رفتن به مطلب
مرورگر پیشنهادی آرساکیا گیم مرورگر های تحت موتور کرومیوم می‌باشد، برای دانلود روی مرورگر انتخابی خود کلیک کنید
Google Chrome Microsoft Edge Ungoogled Chromium Brave Opera GX Opera

hosein700

عضو
  • تعداد ارسال ها

    23
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

درباره hosein700

  • تاریخ تولد 07/13/2005

اطلاعات شخصی

  • نام کاربری در بازی
    hosein700

آخرین بازدید کنندگان نمایه

713 بازدید کننده نمایه

دستاورد های hosein700

مشارکت کننده

مشارکت کننده (5/14)

  • واکنش دهنده مشتی
  • اولین هفته تمومه
  • یک ماه بعد
  • یک سال گذشت
  • شروع کننده مکالمه

نشان‌های اخیر

12

اعتبار در سایت

  1. hosein700

    thomas - بی دلیل 80fp

    • عکس سایز کوچک شما از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • عکس سایز کوچک کسی که از او شکایت دارید از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از شاهدین از طریق کنترل پنل: _ • توضیحات: ایشون بنده رو 80fp اخراج کرده بدون این که هیچ دلیل منطقی و شکایتی از بنده شده باشه حتی بنده رو با 80fp بدون میل خودم تحدید به استفاع میکنند بنده تمام پیام های ایشون و ساب لیدر و صحبت هارو به عنوان مدرک قرار میدم من حتی پیگیری هم کردم و بخش گزارش اعضا را هم چک کردم ولی شکایتی مبنی بر فحاشی از بنده نشده و مدرکی و شواهدی که نشون بده من به کسی توهین کرده باشم هم برای pv بنده ارسال نشده و عملا بنده بدون دلیل و بدون شکایت با 80fp کیک شدم که نهایت بی انصافی در حق یک نفر این نکته هم اضاف کنم که ایشون با بیان اینکه شکایتی که از بنده شده شکایت شخصی بوده قصد اخراج بنده داشتن و عملا هیچ شکایت و مدرکی مبنی بر اینکه من به کسی توهین کرده باشم نیست و برای pv بنده هم چیزی ارسال نشد و این اصلا دلیل نمیشه برای اخراج کسی وگرنه در بخش گزارش اعضا باید شکایت می شد لطفا مدارک و ucp بنده رو بررسی کنید با تشکر • مدارک (فیلم یا عکس): 1_ 2_ 3_ 4_ 5_ 6_ 7_ 8_ 9_ 10_ 11_ 12_ 13_ 14_ 15_ تصویر زیر هم مدرکی مبنی بر اینکه شکایتی از بنده اصلا نشده و در صفحه گزارش اعضا اخرین پیام برای لیدر قبلی است تصویر زیر هم مدرکی مبنی بر اینکه هیچ شکایت نامه ای برای pv بنده ارسال نشده ( اخرین پیام ارسالی برای بنده برای 2 روز قبل بوده) تصویرهای زیر هم مدرکی مبنی بر اینکه اقای thomas هیچ گونه فعالیتی در رابطه با acc شکایت از بنده نداشته
  2. hosein700

    درخواست عضویت

    • سن واقعی: 18 • اسم واقعی: حسین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: فعال و پرکار و انلاین • روزانه چقدر بازی می کنید؟: 3 یا 4 ساعت بیشتر هستم کلا انلاینم • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟: عموما از (12:00-6:00 صبح) میام تو سرور • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: یک سالی میش بازی نکردم و اخراج شده بودم • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟: به منظور خدمت و افزایش جمعیت تاکسی ها • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟: چون فکشن قبلی که عضو بودم تاکسی بود و خیلی لذت می بردم • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟: بستگی داره ولی یک بار رو در روز میام
  3. hosein700

    گزارش اعضا

    • عکس از اطلاعات کنترل پنل شما: • عکس از اطلاعات کنترل پنل شخصی که می خواهید گزارش دهید: • توضیحات: ایشون تو پینت بال ایستاده گواینامه مردم میگیره گواینامه بنده هم گرفته بهش میگم مرز داری میگ دقیقا مدارک هم موجوده. بدون پس دادن گواینامه بنده هم رفت. واقعا این افراد باید عضو پلیس باشن؟ توی عکس ها مشخصه • شاهد ها: ایشون هم برادر بنده هستن که مشاهد این اتفاق بودن البته ایشون در لحظه در بازی حضور نداشت ولی بقل دست من شاهد بود • مدرک/عکس یا فیلم: عکس اول : عکس دوم:
  4. hosein700

    درخواست عضویت

    • سن واقعی: 18 • اسم واقعی: حسین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: فعال و پرکار و انلاین • روزانه چقدر بازی می کنید؟: 3 یا 4 ساعت بیشتر هستم کلا انلاینم • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟: عموما از (12:00-6:00 صبح) میام تو سرور • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: یک سالی میش بازی نکردم و اخراج شده بودم • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟: به منظور خدمت و افزایش جمعیت تاکسی ها • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟: چون فکشن قبلی که عضو بودم تاکسی بود و خیلی لذت می بردم • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟: بستگی داره ولی یک بار رو در روز میام
  5. hosein700

    درخواست عضویت

    • عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • سن واقعی: 16 • اسم واقعی: حسین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: با ادب قانون مدار و خوش اخلاق • روزانه چقدر بازی می کنید؟ 2 یا 4 ساعت بازی می کنم • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟ (مثلا 08:00 - 12:00): 03:00 - 06:00 معمولا • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: در فکشن نبودم • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟ (حداقل 30 کلمه): علاقه شدیدی به این فکشن دارم زیرا رانندگی را دوست دارم مخصوصا تاکسی • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟ علاقه به رانندگی و دوست داشتن این شوغل و خدمت به بازیکنان • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟ معمولا در روز بیش از 2 بار
  6. hosein700

