جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'راست'.
4 نتیجه پیدا شد
-
1- یه روز داشتم تو اسکله شهر قدم میزدم.... 2- که یهو یه ادم sos دست با ماشین زد بهم! 3- عصبانی شدم و گفتم هووووووش چخبرته مگه عموجانی دنبالت کرده؟! 4- طرف از ماشین پایین امد و گفت: عهههه من تو رو میشناسم تو همونی هستی که به من گفتی برو مسجد توبه کن. 5- بههههه سلام داوشم چطوری چقد تغییر کردی بنزو دافولیو اینا رو از کجات اوردی؟! 6- اره داوش از وقتی بهم گفتی برو مسجد توبه کن حتی پوستمم سفید تر شده اینا که دیگه چیزی نیست. 7- خلاصه به حرفت گوش کردم و رفتم تا توبه کنم ولی حاج اقا رو بیرون مسجد مشغول امر به معروف و نهی از منکرِ دو عدد حاج خانوم بزرگوار پیدا کردم!! 8- به حاج اقا مشکلم رو گفتم و به من گفت که توبه کن و هر روز ساعت 4 ظهر به جنگل برو و درخت بکار و یادت نره ک صبح ها حتما همیشه برنامه سمت خدا رو ببینی! 9- من هم فردا بعد از دیدن برنامه برادر "نجم الدین" به سمت جنگل رفتم تا درخت بکارم. 10- که یهو یک دافو.... چیز ینی یک خانوم بد حجاب جلوی من ظاهر شد و میخواست مرا قدم قدم به سوی گناه بکشاند. 11- من هم چون توبه کرده بودم که دیگر به گناه کشیده نشوم به دعوت او برای گناه نه گفتم و فرار کردم! 12- حسابی دور شده بودم کلی دویده بودم و خسته شدم....یهو یه چیزی از اون دور داشت برق میزد. 13- رفتم جلوتر و دیدم طلا پیدا کردم! 14- مجدد نزد آن بانو پاکدامن رفتم تا او را امر به معروف و نهی از منکر و به خواندن یک جزء زیارت عاشورا در شب پر فیض و برکت جمعه دعوت بنمایم. 15- بدون شرح.... 16_ و من که کرک و پرم ریخته بود از این مقدار سفیدی و شانس این دزد پدسگ و فشار بسیاری که خورده بودم تصمیم گرفتم این پسرک را به راست ترین راه ممکن هدایت کنم!!
-
1- یه روز داشتم تو خیابون قدم میزدم.... 2- که یه چیزی رو در دل تاریکی شب دیدم! 3- از اونجایی که من قبلا پلیس مخفی بودم همیشه تفنگم رو با خودم حمل میکنم ( برای دفاع شخصی!!) پس اسلحم رو اماده کردم که به جنگ ظلم و پلیدی برم. 4- مثل اینکه خونه خالی بوده و اقا دزده امده دزدی....چیزی که متوجه نمیشم اینه که چرا وقتی کسی خونه نیست یواشکی راه میرفت؟! 5- منم با ذکر !!FBI Open Up گویان با یه حرکت ژانگولری طوری پریدم داخل که آقای دزد خودش ریخت برگاش موند!! 6- وقتی من رو دید خیلی ترسید و گریه میکرد و پشیمون شده بود. 7- منم نصیحتش کردم و بهش گفتم پسرم این کارا اخر عاقبت نداره ، برو مسجد محلتون توبه کن... باشد تا رستگار شوی! 8- به آغوش کشیدمش و گفت: خوبه که هنوز مراپ و معرفت زندس!!
-
مود جی تی ای برای کسایی که میخواستن قسمت بالا سمت راست تغییر کنه
MRALIAKBAR پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
http://uupload.ir/view/riv_165589-c-hud-v4.0-by-svyatoy-gtasa_(1).zip/ فایل رو دانلود کنید و پوشه جی تی ای رو انتخاب کنید و نصب کنید و اگه خوشتون نیومد ان اینستال کنید به همین راحتی -
• عکس سایز کوچک شما از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • عکس سایز کوچک کسی که از او شکایت دارید از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از شاهدین از طریق کنترل پنل: - • توضیحات: سلام خدمت تیم مدیریت سرور، خدمت شما عرض شود که بنده طی چند روز اخیر پست عضویت برای ورود به اقلیت Police Department گذاشتم و چند روز بود که ایشون به بنده میگفتند که در زمانی دیگر از شما تست گرفته میشود و اینکه راضی شدند که تست رو بگیرند دست راست لیدر یعنی Sub Leader یا همان Saman تست رو از بنده گرفتند که خیلی جالب به هدف رد کردن بنده سئوال های جدید و با پاسخ های اشتباه از بنده میپرسیدند که حتی خودشان هم جواب را نمیدانستند! بنده از لیدر اقلیت درخواست دارم تا پاسخ گو باشند! بنده برنامه ریزی کرده بودم برای ورود به اقلیت! در عکس زیر مشاهده میکنید که احتی ادمین هم تعجب کردند از سئوال های ایشون. • مدارک (فیلم یا عکس): http://uupload.ir/files/oe6p_sa-mp-104.png http://uupload.ir/files/k68d_sa-mp-105.png http://uupload.ir/files/uf72_sa-mp-106.png http://uupload.ir/files/eh0_sa-mp-107.png http://uupload.ir/files/wxil_sa-mp-108.png http://uupload.ir/files/pfz7_sa-mp-109.png http://uupload.ir/files/bpmy_sa-mp-110.png