-
تعداد ارسال ها
4 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگها
تقویم
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط XilinX
-
گرگ روزگار بودم شغال ها هم جرات رویارویی را با من نداشتن
حال که توبه کرده ام
گوسفندان هم برایم خط و نشان میکشند
درست است که ما رفته ایم و توبه کرده ایم
اما به گوسفندان بگوید در قلمرو ما درست عبور کنند
مگر نمیدانند توبه گرگ مرگ است -
نـہ بُـᓄـب ، نـہ ڪارכ ، نـہ گارכ ، نـہ ᓄـرگ ،شهرِ هـᓄـیشـہ ها شهرِ لطافتِ تیغـہ
تیزیِ ᓗـقیقت زیرِ ᓄـورفیטּ آراـᓄـش ، هر سایـہ ے כروغ از هـᓄـسایـہ ᓄـیگفت