    درخواست عضویت

    • عکس سایز کوچک از "اطلاعات کاربری" از طریق کنترل پنل: • سن واقعی: 16 • اسم واقعی: حسین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: با ادب قانون مدار و خوش اخلاق • روزانه چقدر بازی می کنید؟ 2 یا 4 ساعت بازی می کنم • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟ (مثلا 08:00 - 12:00): 03:00 - 06:00 معمولا • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: در فکشن نبودم • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟ (حداقل 30 کلمه): علاقه شدیدی به این فکشن دارم زیرا رانندگی را دوست دارم مخصوصا تاکسی • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟ علاقه به رانندگی و دوست داشتن این شوغل و خدمت به بازیکنان • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟ معمولا در روز بیش از 2 بار
  7. hosein700

    داستان های طنز

    داستان راننده کامیون? راننده کامیونی وارد رستوران شد . دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد ، سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند . بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن ، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت . دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد . وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند ، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ، ولی باز هم ساکت ماند . دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان ها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بی خاصیتی بود ، نه غذا خوردن بلد بود ، نه حرف زدن و نه دعوا ! رستورانچی جواب داد : از همه بد تر رانندگی بلد نبود ، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت !!! داستان طنز? ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﭘﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺁﯾﺎ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ؟ ﺧﺎﻧﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺷﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ . ﺍﺑﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ . ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ . ﺑﻌﺪ ﺍز ﻇﻬﺮﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﺪ . ﻋﺼﺮ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺵ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺷﺐ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺗﯽ ﻣﺜﻞ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻭ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﯾﻘﯿﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﺎﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺩﺍﺷﺘﻦ چنین ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﻭﺿﻊ ﭘﺴﺮﺕ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ ؟ ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻩ ﺍﻭﻩ !!! ﺧﺪﺍ ﻧﺼﯿﺐ ﻧﮑﻨﺪ ! ﺑﻼ ﺑﺪﻭﺭ ، ﯾﮏ ﺯﻥ ﺗﻨﺒﻞ ﻭ ﻭ ﻭﺍﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻨﺒﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﺳﻔﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ . ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺑﺨﻮﺭﺩ . ﺗﺎ ﻇﻬﺮ ﺩﻫﻦ ﺩﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺑﻌﺪ ﺍز ﻇﻬﺮ ﻫﺎ ﺑﺎﺯ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮔﺶ ﮐﭙﯿﺪﻩ ! ﻋﺼﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮔﺮﺩﺵ ﺍﺳﺖ . ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ، ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺍﺳﺖ داستان طناب? ﺩﻩ ﻣﺮﺩ ﻭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﻪ ﻃﻨﺎﺑﯽ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻃﻨﺎﺏ ﺗﺤﻤﻞ ﻭﺯﻥ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻭﻗﻒ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﻧﮑﻨﻢ … ﻣﻦ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮐﻒ ﺯﺩﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ. داستان پرواز در اسمانها? مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت: خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم. ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟ دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟ ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است! داستان خنده دار گم شدن ملا? روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟ ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟
  8. hosein700

    درخواست عضویت

    • سن واقعی: 16 • اسم واقعی: حسین • در 30 کلمه خود را توصیف کنید: با ادب قانون مدار و خوش اخلاق • روزانه چقدر بازی می کنید؟ 2 یا 4 ساعت بازی می کنم • در چه ساعت هایی بازی می کنید؟ (مثلا 08:00 - 12:00): 03:00 - 06:00 معمولا • چرا شما فکشن قبلی را ترک کردید: در فکشن نبودم • برای چه می خواهید به این فکشن بیایید؟ (حداقل 30 کلمه): علاقه شدیدی به این فکشن دارم زیرا رانندگی را دوست دارم مخصوصا تاکسی • چرا فکر می کنید که این فکشن جای مناسبی برای شما هست؟ علاقه به رانندگی و دوست داشتن این شوغل و خدمت به بازیکنان • روزانه چند بار انجمن را چک می کنید؟ معمولا در روز بیش از 2 بار
  9. hosein700

