1- یه روز داشتم تو خیابون قدم میزدم....
2- که یه چیزی رو در دل تاریکی شب دیدم!
3- از اونجایی که من قبلا پلیس مخفی بودم همیشه تفنگم رو با خودم حمل میکنم ( برای دفاع شخصی!!)
پس اسلحم رو اماده کردم که به جنگ ظلم و پلیدی برم.
4- مثل اینکه خونه خالی بوده و اقا دزده امده دزدی....چیزی که متوجه نمیشم اینه که چرا وقتی کسی خونه نیست
یواشکی راه میرفت؟!
5- منم با ذکر !!FBI Open Up گویان با یه حرکت ژانگولری طوری پریدم داخل که