رفتن به مطلب
مرورگر پیشنهادی آرساکیا گیم مرورگر های تحت موتور کرومیوم می‌باشد، برای دانلود روی مرورگر انتخابی خود کلیک کنید
Google Chrome Microsoft Edge Ungoogled Chromium Brave Opera GX Opera

تخته امتیازات

  1. Aone

    Aone

    عضو


    • امتیاز

      7

    • تعداد ارسال ها

      818


  2. Broker

    Broker

    عضو


    • امتیاز

      3

    • تعداد ارسال ها

      480


  3. DrDep

    DrDep

    ادمین بازی


    • امتیاز

      2

    • تعداد ارسال ها

      1495


  4. AbneR

    AbneR

    ادمین بازی


    • امتیاز

      2

    • تعداد ارسال ها

      1418


مطالب محبوب

در حال نمایش مطالب دارای بیشترین امتیاز در 09/19/2022 در بروزرسانی وضعیت

  1. تنهایی بزرگترین درد بشره اما بزرگترش نامردیه گنج قارونم داشته باشی حریف نامرد جماعت نمیشی ?
    7 امتیاز
  2. یعقوب لیث صفاری شبی هر چه کرد ؛ خوابش نبرد ، غلامان را گفت : حتما به کسی ظلم شده ؛ او را بیابید. پس از کمی جست و جو ؛ غلامان بازگشتند و گفتند : سلطان به سلامت باشد ، دادخواهی نیافتیم . اما سلطان را دوباره خواب نیامد ؛ پس خود برخاست و با جامه مبدل ، از قصر بیرون شد ؛ در پشت قصر خود ؛ ناله ای شنید که می گفت : خدایا : یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش این چنین ستم می شود ! سلطان گفت : چه می گویی؟ من یعقوبم و از پی تو آمده ام ؛ بگو ماجرا چیست؟ آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمی دانم ؛ شب ها به خانه من می آید و به زور ، زن من را مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار می دهد . سلطان گفت : اکنون کجاست؟ مرد گفت: شاید رفته باشد . شاه گفت : هرگاه آمد ، مرا خبر کن . یعقوب سپس آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت : هر زمان این مرد ، مرا خواست ؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم . شب بعد ؛ باز همان متجاوز به خانه آن مرد بینوا رفت ؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت . یعقوب لیث صفاری؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد ، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید ؛ دستور داد تا چراغ ها و آتشدان ها را خاموش کنند. آنگاه ظالم را با شمشیر کشت . پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست ؛ پس ؛ در دم سر به سجده نهاد ، آنگاه صاحب خانه را گفت: قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام . صاحبخانه گفت : پادشاهی چون تو ؛ چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟ شاه گفت: هر چه هست ؛ بیاور . مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید ؛ سلطان در جواب گفت: آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم ؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من ؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از فرزندانم ؛ پس گفتم چراغ را خاموش کن تا محبت پدری ؛ مانع اجرای عدالت نشود ؛ چراغ که روشن شد ؛ دیدم بیگانه است ؛ پس سجده شکر گذاشتم . اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن شب که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛ با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم . اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام. گر به دولت برسی ؛ مَست نگردی ؛ مَردی گر به ذلت برسی ؛ پَست نگردی ؛ مَردی اهل عالم همه بازیچه دست هوس اند گر تو بازیچه این دست نگردی ، مَردی
    3 امتیاز
  3. گاهی وقتا لازمه زمین بخوری تا ببینی کیا پشتتن، کیا باعث رشدتن کیا میرن و کیا همه جوره می‌مونن گاهی لازمه جوری زمین بخوری که زخمی بشی زخماتو باز بذاری ببینی کیا نمک می‌پاشن؟ کیا مرهم می‌ذارن؟ کیا با تو هم دردن؟ کیا هم خود دردن!
    2 امتیاز
  4. امشب شب تولد توست و دوسدارم برایت بنویسم برای تویی ک بهترینم هستی ت زیباترین اتفاق زندگی من بودی در دورانی ک زیبایی در ان وجود نداشت ارام از دریچه قلبم وارد شدی و همانجا ماندی رشد کردی شاخه دادی و اکنون قلب من پر است از تو و دوست داشتنت در شب تولدت برایت حال خوب میخاهم و برای خودم حال خوب تورا در تاریک ترین ساعت شب رسیدی و و به من درمانده امید نجات دادی کودکی گمشده در تاریکی جنگلی بودم ک پر بود از وحشت و اضطراب دستم را گرفتی و در تاریکی جنگل راه را نشانم دادی و ارام دم گوشم خواندی ک تا اخر مسیر دستم درون دستانت خواهد بود ت نهایت آرزوهای منی... چه خوب که به دنیا اومدی و چه خوب تر ک دنیای من شدی عشقم زندگی من تولدت مبارک ?
    1 امتیاز
  5. چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگر چیزی رو به روشون نمیاری از سادگی نیست؛ شاید داری سعی میکنی حرمت یه روزایی رو نگه داری که اونا یادشون رفته.
    1 امتیاز
  6. بعضی ها می توانند هر سوء استفاده بکنند هیچ مشکلی هم نداره(پلیر عادی) . اون یک طرف دیگه دو نفر سوء استفاده کنند به جای مجازات اونا همه افراد حقیر می شوند(کاپ). #سیرک
    1 امتیاز
  7. هر چی دارمو خودم ساختم رویامو خودم بافتم اگه بردم خودم بردم اگه باختم خودم باختم ﹝ Zakhmi ﹞ ▼↓❬ ??? ????? ❭••
    1 امتیاز
  8. ـ از س‌رټم زیادی ب‌ۅدم ، ای‌نُ از انټخابای بع‌دیٺ فھمی‌دم . . ?
    1 امتیاز
این صفحه از تخته امتیازات بر اساس منطقه زمانی تهران/GMT+03:30 می باشد
×
×
  • اضافه کردن...