    جک

    ?
  10. hosein700

    بهترین بازی های ps4

    اون جای خودشو داره
  11. hosein700

    بهترین بازی های ps4

    معرفی بهترین بازی‌های Ps4 1_Assassin’s Creed Odyssey شرکت بازی‌سازی یوبی‌سافت تغییراتی بزرگ در مجموعه‌ی «فرقه اساسین» یا همان Assassin’s Creed به وجود آورده است؛ تغییراتی که نه تنها جواب داده‌ و این مجموعه را از تکرار نجات داده‌اند، بلکه آن را به طور کلی به سطح بالاتری برده‌اند. جدیدترین قسمت مجموعه بازی‌های فرقه اساسین، در واقع دیگر در سبک ماجراجویی اکشن نمی‌گنجد و یک نقش‌آفرینی تمام عیار است. در بازی Assassin’s Creed Odyssey به یونان باستان سفر می‌کنید. یکی از بهترین نقشه‌هایی که تا به امروز یوبی‌سافت ساخته است در مقابل شماست و گوشه و کنار این نقشه، پر است از قصه‌های مختلف؛ به همین دلیل هم روی نقش‌آفرینی بودن بازی تاکید می‌کنیم، چون اساسا در بازی Assassin’s Creed Odyssey به جای این که مشغول دنبال کردن قصه‌ای خطی باشید، کوئست‌های فرعی بیشتر جذب‌تان می‌کنند. سیستم مبارزه‌ی مجموعه بازی‌های فرقه اساسین که در قسمت قبلی یعنی Assassin’s Creed Origins تکامل پیدا کرده بود، در Assassin’s Creed Odyssey تکامل پیدا کرده و حتی بهتر هم شده است. گرافیک شگفت‌انگیز بازی هم گشت و گذار در نقشه‌ی بازی را لذت‌بخش‌تر می‌کند. بازی Assassin’s Creed Odyssey ده‌ها ساعت گیم‌پلی سرگرم کننده دارد و صد ساعتی طول می‌کشد تا احساس کنید بازی دیگر چیزی برای ارایه ندارد و همه‌ی بخش‌های آن را دیده‌اید. Bloodborne_2 اگر بگوییم کمال بازی‌های استودیوی فرام سافتور را در «بلادبورن» پیدا می‌کنید، چندان بیراه نگفته‌ایم. بازی Bloodborne از نظر پایه و اساس، دقیقا دنباله‌رو سری بازی‌های دارک سولز است، ولی تفاوت‌هایی بزرگ کاملا Bloodborne را از دارک سولز جدا می‌کند. نقشه‌ای بزرگ و پر از راه‌های مخفی، کلاس‌های متنوع و سلاح‌ها و زره‌های مختلف، غولآخرهایی سخت و جذاب و آیتم‌هایی که نمی‌دانید چگونه از آن‌ها استفاده کنید، دقیقا مثل بازی‌های دارک سولز در Bloodborne هم پیدا می‌شوند، ولی اصلا نمی‌توان با بلادبورن مثل دارک سولز رفتار کرد. سیستم مبارزه‌ی بازی Bloodborne کاملا با دارک سولز تفاوت می‌کند و به جای دفاع، روی حملات سریع تمرکز دارد؛ بلادبورن از بازی‌کننده‌ها می‌خواهد که به جای دفاع، با زمان‌بندی صحیح حمله کنند و این موضوع روی تمام حرکات بازی و چگونگی طراحی دشمنان و غولآخرها کاملا تاثیر گذاشته است. از طرفی، دنیای گوتیک جذابیت عجیب و خاص خود را دارد و قصه‌ی مرموز و نیمه‌ترسناکی هم که تعریف می‌کند، در کمتر بازی‌های دیگری پیدا می‌شود. به عنوان یک نقش‌آفرینی اکشن، بازی Bloodborne با این دیدگاه طراحی شده است که در سیستم مبارزه‌ی آن مهارت پیدا کنید و سراغ مجموعه‌ی زیادی از غولآخرهای اصلی و فرعی و مخفی بروید و سپس، همین کارها را با یک کلاس و تجهیزات دیگری تکرار کنید. روی پلی‌استیشن نقش‌آفرینی اکشن بهتری از Bloodborne پیدا نمی‌کنید. Detroit: Become Human_3 بازی‌های استودیوی بازی‌سازی «کوانتیک دریم» طرفداران خودشان را دارند و به مذاق همه هم خوش نمی‌آیند، ولی این استودیو که سابقه‌ای بلند و بالا در همکاری با سونی و پلی‌استیشن دارد، تجربه‌ای شگفت‌انگیز برای پلی‌استیشن ۴ ترتیب داده است. کارگردان بازی‌های استودیوی کوانتیک دریم، یعنی «دیوید کیج»، مشخصا می‌گوید که ساخته‌هایش در واقع «درام تعاملی» هستند. در نتیجه اگر به تازگی بازی کردن را شروع کرده‌اید و از فیلم‌های خوب لذت می‌برید، مطمئنا از بازی‌های دیوید کیج و مشخصا بازی جدیدش یعنی Detroit: Become Human خوشتان خواهد آمد. بازی Detroit: Become Human مثل دیگر ساخته‌های استودیوی کوانتیک دریم، دست بازی‌کننده را باز می‌گذارد تا هر طور که می‌خواهد، قصه را پیش ببرد. بازی Detroit قصه‌ای علمی-تخیلی تعریف می‌کند و در آینده‌ی نزدیک اتفاق می‌افتد. هوش مصنوعی و ربات‌های انسان‌نما به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده‌اند و در این میان هم چند ربات، کمی پایشان را از خدمت محض به انسان، فراتر می‌گذارند. از نظر روند بازی، بازی Detroit: Become Human را بیشتر به گشت و گذار در محیط و صحبت با دیگران می‌گذرانید. در این میان هم قصه‌ای خوب می‌شنوید و صحنه‌های سینمایی شگفت‌انگیزی می‌بینید. اگر از Detroit: Become Human خوش‌تان آمد، پیشنهاد می‌کنیم سراغ دو بازی قبلی کوانتیک دریم یعنی Heavy Rain و Beyond: Two Souls هم بروید که روی پلی‌استیشن ۴ قابل تهیه هستند و روندی یکسان را دنبال می‌کنند. Fortnite_4 فورتنایت بی‌دلیل به بزرگترین بازی چند سال اخیر تبدیل نشده است؛ بازی واقعا خوب است و اگر کمی پای آن وقت بگذارید و بازی را یاد بگیرید، می‌توانید برای مدت‌ها سر خود را با فورتنایت گرم کنید. بازی Fortnite در پی جو بزرگی که حول بازی‌های سبک بتل رویال شکل گرفته بود، به وجود آمد؛ البته منظورمان