رفتن به مطلب
مرورگر پیشنهادی آرساکیا گیم مرورگر های تحت موتور کرومیوم می‌باشد، برای دانلود روی مرورگر انتخابی خود کلیک کنید
Google Chrome Microsoft Edge Ungoogled Chromium Brave Opera GX Opera

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'MAMD'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • آرساکیا
    • اطلاعیه ها
  • آرساکیا آنلاین
    • سرور RPG
    • AG:SAL (لانچر)
    • تیم کیفیت و خلاقیت
  • بازی های ویدئویی
    • بازی های آنلاین
    • بازی های FPS
    • Playstation | پلی استیشن
    • Xbox | ایکس باکس
  • عمومی
    • گفتگوی آزاد
    • صندلی داغ
    • وسایل نقلیه
    • سرگرمی
    • مسابقات
  • تکنولوژی
    • اخبار تکنولوژی
    • سخت افزار
    • نرم افزار
    • اندروید و آی او اس
    • وبمسترینگ
  • گرافیک
    • نمونه کار های گرافیکی
    • درخواست های گرافیکی
    • پرسش و پاسخ گرافیکی
  • کلاب آرساکیا تالار
  • Metalhead Bikers Trap
  • Metalhead Bikers Metal (And its subgenres...)
  • Metalhead Bikers House Music & EDM
  • Metalhead Bikers Chatroom
  • فوتبالی‌ها اخبار
  • فوتبالی‌ها پیشبینی مسابقات
  • Pro GaminG تجربه و برسی بازی ها
  • Pro GaminG گفت و گو
  • Pro GaminG پرسش و پاسخ بازی ها
  • Minecraft Minecraft
  • ⚜$Sᴀɪɴᴛ موضوع ها
  • The Gᴜɴɴᴇʀs کاربران
  • The Gᴜɴɴᴇʀs موضوع ها
  • Arsacia Music Hip hop music
  • Arsacia Music Rap
  • Arsacia Music Pop
  • Arsacia Music Foreign
  • Arsacia Music Albums
  • ThugLife ThugLife
  • ThugLife ThugLife
  • Best Friends Family [BsT] اطلاعیه بکس
  • Best Friends Family [BsT] جوک کده
  • ViKinG FamilY Gᕮᑎᕮᖇᗩᒪ
  • ViKinG FamilY ᑭᑌᗷᒪiᑕ ᑕᕼᗩt
  • ماد و ویژگی های اضافی AG:SA مادها و ویرایش ها ( PC )
  • ماد و ویژگی های اضافی AG:SA بخش Modder ها
  • ماد و ویژگی های اضافی AG:SA مادها و ویرایش ها ( Android )
  • grandpa family عمومی
  • Dillimore House Gallery Dillimore
  • Dillimore House معرفی ساکنان محله Dillimore
  • (Red Gang(RG چت
  • Meeting Cars قوانین و محل متینگ
  • Meeting Cars خرید و فروش ماشین
  • Meeting Cars مسابقات
  • Mazandaran موضوع ها
  • Old Friends سلام به دوستان گل و گلاب
  • گروه فکس Special Event's
  • گروه فکس Funny memes
  • گروه فکس Gallery
  • IQ 200 [Q2] چت ازاد ?
  • IQ 200 [Q2] پرسش و پاسخ ?
  • IQ 200 [Q2] گالری آرساکیا ?
  • CarsMeeting شرکت در میتینگ
  • CarsMeeting Photos
  • GoD._.FatheR CiTY سناریو ها + آموزش
  • GoD._.FatheR CiTY بازی ها
  • GoD._.FatheR CiTY MVP ها
  • GoD._.FatheR CiTY لیست بازیکنان محروم شده
  • Personal HUD درخواست
  • Personal HUD اصلاح
  • ?CNN? وسایل نقلیه
  • ?CNN? ملک مسکونی
  • ?CNN? طلا
  • ?CNN? بیزنس
  • ?CNN? متریال
  • ?CNN? سایر تبلیغات
  • گدایی گدایی در سرور
  • FadlyGoPage FadlyPage
  • ُStreamer شرکت در فیلمبرداری
  • Soccer ArSaCiA اطلاعیه مسابقات / فرم ثبت‌نام
  • ArSaCia Kings گفت و گو ها

وبلاگ‌ها

  • بروزرسانی‌ها
  • مواردی که باید بدانید

جستجو در...

نمایش نتایجی که شامل...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام کاربری در بازی

