جستجو در تالارهای گفتگو

سلام و درود با توجه به اینکه شهردار در بازی هیچ نقش مهمی نداره و بازیکن ها با آنلاین شدن شهردار به وجد که نمی‌آیند هیچ، بلکه اصلا شهردار رو عددی حساب نمیکنن، بنده پیشنهاد دارم یا شهردار رو حذف کنید یا موارد زیر به قدرت های شهردار اضافه بشه تا بلکه به شهردار شدن افتخار کنیم و واسش سر و دست بشکونیم. 1. برگزاری مسابقات روزانه (Mayor's Event) از خزانه شهرداری شهردار باید بتونه از اون پولی که داخل خزانه ذخیره شده که عددش هم بسیار بالاست، برای برگزاری مسابقه استفاده کنه، به طور مثال کامندی بیاد تحت عنوان "MayorEvent/" و شهردار بتونه جزئیات مسابقه و مبلغ رو تعیین کنه و اون پول از خزانه کم بشه. 2. افزایش میزان کمک به بازیکنان (با توجه به قیمت های جدید سرور) همونطور که میدونید شهردار نمیتونه بیشتر از 1000 دلار به بازیکنان کمک کنه، با یک حساب سرانگشتی اگه شهردار روزی 3 بار کمک کنه و هربار 50 نفر آنلاین باشن (لول 2 تا 7) در بهترین حالت روزی 150 هزار دلار از خزانه کم میشه که تا تقریبا 4 سال دیگه اگه کسی کمک هم نکنه تو خزانه پول هست، پس شهردار باید بتونه یک مبلغی رو کمک کنه که بازیکنان واسش حتی آنلاین بمونن، 1000 دلار الان پول یه دونه سرویس اتوبوس هم نیست، پیشنهاد بنده حداقل 10 هزار دلار هست برای بازیکنان لول پایین. 3. گرفتن 6 وانتد در صورت کشتن شهردار همونطور که میدونید تو دنیای واقعی رئیس جمهور و رهبر و شهردار و کلا آدم های مهم کلی بادیگارد و نیروی حفاظتی دارن، خب ما کلا یه دونه شهردار داریم تو آرساکیا یکی حال نکنه با مشت میگیره میکشتش، یعنی چی؟ بادیگارد نداره اوکی، اما حداقل کسی که شهردار رو کیل کنه باید 6 وانتد بگیره (در صورتی که شهردار گزارش کنه) تا اینطوری هم هرکسی جرئت نکنه شهردار رو مورد هدف قرار بده و هم آدمایی که خیلی خفن هستن شهردار رو کیل کنن و بگن 6 وانتد چیه؟ هزار تا وانتد هم بدی من میکشمت. 4. تعیین حقوق هفتگی شما داخل فکشن ملایم هم بری رنک 1 هم باشی هفته ای 45 هزار دلار حقوق میگیری، شهردار متاسفانه هیچ حقوقی نمیگیره و تقاضا دارم برای شهردار حقوق هفتگی تعیین بشه که در جلسات هفتگی تیم استف این حقوق به حسابش واریز بشه. 5. کامند نشان دادن برترین کمک کنندگان روزانه / هفتگی / ماهانه / کلی خیلی وقت ها ممکنه بازیکن ها کمک کنند و شهردار آنلاین نباشه تا ازشون تشکر کنه، تقاضا دارم کامندی به بازی اضافه بشه مثل "Charityinfo/" که مثلا با انتخاب روزانه، هفتگی و یا ماهانه بازیکن ها بتونن ببینن 10 نفر اولی که بیشترین کمک رو در اون روز / هفته / ماه / کلا چه کسانی اند.