نسخه‌ی فعلی فورتنایت و در واقع بازی Fortnite: Battle Royale است. اگر با بازی‌های بتل رویال آشنایی ندارید، بگذارید کمی درباره‌ی این سبک بازی‌ها توضیح دهیم. بازی‌های بتل رویال، صد بازی‌کننده را به صورت آنلاین در یک نقشه قرار می‌دهند. بازی‌کننده‌ها به صورت تیمی یا به صورت تک نفره در نقشه به دنبال تجهیزات و سلاح‌های مختلف می‌گردند و تلاش می‌کنند تا دیگران را از بین ببرند. محدودیت زمانی مشخصی در بازی‌های بتل رویال وجود دارد و در زمان‌های مشخص شده، نقشه‌ی بازی کوچک می‌شود تا بازی‌کننده‌ها به یکدیگر نزدیک شوند. بازی کردن بازی‌های سبک بتل رویال کمی نیاز به حوصله دارد، چون ممکن است برای مدت زیادی به دنبال تجهیزات بگردید، یکی دو تفنگ خوب پیدا کنید و به دلیل بی‌دقتی‌تان کشته شوید و همه چیز را از دست دهید. دوباره باید همه چیز را از ابتدا شروع کنید و خبری هم از آوردن آیتم به بازی نخواهد بود و همه چیز به مهارت شما باز می‌گردد. بازی Fortnite تعادل بسیار خوبی در روند بازی خود پیدا کرده و پس از یاد گرفتن نقشه و چگونگی استفاده از سلاح‌ها و آیتم‌ها و مخصوصا قابلیت ساخت و ساز بازی، متوجه می‌شوید که همه چیز بازی سر جای خود است. به همین دلیل هم وقتی در مقابل یک بازی‌کننده‌ی دیگر پیروز می‌شوید، می‌دانید که همه چیز به خاطر مهارت شما بوده است و از بازی لذت می‌برید؛ مخصوصا اگر بتوانید بازی را برنده شوید. بازی کردن بازی‌های بتل رویال خوصله می‌خواهد، ولی لذتی که بردن این بازی‌ها به شما می‌دهد، ارزش تلاش‌های متعدد را دارد. فورتنایت کاملا رایگان است و بازی کردن آن هم نیازی به اشتراک پلی‌استیشن پلاس ندارد؛ در نتیجه می‌توانید بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای، آن هم بدون این که دیگران نسبت به شما برتری داشته باشند، فورتنایت را دانلود کنید و شروع به بازی کردن کنید. God of War_5 بازی God of War دنباله‌ای برای سه‌گانه‌ی اصلی و قدیمی این بازی‌هاست، ولی حتی اگر طرفدار بازی‌های گاد آو وار بوده‌اید، از شما می‌خواهیم که نگاهی به بازی جدید God of War بیاندازید و سپس سراغ آن بروید؛ چون همه چیز بازی فرق کرده است. بازی God of War یکی از بهترین بازی‌های پلی‌استیشن ۴ است، ولی چندان سنخیتی با بازی‌های گاد آو وار قبلی ندارد. بازی قصه‌ای بارها بهتر تعریف می‌کند، سیستم مبارزه‌ای عمیق و سرگرم کننده دارد و صحنه‌های سینمایی و پر سر و صدای خوبی را هم در خود جای داده است. شخصیت اصلی مجموعه بازی‌های گاد آو وار، یعنی «کریتوس»، خدای جنگ یونان، به سرزمین دیگری سفر کرده است. بازی God of War در دنیای اسطوره‌های نورس (همان ثور و اودین و لوکی) اتفاق می‌افتد و قصه‌ای کاملا متفاوت تعریف می‌کند. کریتوس سال‌هاست که در سرزمین‌های نورس مشغول به زندگی و بزرگ کردن پسر خود است و بازی God of War هم قصه‌ی ماجراجویی کریتوس با پسرش را تعریف می‌کند. کریتوس شمشیرهای قدیمی‌اش را کنار گذاشته و به جای آن‌ها، تبری به دست گرفته است. تبر کریتوس مثل چکش ثور پرتاب می‌شود و به دست او بازمی‌گردد و این موضوع، به طراحان بازی کمک کرده است تا مجموعه‌ای از سیستم‌های مبارزه‌ی بسیار خوب و معماهای مختلفی را حول آن طراحی کنند. گشت و گذار در نقشه‌ی نیمه-باز God of War و مبارزه با دشمنان مختلف، یکی از بهترین بخش‌های بازی است و حسابی سرگرم‌تان می‌کند. در این میان هم قصه‌ای بسیار احساسی از رابطه‌ی کریتوس و پسر کوچکش تماشا می‌کنید؛ قصه‌ای که مثل آن را در بازی‌های ویدیویی ندیده‌ایم. طراحی بسیار خوب مراحل بازی، جریان دقیق و متعادل آن، سیستم مبارزه‌ای عالی و گرافیکی که مثل آن را روی پلی‌استیشن ۴ کم دیده‌ایم، بازی God of War را به یکی از بهترین بازی‌های کنسول نسل فعلی سونی تبدیل کرده‌اند. فقط در نظر داشته باشید که اگر با ذهنیت قبلی و با هدف کشتن مجموعه‌ای از الهه‌ها آن هم به خشن‌ترین شکل ممکن سراغ بازی God of War بروید، جواب نخواهید گرفت. Horizon Zero: Dawn_6 معرفی ایده‌های جدید به بازی‌های ویدیویی، موضوعی است که امروزه فقط در بازی‌های مستقل پیدا می‌شود؛ طوری که هیچ شرکت بزرگی حاضر نیست ریسک معرفی ایده و تجربه‌ای جدید را به جان بخرد و برای ساخت یک بازی بزرگ و تازه، هزینه کند. با این حال، استودیوهای بازی‌سازی سونی خلاف جریان دیگر شرکت‌های بزرگ حرکت می‌کنند و به دنبال ارایه‌ی تجربه‌هایی جدید و خاص روی کنسول این شرکت هستند. در همین راستا هم بازی‌هایی مثل هورایزن خلق می‌شود. بازی Horizon: Zero Dawn دنیایی را مقابل شما می‌گذارد که در ظاهر عجیب و غریب است، ولی آن را به باورپذیر شکل ممکن برای‌تان رمزگشایی می‌کند. در بازی Horizon با دنیایی پساآخرالزمانی روبرو می‌شوید. زمین چند باری نابود شده و تعدادی انسان هم که روی آن زنده مانده‌اند، شبیه به انسان‌های نخستین و به صورت قبلیه‌ای زندگی می‌کنند. در این میان، ماشین‌ها و ربات‌ها از نسل‌های قبلی انسان باقی مانده و روی زمین تکامل