جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'نصیحت'.
2 نتیجه پیدا شد
-
سلام دوستان عزیز ، با یک تاپیک جدید و داستان کمدی و درس آرساکیایی در خدمت شما هستیم ! DPM یا به اصطلاح DADA POOL MEDE را حتما زیاد شنیدید یا روزانه آن را میشنوید ! این جمله را تازه کاری که در چند سال اخیر که به سرور آمدند ساخته است! ممکن است یکی از عوامل پول دار شدن بسیاری از افراد داخل سرور شده است ! حال چگونه ؟ توضیح میدم ! روزی روزگاری تازه کاری به نامی ناشناس به سرور آمد . او نمیتوانست سخن بگوید ، نمیتوانست کار کند ، اوضاع اقتصادی آرساکیا رو به افت بود ، ناراحت و افسرده به گوشه ای از 4راه نشست و فردی در خیابان با سرعت 3km/h در حال پیاده روی بود. و بله ! آن فرد فقیر و گرسنه اولین سخنش را با اندوه گفت ! DADA POOL MEDE ! آن رهگذر به شدت افسرده شد و از او خوشش آمد ! به او پول داد ! قوانین و عجایب سرور را به او آموخت ! او خوشحال گذشت و زندگی خوبی را باهم داشتند ! باهم ازدواج کردند و دیگر هم پیدایشان نشد ! اما چگونه این جمله رایج شد ؟ افرادی که در 4راه بودند آن جمله را شنیدند ! آن اتفاق زیبا را دیدند ! اما شیطان به دلشان نفوذ کرد ! با خود فکر کردن ! رفتن مولتی ساختن و همینکار را انجام دادند ! پول حرام از مردم گرفتند و از پولداران سرور شدند. دیگر افراد این قضیه را فهمیدند ! دیگر به تازه کاران سرور اعتماد ندارند (به جز هلپران)و فکر میکنند که میخوان پولاشون را سرقت کنند. با تازه کاران همراه باشیم و به آنها نگوییم نوب ! ? (تازه کاران واقعی ! نه افراد گرگانی در جامه گوسفند) و در اوقات فراغتمان به آنها کمک کنیم و سرور را بهشان آموزش دهیم ! ثواب آرساکیایی کردیم و نتیجش بالارفتن سرعت آمدن آپدیت است . امیدوارم لذت کافی را برده باشید ! ?Do not forget to like @HolyKnighT @Dilimore @Cent @FieRy @MaFiN @GTAGTAVV @MrSam @Yoda @Original @ALIREZARM @WoIF @Carroll @OmidGH @SajAli @sajjaddastjerdi @Marlboro
-
به نام خدا روزی روزگاری داشتم میرفتم سر کار مردی رو در چهار راه شهر LV کنار ماشینش وایستاده و دستش رو روبه اوتوبان گرفته رو دیدم.زدم بغل ببینم مشکلش چیه. ازش پرسیدم کجا میری؟ گفت: داشتم میرفتم شهر SF.ماشینم پنچر شد موندم اینجا. گفنم بشین میبرمت تا اونجا. سوار ماشین شد. ازش پرسیدم اسمت چیه؟ گفت: اسمم عبدل پلنگه. با شنیدن اسمش پاچیدم از هم ولی به روی خودم نیاوردم.?? به شهر SF رسیدیم. ادرس خانه عبدل رو گرفتم بردمش پیش خونش. رسیدیم به خانه عبدل قبل از اینکه از ماشین پیاده بشه گفت: دنیا 2 روزه تا میتونی خوش باش و از زندگیت لذت کافی رو ببر. از ماشین پیاده شد. رفت سمت رد خونه اش. داشت در خونه رو باز میکرد که.... یه دفعه دیدم با کله اومد زمین. از ماشین پیاده شدم دیدم تیر خورده و مرده. یکم نگاه کردم دیدم رو یه ساختمون یه مرد وایستاده و تفنگ دستشه. سریع تا دیدمش فرار کرد? تا فرار کرد رفتم اداره پلیس و تمام ماجرا رو براشون تعریف کردم. پلیس ها گفتند که ایشون رییس یه باند خیلی بزرگ دسته متوسط هستند و ما خیلی مدته که دنبالش بودیم که بگیریمش ولی خب متاسفانه کشته شده.? گفتم: اره متاسفانه. بعد از این جمله اداره پلیس رو ترک کردم و گفتم: واقعا دنیا 2 روزه.............. داستان ما هم تموم شد امیدوارم دوست داشته باشید. نویسنده: خودم بازیگران: @MrShelby @Pazzo @HaTeD و خودم.