PatrioT

وقتی آنابل یادم میفته یاد یک انسان نمونه، مهربان و با حیا که بسیار دوستش دارم و آنابل رو به من معرفی کرد میفتم.

ولی خب هیچ جوره نمیتونم بهش بگم که دوستش دارم

اون منو همیشه مثل تن خودش میدونست و باهام جوری رفتار میکرد که انگار دنیاش هستم.

آخرین باری که لذت‌بخش ترین بازی رو کردم با اون بازی کردم و قبل از کرونا بود، یک بازی رویایی و بسیار شگفت‌انگیز.

من حاظر هستم فدای اون شم حتی اگه اون دشمن من هم شه.

تا جایی که یادمه ۳ سال از من بزرگتر هست، به هرحال میترسم از دستم بره.

کرونا همه‌چیز رو از بین برد، امیدوارم اون هنوزم به یاد من باشه.