پیدا کرده‌اند؛ طوری که موجودات زنده‌ی روی زمین را ماشین‌هایی تشکیل داده‌اند که در تقلید از حیوانات زندگی می‌کنند. شخصیت اصلی بازی Horizon هم دخترکی است که با تیر و کمان به شکار این دایناسورهای مکانیکی می‌رود و ریشه‌های این دنیا را کشف می‌کند. روند بازی Horizon: Zero Dawn وابسته به دنیای خاص بازی است، چون همه چیز از منطق دنیای بازی پیروی می‌کند. بازی توانسته دنیایی کامل را خلق کند و از بازی‌کننده بخواهد که بر طبق قوانین این دنیا، به هر روشی که دوست دارد رفتار کند. بازی هورایزن محیط-باز است و خودتان در نقشه حرکت می‌کنید و مراحل مختلفی را انجام می‌دهید. در این منابع مختلفی جمع‌آوری می‌کنید و با آن‌ها آیتم‌هایی می‌سازید که در مبارزه با حیوانات ماشینی بازی به کمک‌تان می‌آیند. سیستم مبارزه و کنترل بازی Horizon: Zero Dawn عالی است و دوست دارید که تمام سلاح‌ها و تجهیزات‌تان را روی ماشین‌ها امتحان کنید. بازی Horizon: Zero Dawn همچنین از نظر گرافیکی حتی از بازی‌های سنگین کامپیوتر هم زیباتر است و معدود بازی‌هایی دو سال پس از عرضه، توانسته‌اند از نظر گرافیکی به آن نزدیک شوند. Red Dead Redemption 2_7 به راحتی می‌توانیم این ادعا را بکنیم که حتی سازندگان Red Dead Redemption 2 هم دیگر نمی‌توانند چنین بازی‌ای بسازند. بازی‌های ویدیویی به کنار، بازی Red Dead Redemption 2 محصول و پروژه‌ای است که مثل آن در هیچ نوع رسانه‌ی دیگری هم پیدا نمی‌شود. هفت هشت سال تلاش استودیوی بازی‌سازی راک‌استار گیمز و احتمالا هزینه‌ی صدها میلیون دلار بودجه، به ساخت بزرگترین محصول سرگرمی تاریخ منجر شده است. بازی Red Dead Redemption 2 از نظر پایه و اساس، شبیه به دیگر ساخته‌های راک‌استار گیمز است؛ یعنی هنوز هم مثل جی‌تی‌ای و قسمت قبلی بازی، با نقشه‌ای بزرگ طرف می‌شوید، در آن گشت و گذار می‌کنید و ماموریت‌های زیادی را برای افراد مختلف به پایان می‌رسانید. با این حال، وسعتی که Red Dead Redemption 2 دارد، دنیایی که در بازی پیدا می‌کنید و قصه‌ای که بازی برای‌تان تعریف می‌کند، در سطحی است که امکان تکرار آن وجود ندارد. بازی در سبک ماجراجویی اکشن ساخته شده، ولی تمام کردن آن به اندازه‌ی یک نقش‌آفرینی صد ساعته طول می‌کشد. نکته اینجاست که برخلاف بازی‌های نقش‌آفرینی، صد ساعتی که مشغول بازی کردن Red Dead Redemption 2 هستید، با مجموعه‌ای از بهترین صحنه‌های سینمایی ممکن همراه شده‌اند. بدون هیچ گونه اغراقی می‌توانیم بگوییم که دنیای Red Dead Redemption 2 زنده‌ترین و پرجزییات‌ترین دنیایی است که تا به حال در یک بازی ویدیویی خلق شده. بازی خودش قصه‌ای جذاب و طولانی برای‌تان تعریف می‌کند، ولی آن‌قدر محتوا در گوشه و کنار دنیای بزرگ بازی پیدا می‌شود که قصه را رها و برای ده‌ها ساعت به معنای واقعی در دنیای Red Dead Redemption 2 زندگی کنید. بازی بی‌شمار سیستم و مکانیک مختلف دارد که در همه حال مشغول تعامل با یکدیگر هستند و روی هم تاثیر می‌گذارند؛ طوری که همه‌ی عناصر بازی دست به دست یکدیگر می‌دهند تا زنده‌ترین و باورپذیرترین دنیای ممکن در بازی ساخته شود. تنوع مراحل و ماموریت‌ها حسابی بالاست، گرافیک بازی شگفت‌انگیز است و بازی حتی یک بخش آنلاین درست و درمان دارد که به تازگی پا گرفته و حسابی پر و پیمان شده است. شاید جالب‌ترین نکته درباره‌ی Red Dead Redemption 2 این باشد که سازندگان بازی، در عین هزینه‌ی بسیاری که برای ساخت بازی کرده‌اند، تاکید بر تعریف قصه‌ی خودشان و ساخت یک بازی به مذاق خود داشته‌اند، نه این که یک بازی برای راضی کردن جمع وسیعی از مخاطبان بسازند؛ طوری که بازی معنایی تازه به آثار هنری می‌دهد. به قول یکی از دوستان بازی‌ساز، بازی Red Dead Redemption 2 گران‌ترین بازی مستقل تاریخ است. Resident Evil 2_8 به نسل فعلی بازی‌های ویدیویی که ورود کرده بودیم، منظورمان همین نسل پلی‌استیشن ۴ است، شرکت‌های مختلف یکی پس از دیگری بازی‌های قدیمی‌شان را بازسازی و روی این کنسول‌های جدید عرضه می‌کردند؛ طوری که برای مدت زیادی، به جای بازی جدید، بیشتر شاهد عرضه‌ی بازسازی‌های مختلف بودیم. با این حال، بسیاری از این شرکت‌ها باید از کپ‌کام در چگونگی بازسازی را یاد بگیرند؛ شرکتی که به جای عرضه‌ی یک نسخه‌ی اچ‌دی از بازی قدیمی خود که فقط وضوح تصویر بالاتر یا نهایتا بافت‌های بهتری دارد، از پایه رزیدنت اویل ۲ را برای نسلی جدید از گیمرها دوباره ساخته است. بازسازی Resident Evil 2 دقیقا همان روند بازی قدیمی پلی‌استیشن وان را تکرار می‌کند، یعنی مثل بازی اصلی با دو شخصیت «لئون» و «کلیر» طرف هستید و همان قصه‌ی قدیمی را دنبال می‌کنید. قصه‌ی بازی اصلی حفظ شده و فقط بخش‌هایی از آن را گسترش داده‌اند. با این حال، به غیر از قصه و شاید بخش‌هایی از موسیقی، دیگر بخش‌های بازی کاملا فرق می‌کنند. دیگر خبری از دوربین ثابت نیست و بازی روندی شبیه به رزیدنت اویل ۴ پیدا کرده است؛ یعنی بازی از دوربین