جستجو در تالارهای گفتگو

خب دوستان بالاخره پس از تلاش های فراوان و روزمره من تونستم در مورد این راز یه چیز های مفیدی بفهمم.? اول از همه اینکه اگه این ایسترگ رو نمیدونید باید بگم که هم در آفلاین هم در آنلاین در روستایی نزدیک به LS در یک کلبه چوبی نزدیک دریاچه یک ویلچیر هست که خونیه خیلی ها عقیده دارن که مال یک روح هست. ولی قضیه ساده تر از این حرف ها بود و نیازی به دوربین دید در روح و این چیزا نبود چون اون ویلچیر مال یک آدم بود.?? (بچه ها داخل پرانتز بگم که شاید وقتی داستان رو بخونید تعجب کنید پس گفتم که اینجا بهتون توضیح بدم.ببینید راکستار کلا هر بازیه آنلاینی که ساخته مثال: جی تی ای وی آنلاین و رد دد آنلاین. داستان آنلاین همه شون مال قبل از وقوع داستان اصلی آفلاینه یعنی قبل از همه اتفاقاتی که تو جی تی ای وی میفته هست برای مثال تو جی تی ای وی آفلاین مایکل دوتا بچه داره ولی تو آنلاین اصلا هنوز با آمندا آشنا نشده!? خب اگه گرفتین این خبر هم چون داریم آنلاین سن آندریاسو بازی میکنیم پس اتفاقات مال قبله آفلاینه.گرفتین؟ اگه آره بیاین سراغ اخبار). توی یکی از روز های معمولی که داشتم اون دور و بر میچرخیدم رفتم که دوباره به اون ویلچیر یه نگاهی بندازم: و خب همونطور که میبینید همه چیز مثل قبله. اما یه هو یه صدا شنیدم و ریییی.... استارت کردم و ترسیدم!فکر بدی کردی شیطون؟? ولی نه جدی صدای کلفت و نتراشیده و نخراشیده ای بود که گفت: خونه رو اشتباهی اومدی.... و بعد بهش گفتم هی هی هی من از خبرنگاری حمید معصومی نژاد اینجا هستم! شما کی هستید؟ گفت:مگه نشنیدی گفتم خونه رو اشتباه اومدی یعنی خونه منه و به اون هم دست نزن!یادگار مادره مادر بزرگمه! گفتم: این خونه مال شماست؟ خیلی هیجان زده بودم که راز اینجا رو فاش کردم? گفت: آره دیگ 85 بار بهت گفتم!!!!? گفتم: خیلی خوبه از خودتون بگید لطفا دارم عکس میگیرم ? اومد جلو و شروع به حرف زدن کرد: این ویلچیر از مادره مادر بزرگم بهم ارث رسیده و نمیخوام خراب بشه و بعضی وقتا میشینم و به روبروم نگام میکنم و به زندگی فکر میکنم.به اون ور نگاه کن! واقعا منظره ی خیلی قشنگیه!?: و بعد یه چیزی توجهمو جلب کرد و گفتم به چی فکر میکنی؟ گفت: من یه جورایی پیشگو ام.میدونی که چی میگم؟ میتونم از اخباره 1 دیقه بعد تا 25 سال بعد رو ببینم! من هم مشتاقانه گفتم چند چیز مهمه چند هفته بعد رو میگید؟ گفت سخته بزار تمرکز کنم. گفت: @arshiya.pc میتونه بالاخره دسته متوسط شه ولی به خواهر زاده ی من نمیرسه! @THE guardian هم بعد زور و زحمت زیاد میره هیتمن میشه ولی احتمال زیاد اون هم براش تکراری میشه و میره سراغ ادمینی و مطمعن نیستم موفق میشه یا نه? سخته تمرکز دربارش ولی دیگه... آره دیگ فعلا همینا بسه برات! گفتم: تو خواهر زاده و خواهر هم داری؟ گفت: آره ولی به کسی نگو نمیخوام سعی کنن آیندشو تغییر بدن من 4 تا خواهر زاده دارم که یکیشون کله شقی میکنه و میمیره که الان 6 سالشه و یکیشون لیدر دسته متوسطی GSF میشه و شاخ بازی در میاره ولی مشنگه یکم و یکیشون هم دختره و با دسته متوسطی دشمن دوست میشه و اعصاب لیدر رو خرد میکنه(سوییت) و یکی هم که الان 3 سالشه میخواد GSF رو به قوی ترین دسته متوسطی بازی در آره و توی سه تا شهر LS SF LV تحول ایجاد میکنه و همه خونه هارو میخره و خیلی شاخ میشه خلاصه. ولی تا اونموقع نمیدونم چطوری همه ما میمیریم حتی من هرچقدر تمرکز میکنم نمیفهمم چجوری? ولی خب میمیریم و آدمای جدیدی میان تو این شهرا و دسته متوسط های جدید و حلاصه کل مردم جدید میشن ولی اینجا نمیدونم چطوری این اتفاقا میفتن و خود اون خواهر زادم هم میاد و احتمالا این ویلچیر و اصرات دیگ شهر رو میبینن که باعث شدیم و این ویلچر هم میبینه و خیلی تلاش میکنه داستان اینجا و جاهای دیگه مثل اون قبرستون و .... رو بفهمه ولی خب فک نکنم بفهمه. راستی! اسمش هم کارله. من که به اندازه کافی از آینده فهمیده بودم و دیگه به حرفهاش گوش نکردم چون بوی افتضاهی میداد? و حرفش رو قطع کردم و گفتم: ممنونم تا همین جا هم خیلی خبر میشه و بچه ها حوصلشون سر میره ممنون. و بعد به خونش رفت و خداحافظی کرد: خداحافظیش مثل خودش عجیب بود! تو بالا میبینید. و اینگونه خبر امروز رو در اوجججج به پایان میرسونم.? بچه ها مرسی که تا آخر خبر رو خوندین و تحمل کردین ببخشید که طولانی بود امیدوارم متن هارو سریع نخونده باشن و بچه خوبی باشید و فکر هاتون طی خوندن(مخصوصا اولاش) پاک باشه. به خدا میسپارمتون دوستان من! تا اخباری سمی دیگر فعلااا خداحافظ اگه منتظر دلیل مردن همه ما هستین که از پیرزن باید بپرسم ری اکشن بدید و حمایت کنید ممنونم.?.