینده، هیچکس اثری از تایتان زرهی و تایتان عظیمالجثه نمیبیند. یمیر هم راه خود را به دیوار رز پیدا میکند و همرنگ جماعت میشود. در سال ۸۴۶، حکومت پارادیس ماموریتی برای بازپسگیری دیوار ماریا طرحریزی میکند که عملاً با خودکشی فرقی ندارد. هدف اصلی این ماموریت کشتن اعزامیها بود تا منابع غذایی کمتر مصرف شود. در طی این پنج سال، لیوای چنان عملکرد فوقالعادهای از خود نشان میدهد که بهعنوان بزرگترین سرباز بشریت شناخته میشود. در سال ۸۵۰، او به مقام کاپیتان نایل میشود و فرماندهی جوخهی خود را بر عهده میگیرد. (اعضای آن از این قرارند: الد جین (Eld Jinn)، پترا رال (Petra Ral)، اولو بوزادو (Oluo Bozado) و گانتر شولتز (Gunther Schultz)) در سال ۸۴۷، صد و چهارمین دستهی تمرینی زیر نظر کیث شادیس (Keith Shadis) تمرینات نظامی خود را آغاز میکند. این کلاس شامل بسیاری از شخصیتهای مهم داستان «اتک آن تایتان» است: مثلث شیگانشینا یعنی ارن، میکاسا و آرمین مثلث جنگجویان مخفی مارلی یعنی راینر، برتولت و انی هیستوریا (که با نام مستعار «کریستا» شناخته میشود) و یمیر که با هم دوست میشوند یک سری شخصیت برجستهي دیگر مثل جان کیرستن (Jean Kirstein)، کانی اسپرینگر (Connie Springer)، ساشا براوس (Sasha Braus) و مارکو برات (Marco Brott) تعلیم اعضای دستهي ۱۰۴ در سال ۸۵۰ به پایان میرسد. بیشتر شخصیتهای اصلی جزو ده نفر برتر کلاس ردهبندی میشوند و عضویت به دستهی دیدهبانی درمیآیند. اتک آن تایتان؛ ۹ تایتان اصلی و قدرتهای آنها پیروی در تراست (اوایل سال ۸۵۰) پیروی در تراست بیشتر اعضای دستهی ۱۰۴ در تراست، یکی از محلههای بیرونی دیوار رز، گماشته میشوند. حالا که تمرین جنگجویان مارلی به پایان رسیده، آنها تصمیم میگیرند حملهي بعدی خود را ترتیب دهند: برتولت به تایتان عظیمالجثه تبدیل میشود و تصمیم میگیرد سوراخی روی دیوار ایجاد کند. پس از درگیری کوتاه با ارن، تایتان عظیمالجثه عقبنشینی میکند و تایتانهای خالص، مثل پنج سال پیش در شیگانشینا، در تراست سرازیر میشوند. در روز اول مبارزه، یک تایتان ارن را میخورد، ولی قابلیتهای تایتانی ارن در شکم او فعال میشوند. ارن در کمال خشونت به تایتانهای دیگر حمله میکند و برای بازماندگان دستهی ۱۰۴ این امکان را فراهم میکند تا شرایط درگیری را به نفع خود تغییر دهند تا اینکه در نهایت جوخههای لیوای و هانجی سر میرسند. پس از اینکه حقیقت دربارهی ارن برملا میشود، در ابتدا او به اعدام محکوم میشود. با این حال پس از کمی متقاعدسازی، ارتش (به سرکردگی دات پیکسیس (Dot Pixis)، فرماندهی گریسون) تصمیم میگیرد از قدرت او به نفع خود استفاده کند. ارن در لباس تایتان حمله، صخرهای بزرگ را بلند میکند و مثل اطلس در اساطیر یونان که زمین را روی دوش خود گذاشته، آن را بالای سر میبرد و با استفاده از آن سوراخ روی دیوار را میبندد. انسانها به نخستین پیروزی خود علیه تایتانها دست پیدا میکنند. همچنان که ارن کار خود را تمام میکند، مارکو صدای صحبتهای راینر و برتولت را که در حال توطئه کردن هستند میشنود. آنها در کنار انی، دستگاه ODM مارکو را میدزدند و او را به حال خود رها میکنند تا تایتانها او را بخورند. هیئت اعزامی ۵۷ (اوایل ۸۵۰) اتک آن تایتان تایتانهای باقیمانده در تراست پاکسازی میشوند و فقط هانجی دوتا از آنها را اسیر میکند تا روی آنها آزمایش و پژوهش انجام دهد. پنج روز پس از پایان نبرد تراست، داریوس زکلی (Darius Zackly)، فرماندهی کل قوا، مسئولیت نظارت بر ارن را به دستهي دیدهبانی میسپرد. جنگجویان مارلی که شکستی مقطعی را پشتسر گذاشتند، تصمیم میگیرند ارن را گروگان بگیرند. یک هفته پس از وقایع تراست، انی و راینر تایتانهای آزمایشگاهی هانجی (سانی (Sonny) و بین (Bean)) را میکشند. طی ماه بعد، ارن قابلیتهای تایتانی خود را زیر نظر هانجی تست میکند. سپس تحت فرماندهی اروین، دستهی دیدهبانی، به عنوان بخشی از هیئت اعزامی ۵۷ از دیوارها خارج میشود. انی، در لباس تایتان مونث، به دیدهبانها شبیخون