- عکس از محیط کاربری که می خواهید جوایز را دریافت کنید: - توضیح کامل باگ: با سلام و درود / زمانی که Mayor از دستور /Gov استفاده می کند رنگ TimeStamp به رنگ آبی ( Gov Police Department ) در میاد در حالی که باید رنگ زرد Mayor نشون داده شود. - قرار دادن عکس و فیلم کم حجم شده (در صورت لزوم): https://imgurl.ir/uploads/m111122_GOVe.jpg - توضیح دادن این که چگونه می توانیم خودمان با آن باگ برخورد کنیم. (چگونه آن باگ را Reproduce کنیم): -

با سلام خدمت بازیکنان محترم و عزیز به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت،جناب شهردار @Rasputin تصمیم به بازدید از پالایشگاه نوپای آرساکیا که با آپدیت جدید به بازی اضافه شد گرفتند؛همچنین ایشان برای حفظ احترام و قدردانی از پرسنل زحمتکش شیفت شب،در نیمه شب به طور سرزده راهی پالایشگاه شدند.در همین حین با خبردار شدن خبرنگاران و اطلاع رسانی آنها،اقدامات لازم جهت خوشامدگویی به جناب شهردار صورت گرفت.با پخش شدن خبر بازدید شهردار،کادر درمانی ویژه و رییس پالایشگاه اقدام به همراهی ایشان تا پالایشگاه نمودند.با ورود شهردار به پالایشگاه،شهردار و تیم اسکورت وی با استقبال گرم پرسنل بخش عملیاتی پالایشگاه و واحد امداد و آتشنشانی پالایشگاه مواجه شدند. ***** ***** ***** جناب شهردار سخنرانی کوتاهی برای کارگران و مهندسین شیفت شب داشتند،ایشان با ذکر اینکه همیشه اهمیت ویژه‌ای به کارگران میداده اند،وعده بودجه بیشتر جهت افزایش حقوق و رفاه کارگران و همچنین واردات تاسیسات جدید جهت راه اندازی بخش حذف گوگرد برای بهبود آلودگی هوا و افزایش کیفیت بنزین را دادند؛همچنین ایشان به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت مالیات سرور را به صفر کاهش خواهند داد.سخرانی و وعده های شهردار باعث تشویق و خوشحالی کارگران پالایشگاه شد. ***** ***** ***** پس از پایان سخرانی جناب شهردار از رییس پالایشگاه،رییس واحد امداد،مامورین زحمتکش آتشنشانی و کارگران شیفت شب قدردانی به عمل آوردند و از آنها تقاضای همکاری و تلاش بیشتر جهت پیشرفت و درامد زایی بیشتر پالایشگاه کردند. ***** ***** ***** جناب شهردار بازدید کوتاهی از انبار های پالایشگاه کردند و همچنین به گفتگوی کوتاه و صمیمانه با کارگران و سر پرست انبار پرداختند،که بالا بودن تورم و فشار مالیات نتیجه درد و دل کارگران بود؛تفاوت زیاد حقوق کارگران با مهندسین (رییس لامبورگینی سوار و کارگر خر سوار) و همچنین سخت بودن شرایط استخدام در پالایشگاه از دیگر مبحث های این گفت و گو بود. ***** ***** ***** پس اتمام گفت و گو جناب شهردار به ساعت خود خیره شد و برای رسیدن به برنامه های دیگر خود تصمیم به ترک پالایشگاه گرفت... که ناگهان در در کنار درب پالایشگاه با یک فرد بیکار و فقیر مواجه شد که طبق حرف های وی بخاطر مالیات زیاد،پارتی بازی های رییس پالایشگاه و تعدیل نیرو از پالایشگاه اخراج شده بود.ولیکن شهردار عزیز که با علی Oddin،یعنی رییس پالایشگاه که سود کلانی از راه دزدی و پارتی بازی به دست می آورد دستش در یک کاسه بود،پشیزی به حرف های این مرد بیچاره اهمیت نداد و علاوه بر گرفتن زندگی خوب این فرد،امکان تولید مثل را هم از وی گرفت....? آری... همانگونه که همه میدانیم علی راسپوتین یک مرد حقه باز است و حتی اگر owner سرور هم بود دست از دوز و کلک و فساد بر نمیداشت... *پایان* با تشکر از شهردار عزیز @Rasputin دوستان عزیزی که با صبر و حوصله وقتشون رو برای تهیه این مجله گذاشتند @OddiN @iKamyar @LeoX لیدر و اعضای Paramedic بابت همکاری بسیار عالی که کردند @Saba @HamidCPT @Terminus @Gorgin خبرنگاران و همکاران عزیزم @salih @Jonesyy @IAshkan سیویلین های عزیز و صبور @AmirMoW @Scorpro @deacon @Taziyane @SpiCy و در آخر تشکر ویژه از اسپانسر عزیز بخاطر کمک هاشون در تسریع روند عکاسی @Iliya @AtaTurk عزیز که بیست مین کنار وانتد کیل وایساده بود و تحمل کرد تا کیلش نکنه? و همچنین @Tip عزیز که بخاطر گله از راسپوتین مکار و مجله ما آرزوی داشتن فرزند رو به گور