  1. AdmBoT

    داستان MAMD قسمت اول

    به نام خدا عکس محیط کاربری: داستان: صدای جیر جیر در، توجه همه را به سمت او جلب می‌کند. https://www.uplooder.net/img/image/89/694a901c3894f34d051ae6c9252dfc0a/A.png آقای رئیس در را می بندد و با استقبالم کنارم می‌نشیند. بعد از سلامی سرد سیگار برگش را خاموش می‌کند و با اَخم از من می‌‌‌‌‌‌‌‌پرسد: داستان رو آماده کردی؟! https://www.uplooder.net/img/image/8/f4885960edf331fd6538b3ea51e107cd/B.png من هم با استرس جواب دادم: بَ بَ... بله! مایلید قسمتی از آن را برایتان بخوانم؟ او نیز با تکان دادن سر تأیید کرد. https://www.uplooder.net/img/image/51/fda2a05687201b8ae7720c7fb03ac512/C.png من این‌‌‌گونه شروع کردم: به نام خدا چشمانش برق می زند... -یعنی خوشش می‌آد؟ -راستش پارسال که می‌گفت دیگه بچه نیستم ولی خب؛ ولی خب من نمی‌دونم چی دوست داره! -فقط می دونم وقتی بچه بود عروسک دوست داشت... -اگه فکر کنه براش ارزش قائل نیستم چی؟ -آخه من توی سال فقط روز تولدش باهاش هستم و می خوام از این روز بهش خوش بگذره... تو این فکرها بودم که صدای فروشنده مرا به خود آورد: +آقا... آقا حالتون خوبه؟ منم سریع گفتم: بله، اگه می‌شه قیمت این رو می‌گید؟ +قابل شما رو نداره. پول را دادم و از مغازه خارج شدم... https://www.uplooder.net/img/image/15/577c82025ba50c26e7093572b7e9fc1f/D.png سوار ماشین فلوکس واگن قدیمی و آبی رنگم شدم و به خانه‌ام رفتم. https://www.uplooder.net/img/image/24/583c8327b3d96ba3d3672fa3297f319c/E.png روی تختم نشستم و منتظر ماندم تا مادر ریحانه زنگ بزند. 1 ساعت، 2 ساعت، 3 ساعت! خبری نشد. کم کم داشتم نگران می‌‌شدم که تازه یادم آمد مادر ریخانه قرار را به روز بعد از تولدش به تاخیر انداخته بود. آن شب چشم هایم تا دیر وقت روی هم نرفت. .......................................... .......................................... .......................................... گیج خوابم و صدای آهنگ معروف مایکل جکسون من را بیدار می‌‌کند. https://www.uplooder.net/img/image/81/5f114a1b90cdb69fa3bafd7fdb0e4d0e/F.png حس جواب تلفن دادن رو نداشتم. یه نگاه انداختم به موبایل. -خودشه! مادرش زنگ زده! بدون درنگ تلفن را جواب دادم: -الو سلام!!! عجیبه! نه صدای ریحانه بود و نه مادرش. +سلام، همسر سابقتان در یک حادثه تصادف جان خود را از دست داده است و دخترتان هم در بیمارستانِ "مرکز آموزشی و درمانی شهداء" بستری شده است. لطفا خودتون رو زود برسونید اینجا. از شدت ناراحتی گوشیم را به زمین کوبیدم و صدای شکستن موبایلم از غم این تصادف دردناکتر بود (!!). https://www.uplooder.net/img/image/16/de26a87f51022495f5fc1234265cbac2/G.png به سرعت سوار ماشینم شدم و به طرف اون بیمارستانِ که نیم متر اسم داشت رفتم. https://www.uplooder.net/img/image/88/78fe6bde5563922c262d55f587094bc8/H.png وقتی به بیمارستان نزدیک شدم رفتم که کیک تولد بخرم تا شاید بتونم تو بیمارستان جبران کنم. https://www.uplooder.net/img/image/72/520df2d0107190749ecbcd5282f26b94/I.png بعد به بیمارستان رفتم... https://www.uplooder.net/img/image/98/5cc8a6683f489305d438d4b9418df2bc/J.png وارد بیمارستان شدم. تمام اتاق ها شبیه به هم بودند. آنقدر هیجان داشتم و نگران بودم که حتی از منشی نپرسیدم. گشتم و گشتم تا اتاق را پیدا کردم. خسته بودم؛ روی گوشه ای از تخت کناری ریحانه نشستم. آقای دکتر گفت: -نگران نباشید اتفاق خاصی نیفتاده. خب، تنهاتون می‌ذارم راحت باشید. و از اتاق بیرون رفت... https://www.uplooder.net/img/image/85/f8bb2099582d567882eda2cf96b5dc1e/K.png آن شب را کنار هم به یک شب خاطره انگیز تبدیل کردیم. آنقدر خوش گذشت که تمام خستگی هایم را فراموش کردم. پایان! وقتی داستانم تمام شد سر از کتاب برداشتم و دیدم چند ثانیه سکوتی قهوه خانه را احاطه کرد و سپس همه برایم دست زدند. https://www.uplooder.net/img/image/65/e7cdc4b52de14e8bedc91b8df75f62c2/L.png یک لحظه از خجالت آب شدم و بعد احساس غرور کردم. در همین حس ها بودم که... ننم با لگد بیدارم کرد گفت: پاشو مَدرِسَت دیر شده! و این بود داستان ما! حالا چرا MAMD? MAMD = Me And My Dreams خواستم اینو آخر بگم که سر این قسمت آخر سوپرایز بشید. امیدوارم که از این داستان خوشتون اومده باشه... اگه حمایت بشه قسمت های بعدی هم گذاشته می‌شه. و امیدوارم با این داستان وقتتون رو بیهوده نگرفته باشم. ببخشید حس تگ نبود ولی حتما لینک این تاپیک را در وضعیت می‌‌‌‌‌گذازم. موفق و پیروز باشید...
×
×
  • اضافه کردن...