میزند. او کل جوخهی لیوای (بهجز خود لیوای) را میکشد و ارن را شکست میدهد و فرم انسانی او را گروگان میگیرد، ولی بعد میکاسا و لیوای بهترتیب او را شکست میدهند. دیدهبانها از ماموریت برمیگردند و اعضای دستهی ۱۰۴ تقسیمبندی میشوند. بیشتر آنها تحت فرمان مایک زاخاریاس (Mike Zacharias)، فرماندهی جوخه، در دیوار رز گماشته میشوند. ارن، میکاسا و آرمین بهدرستی مشکوک میشوند که انی همان تایتان مونث است و رهبران دستهی دیدهبانی نیز تلاش میکنند تا دو روز پس از بازگشت خود او را دستگیر کنند. نبرد بین ارن و انی در محلهی استوهس (Stohess) در دیوار شینا باعث ایجاد خرابی بسیار میشود و در نهایت انی خود را داخل پیلهای کریستالی محبوس میکند. بر اثر آسیبهای واردشده به دیوار شینا، چهرهی یک تایتان از پشت آن معلوم میشود. در این لحظه است که انسانهای ساکن در پارادیس برای اولین بار به ماهیت واقعی دیوار پی میبرند. درگیری بین تایتانها (اوایل ۸۵۰) درگیری بین تایتانها در همان روزی که نبرد استوهس اتفاق افتاد، سربازان مارلی وارد پارادیس میشوند و کل مردم دهکدهی راگاکو (Ragako) را به تایتانهای خالص تبدیل میکنند. زیک هم در لباس تایتان جانور فرماندهی آنها را بر عهده میگیرد. هانجی در حال بازجویی از یکی از وزیرهای داخلی به نام نیک (Nick) دربارهی تایتانهای داخل دیوار است، اما بازجویی او نیمهکاره میماند، چون دیدهبانها به اشتباه گزارش میدهند که مشاهدهی تایتانهای زیک بهمعنای در هم شکستن دیوار رز است. فرمانده زاخاریاس بهدست تایتان 1 نقل قول لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/ به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
IceDragoN ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 چه پر جزییات. نقل قول :My AccounT لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-807949 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
SilentAiM ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 کی حوصله داره اینو بخونه؟ نقل قول ساکت میام… محکم میزنم… بیصدا میرم! I come silently… I strike hard… I vanish without a sound لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-807953 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Trap ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 والا بخدا که بری خود انیمه رو ببینی راحت تره تا اینو بخونی نقل قول NeveR TrusT لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-807955 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Weak ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 حاجی خیلی حوصله داری نقل قول ☆ ☆ [R] ☆ ☆ لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-808159 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
SneaX ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 سلام خوبی؟ نقل قول ✯ 𝐎𝐮𝐓𝐋𝐚𝐰𝐒 𝐈𝐬 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐅𝐚𝐦𝐢𝐥𝐲 ✞ لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-808253 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
TheNightMareS ارسال شده در July 1 اشتراک گذاری ارسال شده در July 1 کاش درسامو میخوندم نقل قول 𝗠𝘆 𝗔𝗰𝗰𝗼𝘂𝗻𝘁s 𝗠𝘆 𝗕𝗿𝗼 NightMareS لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-808495 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
Avengerofall ارسال شده در July 2 اشتراک گذاری ارسال شده در July 2 22 ساعت قبل، PeerlesS گفته است: حاجی خیلی حوصله داری (+) نقل قول :my account's :My Bro لینک به دیدگاه https://forum.arsacia.ir/topic/75028-attack-on-titan/#findComment-809106 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری...
ارسالهای توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید.
توجه: strong> مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.