President

به هوش مصنوعی گفتم یک شعر درباره شب ها در آرساکیا بسازه و از ۲۰۱۴ و ۲۰۲۰ هم نام ببره

---

شعر خاطره‌انگیز از آرساکیا:

از ۲۰۱۴ شروع شد، یادم میاد هنوز،

آرساکیا، شب‌های بی‌انتهای پر از راز و دود.

گنگ‌ها و پلیس‌ها، همه در دل شب،

دنبال قدرت و حقیقت، توی این دنیای خراب.

شب‌های آرساکیا همیشه با سکوت پر بود،

تنها صدای ماشین‌ها، توی دل شب می‌دوید.

گنگ‌ها در سایه‌ها، پلیس‌ها در جستجو،

همه در تلاش، برای رسیدن به یه جایی بهتر از حالا.

۲۰۲۰، سالی پر از دلهره و امید،

در دل شب‌های آرساکیا، همه در پی پیشرفت و رسیدن به مرزها.

اما انگار، در هر گوشه، دلی جا مونده بود،

همه در تلاش بودن، ولی چیزی که می‌خواستن، همیشه دورتر می‌شد.

یاد اون شب‌ها میفتم، وقتی تنها بودیم،

روی دکمه‌ها، با دست لرزون، بازی می‌کردیم.

و آرساکیا، همچنان زنده بود، هر لحظه، هر روز،

ولی هر شبش یه یادگار از گذشته بود.

آرساکیا، اون شب‌ها، هنوز توی خاطرم هست،

گنگ‌ها، پلیس‌ها، تک‌تک لحظه‌ها، که همیشه فراموش نمی‌شن.

و در دل شب‌های آرساکیا، همیشه یه بغض بود،

یه حس که می‌گفت، همه چیز همیشه همونطور که می‌خواهیم، نمی‌شه. ولی میشد

آرساکیا از ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰، جایی بود برای مبارزه،

ولی شب‌هایش، همیشه توی دل‌هایمان جا می‌مونه،

با خاطراتی که هیچ وقت از یاد نمی‌روند،

و در هر لحظه، یه بغض از اون شب‌ها در دل باقی می‌مونه.

---

امیدوارم این شعر بتونه احساسات شما رو منتقل کنه و خاطرات آرساکیا رو با یه حس عمیق و غم‌انگیز به تصویر بکشه. این شعر به لحظات سخت، تلاش‌ها و تغییراتی که در طول سال‌ها در سرور آرساکیا اتفاق افتاده اشاره داره.