برد.?? و حتی شما دوست عزیزی که این مجله رو میخونی،اگر براتون جالب و لذت بخش بود دوستاتون رو هم تگ کنید. و عذرخواهی از دوستانی که توی عکس هستند ولی ایدی فرومشون رو نداشتم تا تگشون کنم،جاشون تویماست. اگر غلط یا مشکلی در متن هست ازتون عذر میخوام چون با عجله این مجله آماده شده. ***** ***** ***** تصاویری از پشت صحنه مجله https://s2.uupload.ir/files/gallery917_ljhe.jpg https://s2.uupload.ir/files/gallery897_16jm.jpg https://s2.uupload.ir/files/gallery874_jnbw.jpg https://s2.uupload.ir/files/gallery859_l6cx.jpg https://s2.uupload.ir/files/gallery877_a6dd.jpg https://s2.uupload.ir/files/gallery912_ypqc.jpg @ArSaCiA

سلام خدمت همه عزیزان این مجله با رای و انتخاب شما قرارداده شده و امیدوارم مورد رضایتتون قرار بگیره. شاید یکم طولانی باشه ولی سعی کردم با کمی ادیت خسته کنندگی رو ازش کم کنم و واسه بینندگان و خوانندگانش تجربه بهتری رو القا کنم. توجه: تصاویر ممکن است حاوی صحنه هایی باشد که برای همه مناسب نباشد. بریم واسه شروع: شهرداری بدنام در یکی از دوره ها با تقلب و حیله گری به روی کار آمد. در اولین روز کاری خود کارمندان پیر و زمخت رو با ایراد های بنی اسرایلی اخراج کرد. همه در حال bend down/ و اخراج بودند. به کسی رحم نمیکرد. حتی خاله خودش رو هم اخراج کرد.... شهردار خیلی منحرفی بود > برای کارمندان زن ایجاد مزاحمت میکرد > بهشون miow میکرد یا benddown بکار میبرد. شهردار شروع به استخدام بانوان جوان کرد, آزمون ورودی بر پایه تحصیلات نبود بلکه معیار ایشان اندام ظریف و صورت زیبا بود. از میان همه آنها دختری بنام زلیخا چشم شهردار رو گرفت! شهردار کراش بدی رو زلیخا زده بود. با هر بهانه ای خود را به زلیخا نزدیک میکرد. از او میخاست برایش سرویس صبحانه به دفتر کارش ببرد اون هم با لباس های شیک و مجلسی مورد علاقه شهردار! در یکی از همون روزها زلیخا در اتاق آرشیو شهرداری داشت پرونده هارو مرتب میکرد.. ناگهان جناب شهردار از پشت قفسه ها بیرون اومد و بصورت وحشیانه به او ابراز علاقه کرد! مدتها بعد زلیخا متوجه شد باردار شده خیلی ناراحت بود زلیخا با شکم بالا آمده! همه داستان رو برای مادرش تعریف کرد و مادر آهی از ته دل کشید... و مثله ابر بهاری گریه میکرد. فردای آن روز.. مادر با عصبانیت به شهرداری رفت و آنجا آشوبی بپا کرد و خطاب به شهردار گفت: پس نامووووس چی میششششه؟ای بی نا... نفرین های متعددی رو نصار شهردار نمود و گفت الهی اه من دامن دخترتو بگیره وموقع رفتن یک bieh به او داد. سالها گذشت.. روزی دختر شهردار در حال خرید و تفریح بود. موقع بازگشت.. ماشین او روی ریل قطار خراب شد و یکدفعه با صدای صوت قطار ضربان قلبش بالا رفت و دید قطار با سرعت نور داره بهش نزدیک میشه و درب ماشین طی یک باگ Lock شده بود و باز نمیشد.... بشدت ترسیده بود و تقلا میکرد از ماشین بیرون بیاد! اما دیگر دیر شده بود... عجل دختر فرا رسیده بود! در یک چشم بهم زدن قطار با ماشین برخورد کرد و ماشین به هزاران تکه تبدیل گشت. حمام خون راه افتاده بود... شهردار به سنگ قبر سرد و بی روح دخترش خیره شده بود. ناخوداگاه به یاد حرفای چندسال پیش زنی افتاد که او را نفرین کرد! این چیزی نبود جز حکایت بازی روزگار و چرخ گردون و افتادن قرعه ای بنام سرنوشت تلخ واسه یک بیگناه دیگه... پایان. جمعه 12 اسفندماه 1401 باتشکر از وقتی که واسه مطالعه اولین مجله م گذاشتین. و جا داره یه تشکر کنم از مدل کاراکتر زلیخا: @HarleyQuinn قدم رنجه گذاشتن و نقش ایفا کردن. هلپر مجموعه: @DrDep خارج از نوبت اموزش های کلیدی میدادن. @ArSaCiA @Asir @Beigi @CaD @CaKe @CyberDyne @DeaTShoT @EhtemaL @Elone @FiftyCenT @Flame @Ho3ein84 @Holly @LanskySiegel @M0rphine @Mahdi91 @Markeloff @OmidGH @Ravin @Rony @RoseRain @salih @VisuaL @SeyDiliY @Universe @VioletSiegel @BraveGod @Pokers @3epeR @Jamaica @PedarKhande @AdmBot @AmirMahdi در صورتی که تعداد لایک ها به عدد 50 برسه داستان تایتانیک رو قرار میدم.