سوم شخص روی شانه استفاده می‌کند. محیط‌ها هم با این که همان محیط‌های قبلی و آشنا هستند، ولی بسیار بزرگتر شده‌اند. در واقع کپ‌کام یک بازی چند ساعته‌ی پلی‌استیشن وان را به یک بازی اکشن سوم شخص نسبتا طولانی تبدیل کرده است، آن هم بدون این که از نظر داستانی فاصله‌ای از قصه‌ی اصلی بگیرد. تلاش کپ‌کام برای حفظ عنصر ترس هم در بازی ستودنی است. بازسازی Resident Evil 2 به خوبی حس ترسی که از بازی قدیمی دریافت می‌کردیم را، یا حتی بیشتر، در خود جای داده است و به جای این که بیشتر روی بخش‌های اکشن تمرکز داشته باشد، یک بازی ترسناک محسوب می‌شود. روند بازی بسیار خوب، داستان و شخصیت‌های درگیر کننده و گرافیکی عالی، بازسازی Resident Evil 2 را به یکی از بهترین بازی‌های پلی‌استیشن ۴ تبدیل کرده است. اگر با بازی اصلی رزیدنت اویل ۲ خاطرات زیادی داشته باشید، رزیدنت اویل ۲ در هر قدم غافلگیرتان می‌کند. در واقع رزیدنت اویل ۲ می‌تواند عامل بسیار خوبی برای یادآوری این موضوع به شما باشد که چرا بازی‌های ویدیویی، درست مثل آنچه از گذشته و دورانی بهتر به خاطر دارید، هنوز هم شگفت‌انگیز و عالی هستند. Spider-Man_9 مارول که به لطف دنیای سینمایی خود، به موفقیت بزرگی رسیده است، تصمیم گرفته تا به حوزه‌های بازی‌های ویدویی هم ورود کند و بازی «اسپایدرمن» اولین تلاش مارول در این راستاست؛ تلاشی که به کمک سونی به موفقیتی بزرگ تبدیل شده است. مارول می‌گوید که آن‌ها سراغ سونی را گرفتند و از آن‌ها خواستند که یک بازی اسپایدرمن با کیفیت دیگر بازی‌های‌شان بسازند و نتیجه‌ی نهایی بازی Marvel’s Spider-Man است. بر و بچه‌های استودیوی اینسامنیاک گیمز، که آن‌ها را به خاطر ساخت مجموعه بازی‌های رچت و کلنک می‌شناسیم، دقیقا همان فلسفه‌های بازی‌سازی خود را به اسپایدرمن آورده و حتی بهتر از قبل آن‌ها را پیاد کرده‌اند. بازی Spider-Man یک اکشن سوم شخص محیط-باز تند و سریع است؛ طوری که شاید بد نباشد روی سرعت بسیار بالای بازی یک بار دیگر هم تاکید کنیم، چون بازی واقعا سریع است. اساسا پس از بازی کردن Spider-Man روی پلی‌استیشن ۴ بقیه‌ی بازی‌ها به نظرتان آرام و کند می‌آیند. سازندگان بازی Spider-Man توانسته‌اند هر کاری که این شخصیت در بازی انجام می‌دهد را سرگرم‌کننده و لذت‌بخش کنند. فرقی نمی‌کند در شهر مشغول تار زدن هستید یا با استفاده از مجموعه‌ی زیادی از گجت‌های خود دشمنان را از پای در می‌آورید، بازی در همه حال سرگرم‌کننده است. مشخصا تار زدن در شهر آن‌قدر خوب از آب درآمده که به طور کلی سیستم سفر سریع بازی بلااستفاده شده است. بازی محتوا کم ندارد؛ نقشه‌ی بازی بزرگ و پر از فعالیت‌ها و چالش‌های مختلف است و به لطف ده‌ها لباس مختلف که هر کدام قابلیت خاص خودشان را دارند، بازی کردن اسپایدرمن ذره‌ای تکراری و خسته کننده نمی‌شود و همیشه چیز تازه‌ای برای امتحان کردن دارید. بازی حتی داستان بسیار خوبی تعریف می‌کند و از نظر سینمایی هم بسیار جذاب است. نهایتا هم باید به گرافیک بسیار خوب بازی اشاره کنیم که یک لایه‌ی دیگر هم به جذابیت‌های متعدد بازی اضافه می‌کند. The Last of Us Remastered_10 از زمان عرضه‌ی بازی The Last of Us زمان زیادی می‌گذرد، ولی به لطف نسخه‌ی بازسازی شده‌ی این بازی، می‌توانیم آن را روی پلی‌استیشن ۴ هم تجربه کنیم. نسخه‌ی پلی‌استیشن ۴ این بازی تفاوت‌های زیادی با نسخه‌ی نسل قبل آن ندارد و فقط در وضوح تصویر و با نرخ فریم بالاتر اجرا می‌شود، ولی همین موضوع هم باعث شده است تا روند بازی روان‌تر شود. بازی The Last of Us چه از نظر روند بازی و چه از نظر داستانی، شگفت‌انگیز است؛ طوری که آن هوش مصنوعی عجیب و غریبی که در تریلرهای اولیه‌ی بازی دیده بودیم، کم و بیش در نسخه‌ی نهایی وجود دارد و از دیدگاه قصه‌گویی و سینمایی هم یک سر و گردن از دیگر بازی‌ها بالاتر است. بازی یک اکشن سوم شخص است و خودتان انتخاب می‌کنید که مراحل را به صورت مخفی‌کاری به پایان برسانید یا پر سر و صدا و اکشن. با این حال، بازی اساسا طوری طراحی شده است که بقا و استفاده‌ی دقیق و به جا از آیتم‌ها، بخشی از آن است؛ یعنی اگر کمی درجه‌ی سختی را بالا ببرید، که پیشنهاد می‌کنیم حتما این کار را انجام دهید، با بازی کاملا متفاوتی روبرو خواهید شد. اساسا هوش مصنوعی خوب دشمنان بازی در درجه‌های سختی بالاتر خودش را نشان می‌دهد و در درجه‌های سختی پایین، بازی چالشی ندارد و ممکن است گیم‌پلی آن کمی اذیت‌تان کند. با این حال، شاهد طراحی مراحل بسیار خوب هستیم، دشمنان تنوع خوبی دارند و آیتم‌ها و تجهیزات و سلاح‌ها هم کاربردهای مختلفی دارند که تا در فشار قرار نگیرید، آن‌ها را کشف نمی‌کنید. مخصوصا که بازی خودش چیزی یادتان نمی‌دهد و همه چیز را به شما واگذار می‌کند. روند بازی به کنار، بیشتر بازی‌کننده‌ها بازی The Last of Us را به خاطر داستان و شخصیت‌های آن می‌شناسند. در واقع چیزی که بیشتر افراد از بازی به یاد دارند، شخصیت‌های بازی