بدشانسی زیاد من 🙂

[Nemking]

داستان واقعی است 

سلام من ماهان هستم من از بچگی عاشق بازی بودم و هستم وقتی  کلاس ششم که بودم یه رفیق بامرام داشتم ما باهم تو کوچه ارساکیا بازی می‌کردیم ما خیلی باهم صمیمی بودیم وقتی من بازی نصب کردم اونم نصب کرد ولی بخاطر من ایشون  از بازی خیلی خوشش نمیومد وقتی از پیشم رفت شانس هم رفت  بازیم بدتر شده هییی 

ولی خدارو شکر درسم تغییر نکرده  شانس من از تو گیم رفت بعد افسردگی تنهایی ولی تنها کاری که میتونم بکنم لبخند بزنم بازی کنم داستان زندگی من

[Alonso]

عجب

قوی باش زیبا

[CalaCe]

ای بابا

  در ۱۴۰۳/۵/۲۹ در 16:26، Alonso گفته است:

قوی باش زیبا

نمایش  

+

[ijoker]

  در ۱۴۰۳/۵/۲۹ در 10:07، hdi گفته است:

داستان واقعی است 

سلام من ماهان هستم من از بچگی عاشق بازی بودم و هستم وقتی  کلاس ششم که بودم یه رفیق بامرام داشتم ما باهم تو کوچه ارساکیا بازی می‌کردیم ما خیلی باهم صمیمی بودیم وقتی من بازی نصب کردم اونم نصب کرد ولی بخاطر من ایشون  از بازی خیلی خوشش نمیومد وقتی از پیشم رفت شانس هم رفت  بازیم بدتر شده هییی 

ولی خدارو شکر درسم تغییر نکرده  شانس من از تو گیم رفت بعد افسردگی تنهایی ولی تنها کاری که میتونم بکنم لبخند بزنم بازی کنم داستان زندگی من

نمایش  

یه جوری میگی انگار در زندگی واقعیت واست مشکل بدی پیش اومده.

واقعا اینا نباید دقدقه ی یک جوان ایرانی باشه.

[Nemking]

  در ۱۴۰۳/۵/۲۹ در 18:00، ijoker گفته است:

یه جوری میگی انگار در زندگی واقعیت واست مشکل بدی پیش اومده.

واقعا اینا نباید دقدقه ی یک جوان ایرانی باشه.

نمایش  

نه منظورم نگرفتی احساس میکنم یه کسی طلسمون کرده

نمیدونم به طلسم اعتقاد داری یانه 

[MamadSaleh]

  در ۱۴۰۳/۵/۲۹ در 18:39، hdi گفته است:

نه منظورم نگرفتی احساس میکنم یه کسی طلسمون کرده

نمیدونم به طلسم اعتقاد داری یانه 

نمایش  

امان از دعا نویس

[UpRoaR]

چه زیبا

[moji]

داستان قشنگی بود

[Yasiiinn]

  در ۱۴۰۳/۵/۲۹ در 10:07، hdi گفته است:

داستان واقعی است 

سلام من ماهان هستم من از بچگی عاشق بازی بودم و هستم وقتی  کلاس ششم که بودم یه رفیق بامرام داشتم ما باهم تو کوچه ارساکیا بازی می‌کردیم ما خیلی باهم صمیمی بودیم وقتی من بازی نصب کردم اونم نصب کرد ولی بخاطر من ایشون  از بازی خیلی خوشش نمیومد وقتی از پیشم رفت شانس هم رفت  بازیم بدتر شده هییی 

ولی خدارو شکر درسم تغییر نکرده  شانس من از تو گیم رفت بعد افسردگی تنهایی ولی تنها کاری که میتونم بکنم لبخند بزنم بازی کنم داستان زندگی من

نمایش  

داستان قشنگی بود

[iMohammadAmin]

عادیه اینا تو ایران باو

[ijoker]

  در ۱۴۰۳/۵/۲۹ در 18:39، hdi گفته است:

نه منظورم نگرفتی احساس میکنم یه کسی طلسمون کرده

نمیدونم به طلسم اعتقاد داری یانه 

نمایش  

داداش بدتر کردی که

دقدقه ها رو

[TourisTer]

[FatiFighTer]

داستان زندگیت خیلی کوتاه بود خیلی...