جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'جهنم'.
3 نتیجه پیدا شد
-
امروز از @Fergalاجازه گرفتم که باهاش تو درگیری بین ارتش و خلافکاران جنایی معروف همراهمش باشم تا براتون سوژه خبری ویژه تهیه کنم. مدتی گذشت ودزدی در بانک اتفاق افتاد و بنده آماده فیلم برداری از این صحنه شدم تا در برنامه ویژه تلویزیونی "شوک" این فیلم پخش بشه تا افرادی که فکر دزدی از بانک هستند پشیمان شوند و به آغوش بازیکنان صالح و خوب سرور که تا بحال از بانک دزدی نکردند برگردند. دزدان از بانک فرار کردند ولی با شلیک های متعدد از سوی ارتش،ماشین پنچر کرد،دزدان که راهی برای فرار نیافته بودند ولی یک گروگان داشتند از فرصت استفاده کردن و گفتند یک هواپیما و 20چتر نجات میخواییم! این تهدیدی عجیب بود چرا که تعداد آنها فقط 5نفر بود ولی تعداد 20 چتر نجات خواسته بودن!آیا آنها همدستان دیگری داشتند؟ این تهدید به طور وحشتناکی با داستان عجیب و غریب دن کوپر شبیه است! اگه این داستان را اگر تابحال نخوانده اید همین حالا بخوانید: دن کوپر یکی از مشهورترین مجرمان دنیاست. در سال 1971 او یک بوئینگ 727 را دزدید و 200 هزار دلار برای آن درخواست کرد. کوپر یادداشتی به مهماندار داد که گفته بود یک بمب دارد و آماده است آن را فعال کند. او تقاضای 200 هزار دلار و دو جفت چتر نجات کرد. این عجیب ترین درخواست بود، چون آن ها نمی دانستند چرا چهار چتر نجات می خواهد. آیا همدست داشت؟ کوپر از هواپیما بیرون پرید و دیگر هرگز دیده نشد. اف بی آی گمان می کند که پرش زمانی انجام شده که هواپیما در منطقه طوفانی بوده به همین دلیل هیچکس او را ندیده است. به هر حال کوپر ناپدید شد و هرگز پیدا نشد. وقتی دزدان بانک،هواپیما وچتر رو از ارتش(برای رهایی گروگان)تحویل گرفتند؛شروع به فرار مجدد کردند وتوانستند به بالای آسمان بروند. به موتور هواپیما فشار زیادی می اومد ولی آنها برای فرار مجبور بودن که فشاری به این زیادی را به هواپیما وارد کنند. ارتفاع آنها هر چه زمان می گذشت چند برابر گذشته و سرعت آنها بیشتر می شد؛امکانات ضعیف ارتش هم آنها را مجبور میکرد به درستی از هواپیما استفاده کنند و زیادی به موتور هواپیما فشار نیاورند چرا که اگر هواپیما نابود میشد باید خسارت آن را پرداخت میکردند. همین قصیه باعث شد دزدان به شدت هرچه تمام تر از ارتش دور می شدند!بیشتر هواپیماهای ارتش به دلیل قدرت ضعیف و دلیل براینکه نمی توانند این افراد را مجازات و دستگیر کنند راه برگشت را پیش گرفتند ولی در هواپیمایی که من در آن نشسته بودم تا فیلم بگیرم،فرمانده هواپیما راضی به برگشت نبود و تمام سعی خود را برای دستگیری دزدان انجام داد. کم کم سرعت و قدرت هواپیما داشت ضعیف می شد چرا که هم بنزین ناکافی داشت و هم به قدرت مقاومت هوا بیشتر میشد. در همان حال ما ارتفاعی غیرقابل محاسبه را بالا رفته بودیم و اگر هم سعی میکردیم برگردیم برروی زمین تا سقوط نکنیم بنزینمان تموم میشد. وضعیت عجیبی بود و تمام افراد حاضر بر داخل هواپیما آرزوی معجزه میکردن که در همین زمان یک منطقه که به نظر خشکی می رسید دیده شد! در آسمان سرزمین خشکی؟مگر ممکن است؟آیا ما تمام وقت داشتیم به سمت آسمان سقوط میکردیم؟ نه این سرزمین درآسمان بود ولی سوال اصلی اینجاس چطور این شهر در اینجا قرار گرفته؟شارژ وسیله ایی که باهاش عکس میگرفتم در حال اتمام بود ولی تا وقت بود از آنجا عکس گرفتم! خیلی ترسناکه که این شهر در آسمان بود ولی ترسناک تر از آن صدای عجیبی بود که به گوش می رسید! صدای ناله به گوش می رسید؛انگار کسی را عذاب می دادند. این شهر برروی آسمان قرار می گیرد و همچنان هم قابل مشاهد هست و توسط @Fergalاین مکان کشف شده و قرار است این شهر به عنوان شهر چهارم به نامی که او انتخاب کند نام گذاری شود. این مکان را بیشتر تاریخ شناسان سمپ و قدیمی ها به عنوان دروازه جهنم و یا دروازه دوزخ میشناسند و می گویند اینجا دروازه بین جهنم و سرزمین مردگان است! گفته می شود دزدان مخوفی که در بالا گزارش جرمشان گفته شد طبق گزارش مرکز رسمی FBI وارد این دروازه می شوند و پس از این اتفاق از مپ بازی غیب و در دروازه جهنم دوم در تاجیکستان ظاهر می شوند! امیدوارم اگر فرصت کافی داشتید حتما به این مکان مخوف و ترسناک بازی سر بزنید با تشکر مهرداد_جوکرررر LS @Ali @AliAgent @SuperMAN @BuTleR @Fergal @Mary @Mohny @Friend @AmyLee و @دوستان دیگر که این موضوع رو مشاهده می کنند.