هستند، نه گیم‌پلی آن، در نتیجه اگر از روایت‌های خوب لذت می‌برید، حتما سراغ The Last of Us بروید. Uncharted: The Collection_11 مجموعه بازی‌های آنچارتد سبک کاملا جدیدی را به بازی‌های ویدیویی معرفی کردند؛ سبکی که فقط هم بر و بچه‌های استودیوی بازی‌سازی «ناتی داگ» از پس اجرای درست و درمان آن بر می‌آیند. مجموعه بازی‌های آنچارتد به خوبی بازی‌های ویدیویی و فیلم‌های اکشن هالیوودی را ادغام کرده و حتی تجربه‌ای بسیار بهتر از تماشای یک فیلم اکشن خوب به مخاطبان خوب تحویل داده‌اند؛ چون اساسا بازی‌های آنچارتد این اجازه را به بازی‌کننده می‌دهند که خودشان صحنه‌های اکشن پر زد و خورد را بازی و تجربه کنند. برخلاف دیگر بازی‌ها که اساسا به دو بخش روند بازی و میان‌پرده‌های سینمایی تقسیم می‌شوند، روند بازی آنچارتد خودش سینمایی است. بسته‌ی بازی‌های آنچارتد که به اسم Uncharted: The Collection برای کنسول پلی‌استیشن ۴ عرضه شده، سه‌گانه‌ی آنچارتد را که برای پلی‌استیشن ۳ عرضه شده بود، با گرافیکی بالاتر در اختیار بازی‌کننده‌های جدید قرار می‌دهد. آنچارتد ۱ با این که کار چندان عجیب و غریبی در اجرای اهداف بزرگ ناتی داگ نمی‌کند، ولی بازی بسیار خوبی است و اساسا پایه‌ی مجموعه‌ی بزرگ آنچارتد را به خوبی بنا می‌کند. با این حال، آنچه به عنوان آنچارتد می‌شناسیم، از قسمت دوم یعنی بازی Uncharted 2: Among Thieves تازه شروع می‌شود. اکشن عالی، محیط‌های زیبا و صحنه‌هایی غافلگیرکننده، به همراه قصه‌ای که با هر قسمت بهتر می‌شود، موضوع‌هایی هستند که باید در بازی‌های آنچارتد انتظار آن را بکشید. هر بخش بازی‌های آنچارتد، از سکوبازی آن گرفته تا نحوه‌ی قرارگرقتن دوربین و مبارزات تن به تن و تیراندازی و به طور کلی همه چیز، به بهترین شکل ممکن طراحی و پرداخت شده است. اساسا همین سطح توجه به طراحی مراحل و البته قصه‌گویی بسیار خوب در آنچارتد است که استودیوی ناتی داگ را امروزه حسابی معروف کرده. نسخه‌ی پلی‌استیشن ۴ بازی‌های آنچارتد، با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و وضوح تصویر بالاتر اجرا می‌شوند؛ همچنین کنترل و تیراندازی در این بازسازی بهتر شده‌اند و به طور کلی، تجربه‌ی بسیار بهتری در بازی کردن بسته‌ی آنچارتد یعنی Uncharted: The Collection در مقایسه با بازی‌های اصلی خواهید داشت. مشخصا قسمت اول این بازی‌ها یعنی Uncharted: Drake’s Fortune حسابی بهتر شده و حتی گرافیک آن در مقایسه با نسخه‌ی پلی‌استیشن ۳ بسیار فرق می‌کند. بهترین تجربه‌ی آنچارتد را در این بسته پیدا نمی‌کنید و بهترین بازی این مجموعه، یک شماره پس از این سه گانه است، ولی زمانی آنچارتد ۴ را کاملا درک خواهید کرد که شخصیت‌ها در طول سه قسمت قبل برای‌تان مهم شده باشند و آن‌ها را دوست داشته باشید. Uncharted 4: A Thief’s End_12 آنچارتد ۴ در عین این که روند بازی و آنچه از یک بازی در مجموعه‌ی آنچارتد انتظار داریم را حفظ می‌کند، بازی را چند سطحی بالا می‌برد. اولین چیزی که در آنچارتد ۴ بسیار به چشم می‌آید، واقعی‌تر شدن بازی از همه نظر است. از گرافیک بازی صحبت نمی‌کنیم، که البته آن هم واقعی‌تر شده، بلکه بیشتر منظورمان نوع قصه‌گویی و رفتار شخصیت‌هاست؛ طوری که آنچارتد ۴ عناصر فانتزی قسمت‌های قبلی را به طور کلی به کنار می‌گذارد و همچنین شخصیت‌های حدودا میان‌سال را به تصویر می‌کشد؛ کسانی که شباهتی به ماجراجویان چند قسمت قبل ندارند و در واقع، بسیار منطقی تصمیم می‌گیرند و حتی تصمیمات خود در بازی‌های قبلی را هم زیر سوال می‌برند. آنچارتد ۴ شخصیت‌های خود را نه به عنوان یک شخصیت در یک بازی اکشن، بلکه به عنوان انسان‌هایی کامل به تصویر می‌کشد. این موضوع روی تک تک بخش‌های بازی و حتی اتفاقات و روند داستان هم تاثیر بزرگی گذاشته است. قصه‌ی بازی، که شگفت‌انگیز و عالی است به کنار، روند بازی آنچارتد ۴ هم تغییرات بسیار بزرگی نسبت به قسمت‌های قبلی کرده است. البته بازی هنوز هم کاملا آنچارتد است، ولی در بازی Uncharted 4 با محیط‌هایی بسیار بزرگتر برخورد می‌کنید و خودتان تصمیم می‌گیرید چگونه پیش بروید. البته بازی به هیچ وجه محیط باز نیست، ولی همه چیز بزرگتر شده است و مراحل دیگر روندی خطی را طی نمی‌کنند. مجموعه‌ای از سلاح‌ها و یکی دو ابزار جدید در اختیار شما قرار داده می‌شود تا در یک محیط مبارزه بگردید و خودتان هر طور که دوست دارید، دشمنان را از پای در بیاورید. میزان تنوع مراحل بازی غیرقابل باور است؛ تمام کردن بازی بیست ساعتی طول می‌کشد، بیشتر از هر قسمت دیگری در این مجموعه، و هر فصل بازی کاملا روندی متفاوت و محیطی متفاوت دارد. آنچارتد ۴ به قصه‌ی شخصیت اصلی این مجموعه بازی‌ها یعنی نیتن دریک پایان می‌دهد و یکی از بهترین بازی‌های پلی‌استیشن ۴ است. حتی اگر علاقه‌ای به قسمت‌های قبلی ندارید، پیشنهاد می‌کنیم آنچارتد ۴ را تجربه کنید؛ مطمئنا پس از بازی کردن، سراغ قسمت‌های قبلی هم می‌روید.
  12. ممنون
  13. hosein700

