جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'کلیدی'.
2 نتیجه پیدا شد
-
مختار: لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه ؛ دنیا با همه ی عظمت و زیباییش روزی خواهد مرد. و خورشید و ستارگان با همه فروغشان تاریک خواهند شد. کوه ها با تمام بلندا و غرورشان فرو خواهند ریخت و آبی دریاها کدر شده، آبشان به جوشش در خواهد آمد و سبزی جنگلها به سرخی خواهد گرایید. چونان آهن گداخته در کوره ، در چونان هنگامه ای، آدمی مورچه ای را ماند که آب در خانه اش افتاده و او آسیمه سر در پی مأمنی می دود، می دود، می دود... و کجاست جنت المأوی؟ پلی را بین خود و بهشت خدایش مانع می بیند و این پل گاه پهن است و گاه باریک. گاه صاف است و گاه پیچاپیچ. گاه تیز و گاه لغزان. اعمال ما در این دنیا، کم و کیف ما آن را معین می کند. برای حکام جور چونان تار مو باریک است و لغزان و لغزان و لغزان. آن روز تمام اعضاء و جوارح ما بر عدالت یا بی عدالتی ما شهادت خواهند داد و هیچ عملی ، هیچ عملی هولناک تر از بی عدالتی نیست. شما مدتی زمام امور خویش را به مختار ابوعبید ثقفی سپردید و خواستید در میانتان به عدالت حکومت کند تا آنجا که در توانم بود به طلب حقتان کوشیدم و با آفتهای عدالت خواهی جنگیدم ، من هرچه که بودم و هرچه که هستم خدایم بهتر می داند. بد خواهان کذابم می نامند و ستمکاران دنیا دوست و قدرت طلبم می خوانند. اویی که مبرّا از خطا و گناه است ولیّ و وصیّ خداست ، کتمان نمی کنم که در مسیر قیام گاه پایم لغزیده و گاه دست و زبانم خطا کرده است. گوشهایم گاه نشنیده اند ، چشمهایم گاه ندیده اند. از خدا می خواهم که مرا ببخشد و خدا ارحم الراحمین است ؛ امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین. «یا ایّها الّذین امَنوا امِنوا». به شما قول می دهم چنانچه با همان نیات روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید. در میان شما هستند کسانی که احیانا قصد تسلیم دارند. من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند. پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست. در واقع اگه بخواییم این دیالوگ رو هم خلاصه کنیم و بگیم کلیدی ترین جمله در تمام دیالوگ این سریال چی بود جمله زیر بود: امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین... @Mohny @Original @SuperMaN @Rexa @REXOR @Pouria0JM @WaTchDogs @TiTawN @Kiya @Sobi @Abner @ZombieRanger @Ali @TlGeR @Mary @Many @TheVisage @TaYrAnT @GelofeN @Mahi @Peep @LearninG @دوستان دیگر
-
با سلام خدمت پلیر های عزیز ودولپر های سرور آرساکیا گیم در خدمت شما هستیم با چند پیشنهاد در مورد شغل قاچاقچی مواد مخدر(Drugs Dealer) پیشنهاد شماره یک : در داخل بازی ما آیتمی داریم به نام دراگ که استفاده از آن باعث پر شدن جون میشود. اما کلمه دراگ به معنی مواد مخدر است. من پیشنهاد میکنم یک اسم مناسب تر برای این آیتم داشته باشیم. و یا چند نو ع دراگ داشته باشیم. به عنوان مثال: 1-تنباکو: باعث افزایش جان میشود 2-شیشه: باعث اضافه شدن آرمور میشود 3-ماری جووانا: باعث بیشتر شدن سرعت به مدت مشخص میشود 4-هرویین: باعث مردن میشود(برای وقت هایی که نیاز به خودکشی داریم) پیشنهاد شماره دو : به جای اینکه یا در کنار اینکه مواد فروشی یک جا باشد در چند جای مختلف ان پی سی های مختلف برای فروش داشته باشیم که هر کدام نوعی از مواد که در پیشنهادی قبلی رو گفتم به پلیر های قاچاقچی توضیع کنند مثال: اصغر دیلر: و اکبر دیلر: نکته:پیشنهاد میکنم برای خرید هر کدام از دراگ ها ازتوضیع کننده یک اسکیل مشخص نیاز داشته باشیم تا اسکیل آن مهم تر شود و فقط در بعضی ساعت ها باشن و در بقیه ساعت ها در کارگاه تولیدی دراگ که در پیشنهاد بعدی گفته ام برای خرید دراگ رفته باشند پیشنهاد شماره سه: وجود کارگاه تولید دراگ برای هر یکی از Turf دسته متوسط که دسته متوسط صاحب آن می تواند از آن کسب در آمد کند و دراگ های مختلف تولید کند و آنها را به فروشنده ها یا همان اصغر و اکبر در مثال بالا بفوروشند: @ArSaCiA و بقیه دولپر ها و پلیر های عزیز ، خوشحال میشم نظرتون رو بدونم.?