-
تعداد ارسال ها
1955 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
6
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
ثبت نام ها
فروشگاه
وبلاگ‌ها
تقویم
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط ijoker
-
بچه های کلاس ما وسط کار های ناشایست تو کلاس وقتی ناظم میاد:
-
ههههههه واااای دهنت سرویس
-
این دختره با این همه قد و قواره کلاس دهم بود!!!!!!
-
درود. لینک حذف شده...
-
درود. @Kamyab عزیز؛ من یک پستی اینجا قرار دادم همون اولا که مدتها پیش پس از قرار دادن پست، پست حذف شد به دلایل نا معلوم، خواهشمندم یه پیگیری بکن. چون نه ناظم عزیزی علتی در پیام شخصی گفت و نه امتیازی برای اون پیام گرفتم. (پ.ن: تعدادی از دوستان هم به پست من پاسخ دادن که اون اوایل قابل مشاهده می باشد.)
-
جالب بودش ولی اینطوری نیست
-
امیدوارم که بخونیش
-
درود. این ویدیو به شدت لهو و بیهوده و عدم محتوا درست می باشد. اون روزی که گذاشتی اولین نفر بودم که داشتم واست یه چی می نوشتم ولی هشدار گرفتم دیگه نتونستم. لطفا از قرار دادن محتوا های بیهوده جهت ایجاد تفکر و یا شبه در ذهن و فکر مردم خودداری کنید، چون شما نسبت به نشر محتوا ها مسؤل و ایجاد انحراف فکری دیگران گناهی می شود که به پای شما نوشته خواهد شد. آرزوی سلامتی برای شما.
-
خیر. همه تقریبا صفر صفر هستند و ریجستر قدیمی
-
هههه پناهگاه چیه؟ من که تا حالا نشنیدم
-
این در اصل مغلطه در ریاضی بود
-
موافقم مثبت بی نهایت
-
بروزرسانی 4.0.0 در بازی قرار گرفت!
مطلب وبلاگ دیدگاهی برای ijoker در یک Toofan ارسال کرد در بروزرسانی‌ها
به به به! حیف که ما بازی نمی کنیم! -
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺁﺧﺮ ﺍﺳﻢ ﺷﺮﮐﺘﺸﻮﻥ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﻨﺪ! ﻣﺜﻞ : ﻣﺒﻠﯿﺮﺍﻥ ، ﺭﻭﻓﯿﺮﺍﻥ ، ﮔﻠﺪﯾﺮﺍﻥ ، ﮐﺎﭼﯿﺮﺍﻥ ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺟﺰ ﺷﺮﮐﺖ ﻋﻄﺮ ﺑﯿﮏ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ! ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺳﺨﺘﺸﻪ ! ﺳﻮﮊﻩ ﻣﯿﺸﻪ ...
-
ﻣﺠﺮﯼ: ﭼﻪ ﮐﺎﺭِ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯾﺪ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﺎﻡ ؟ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ: ﯾﻪ ﻓﺮﺵ 9 ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺧﺸﮏ ﮐﺮﺩﻡ. ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ: ﺣﺎﻻ ﺑﮕﯿﺪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﺍﯼِ ﺑﺪﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺑﺪﻡ. ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ: ﯾﻪ ﻓﺮﺵ 9 ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺳﺸﻮﺍﺭ ﺧﺸﮏ ﮐﺮﺩﻡ .
-
ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﺘﺨﺐ 2006 ﺩﺭ ﺟﺸﻨﻮﺍﺭﻩ ﯼ ﻗﺰﻭﯾﻦ : .1 ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺮﮔﺮﺩ .2 ﺩﻣﺮ ﺷﺪﮔﺎﻥ !! .3 ﻣﻦ ﮐﺎﻣﺒﯿﺰ 12 ﺳﺎﻝ ﺩﺍﺭﻡ. .4 ﺟﻮﺍﺩ ﻭ ﻣﺠﻨﻮﻥ .5 ﮐﻤﯿﺴﺮ ﻣﺘﻬﻢ ﺭﺍ ﻣی ک...
-
ﺑﻪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻦ ﭼﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺿﺎﯾﻊ ﺷﺪﯼ ﮔﻔﺖ : ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﺑﻬﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﯿﻪ !! ﻣﻨﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﻡ ﺭﻓﺘﻢ . ﺩﺭ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺗﻮ ﻫﻢ 5 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﯿﺎ ﺗﻮ!! ﻣﻨﻢ 5 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻤﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﺗﻮﻟﺪ ﺗﻮﻟﺪ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ . ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﯿﮕﻦ ﺧﺐ ﭼﻪ ﺭﺑﻄﯽ ﺩﺍﺷﺖ! ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﺧﻪ ﻟﺨﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﻮ
-
ﺑﻪ ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﮕﻦ : ﺗﺎ ﮐﺠﺎ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﯼ؟ ﻣﯿﮕﻪ: ﺗﺎ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﻫﻘﺎﻥ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭ ﺷﻠﻮﺍﺭﺵ ﺭﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮐﺒﺮﯼ ﻣﯿﺸﻪ
عجیبه