    پینگ پنگ

    تنیس روی میز یا پینگ پنگ ورزشی است که روی میز انجام می‌شود و دو یا چهار بازیکن در آن مشارکت دارند و هر بازیکن یک راکت دارد و با بهره‌گیری از آن به توپ ضربه می‌زند. در وسط میز یک تور قرار دارد و برخورد توپ با آن تابع قوانین خاصی است. توپ در این ورزش سبک (سفید یا نارنجی رنگ) و توخالی است. جنس میز از چوب و سخت است. تنیس روی میز توسط فدراسیون جهانی تنیس روی میز که در سال ۱۹۲۶ تأسیس شد اداره می‌شود. از سال ۱۹۸۸ تنیس روی میز به ورزش‌های المپیک اضافه شد.[۲] به خوردن توپ به تور،هنگام زدن سرویس نت می‌گویند، و فواید تنیس روی میز این است که در موقع بازی کردن تنیس روی میز تمام اجزای بدن در حال حرکت هستند : دست، پا، انگشتان دست، سر، چشم و اندام در حال حرکت هستند این بازی باعث می‌شود که تحرک شما بسیار زیاد شود و دو نیمکرهٔ مغز به‌طور هم‌زمان با هم کار کنند و همچنین مخچه مفید است تفاوت‌های پینگ پنگ با تنیس: فرق تنیس با پینگ پنگ (ping pong) در چند چیز مختلف است. 1-اصلی‌ترین آن در ضربه است در تنیس توپ قبل از به زمین‌خوردن می‌تواند برگشت زده شود اما در پینگ پنگ توپ باید حتماً بعد از یک بار زمین‌خوردن برگشت زده شود. 2-زمین پینگ پنگ کوچک‌تر و راکت و توپ نیز به همین مراتب کوچک‌تر می‌باشند. 3-راکت تنیس می‌تواند در سایزهای مختلف باشد اما سایز راکت پینگ پنگ تغییرپذیر نیست. پیشینه: خاستگاه این بازی در بریتانیا است که در سال‌های ۱۸۹۰–۱۸۸۰ شاهزادگان (زمان ملکه ویکتوریا) طبقهٔ بالا پس از خوردن ناهار برای سرگرمی به آن می‌پرداختند. گویا در آن زمان آن‌ها ترجیح می‌دادند تا به جای آنکه در زیر آفتاب تنیس بازی کنند به انجام ورزشی بپردازند که در زیر سقف باشد، پس تنیس روی میز را ساختند.،در برخی کشورهای انگلیسی زبان، دانشگاه‌ها و مدارس و مراکز ورزشی از به کار بردن واژهٔ پینگ پنگ برای این رشتهٔ ورزشی منع شده‌اند و به جای آن باید از تنیس روی میز استفاده کنند. دلیل آن هم لفظ واژهٔ پینگ پنگ است در گذشته برای تمسخر یا تحقیر ساکنان شرق آسیا استفاده می‌شده‌ است و دارای بار نژادپرستی است. همچنین گفته می‌شود که تنیس روی میز نام ورزش است ولی پینگ پنگ نام یک برند آمریکایی است که در سال ۱۹۰۱ ثبت شده و در وبسایت خود نیز به تفاوت تعریف تنیس روی میز و پینگ پنگ پرداخته است. چگونگی بازی: پس از ضربهٔ سرویس که می‌بایست در نیمهٔ زمین فرد آغازگر بر زمین بخورد٫ در ضربه‌های بعدی توپ باید فقط در نیمهٔ زمین طرف مقابل به زمین بخورد. دو نیمهٔ زمین با یک تور از هم جدا شده‌اند. اگر توپ در زمین حریف فرود نیاید یک امتیاز به حریف اضافه می‌شود و اگر توپ در زمین حریف فرود آید و پس از آن حریف نتواند توپ را به زمین طرف مقابل بزند یک امتیاز به فردی که ضربه را زده افزوده می‌شود. اگر در ضربه اول، توپ پس از اینکه به زمین‌خورد، به تور بخورد و سپس در زمین حریف اصابت کند «نت» حساب می‌شود و فردی که آغازگر است باید دوباره ضربه را بزند و هیچ امتیازی برای کسی حساب نمی‌شود
  14. hosein700

    برنامه ساخت انیمیشن

    سلام با عرض خسته نباشید و عرض ادب به برنامه برای ساخت انیمیشن میخاستم که کار باهاش راحت باشه فرقی هم نداره برای اندروید باشه یا کامپیوتر?با تشکر
  15. hosein700

    فراری F12

    خخخخخخخخخخخخ عالی
×
×
  • اضافه کردن...